آمار كوشالي: اوت 2006

كوشالي

چهارشنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۵

هر كه كرامت و بزرگوارى نفس داشته باشد، دنيا را پَست انگارد. امام سجاد
امام علي بن حسين بن علي بن ابيطالب عليه السلام مشهور به سجاد، چهارمين امام شيعيان بنا به قولي مشهور، در پنجم شعبان سال 38 هجري قمري متولد شدند. امام زين العابدين فرزند امام حسين (ع) و شهربانو، دختر يزگرد سوم پادشاه ايران، بود که در زمان فتح ايران توسط مسلمين به اسارت گرفته شدند و سپس بر اساس انتخاب خودشان به عقد حسين ابن علی (ع) در آمدند. امام زين العابدين عليه السلام زماني ديده به جهان گشود كه زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علي بن ابيطالب عليه السلام بود. آن حضرت 3 سال از خلافت علوي و حكومت چند ماهه امام حسن عليه السلام را درك كرد. امام سجاد عليه السلام در عاشوراي سال 61 هجري قمري حضور داشت و در آن واقعه به صورتي معجزه آسا نجات يافت و پس از شهادت پدرش امام حسين عليه السلام مسئوليت زمامداري شيعيان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد.

دوشنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۵



به عشق آقایم ابالفضل سرور عاشقان عالم
از ماه پرسیدند: آیا زیباتر از روی تو، چهره ای را خدا آفریده ؟
چهره اش گلگون شد و گفت: آیا عباس ابن علی را دیده ای ؟

از ادب پرسیدند: چگونه می توان تو را شناخت ؟
گفت: از او که خود را از او شناختم ؟

از شجاعت پرسیدند: آیا تا به حال مغلوب شده ای ؟
به خاک افتاد و گفت: من که باشم که مغلوب یل ام البنین نباشم
از عشق پرسیدند: دل در گرو که داری ؟
سر به زیر انداخت و با خجالت گفت: او که عاشق ترین است... دیوانه عباسم
از بهشت پرسیدند: از خاک تو والاتر چیست ؟
گفت: آن خاکی که سرمه چشمم می کنم... خاک کربلا
از باران پرسیدند: تو لطافت و پاکی را از که داری ؟
گفت: از لبهای خشکیده سقای کربلاا
از غیرت پرسیدند: کمال تو چیست ؟
گفت: از آنکه لقب ابوفاضلم
از مهربانی پرسیدند: مهربان تر از تو کیست ؟
آهی کشید و گفت: ای کاش جای بچه های کاروان کربلا بودم و همراه عمو
از مردانگی پرسیدند: مردانگی را چه می دانی؟
گفت: عباس بودن
از لبخند پرسیدند: زیباترین چیزی که دیدی چه بود؟
گفت: آن لحظه که اربابم حسین(ع) با دیدن برادر مرا غرق شور و شعف کرد
و خوشا به حال ما که عباس(ع) داریم

یکشنبه، شهریور ۰۵، ۱۳۸۵

در انتظار ظهور موعود

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت
مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد
از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد
چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد

پنجشنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۸۵


میلاد حسین(ع) مبدأ عاشقی است
روز سوم شعبان سال چهارم هجرى، در بيت عصمت و طهارت نوزادى متولد شد كه ولادتش قلبها را مسرور و ديده‏ ها را گريان ساخت. كودك را نزد رسول خدا (ص) آوردند. پيامبر گرامى در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و او را (حسين) ناميد. جبرئيل و فرشتگان آسمانها براى تهنيت و شادباش به محضر رسول خدا (ص) نازل می شدند و تولد اين نوزاد را تبريك می گفتند ولی آنان حامل پيام ديگرى نيز بودند، خبرى كه رسول خدا (ص) را بشدت متأثر كرد و اشك از ديدگانش جارى شد: (اين كودك را امت تو به قتل می رسانند!).
به درستي كه شباهت امام حسين عليه السلام به رسول خدا فقط در صورت نبود بلكه در سيرت نيز آن امام بزرگ جلوه گاه سيره رسول خدا بود و آن سرور كائنات در اين باره فرمود: شجاعت و سخاوتم را به حسين بخشيدم.
امام حسين (عليه السلام) يك ساله بود كه فرشتگان بسيارى بر نبى مكرم اسلام نازل شدند و عرض كردند: (يا محمد! همان ستمى كه از قابيل بر هابيل وارد شد، بر فرزندت (حسين) وارد می شود و همان اجرى كه به هابيل داده شد، به حسين داده می شود و عذاب كنندگانش همچون عذاب قابيل معذب خواهند بود) از اين رو، رسول خدا (ص) می فرمود: (خداوندا! هر كس حسين مرا ذليل می كند، خوار و ذليلش كن و هر كه حسينم را می كشد، او را كامروا قرار مده!".
رسول خدا (ص) به طرق مختلف، مراتب فضيلت و منزلت فرزند خود، حسين (عليه السلام) را به امت گوشزد می فرمودند. گاه به زبانى فراگير، تمامى اهل بيت را میستود و گاه درباره امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) سخنانى بيان می فرمودند و گاه در خصوص امام حسين (عليه السلام) اشاره نموده، مقامش را يادآور می شدند تا حجت بر همگان تمام شود و حق از باطل مشخص گردد، گاهى نيز در مقابل چشمان مردم، گلوى حسين و دهان او را می بوسيدند و يا زمانى كه در سجده نماز بودند و سنگينى حسين را بر دوش خود احساس می كردند، به احترامش سجده را طول می دادند تا جايى كه نمازگزاران گمان میكردند وحى الهى نازل شده است. آرى كسانى كه پس از اين، در سال 61 هجرى، خون حسين (عليه السلام) را به گردن گرفتند، در زمان طفوليت آن حضرت، چه بسا كودكان و يا جوانانى بودند كه سخنان پيامبر (ص) را نمی شنيدند و يا با بی اهميتى گوش می كردند و ممكن بود از يادشان محو شود ولى آنچه با چشم ديده میشود، در دلها می ماند.
امام حسين همچنان رشد میكرد تا زمان رحلت جد گراميش، رسول خدا، محمد مصطفى (ص) فرا رسيد و پس از آن، پدر را خانه ‏نشين و مادر را از دست رفته و برادر عزيزش را مسموم ديد در اين حال، بنا به امر الهى، بار امامت را بر دوش گرفت تا چراغى در تاريكي هاى جهالت و پرچمى در مسير هدايت باشد. امامت آن حضرت، مقارن با باقيمانده ايام خلافت (معاويه بن ابى سفيان) بود
.

چهارشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۵

از تو به یک اشارت از ما به سر دویدن یا صاحب الزمان




یاوران حسین ابن علی (ع) پس از 14 قرن مهیای رزمی جانانه در میدان عاشقی




مانور ضربت ذوالفقارگامی در جهت حفظ استقلال ایران اسلامی



کجایند مردان بی ادعا



گوشه های کوچکی از قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران و دلاور مردان ارتش جمهوری اسلامی


دوشنبه، مرداد ۳۰، ۱۳۸۵

حوادث
جزئيات دستگيري بمب‌گذاران خيابان مولوي تهران


خبرگزاري فارس گزارش داد ماموران كلانتري 116 مولوي تهران با تلاش فراوان و درگيري با بمب‌گذاران موفق به متوقف كردن خودروي حامل بمب شدند و ماموران دايره خنثي‌سازي نيز با حضور در محل اين بمب قوي را خنثي كردند.

يك مقام آگاه در گفت و گو با خبرنگار اجتماعي فارس در خصوص جزئيات دستگيري اين بمب گذاران گفت: حوالي ساعت 7 و 30 روز بيست و هشتم مردادماه ماموران كلانتري 116 مولوي تهران به خودروي پيكاني با شماره شهرستان مشكوك دستور ايست مي‌دهند كه پس از آن سرنشينان خودروي پيكان اقدام به فرار مي‌كنند و در تعقيب و گريزي كه بين ماموران پليس و متهمان انجام مي‌شود سرانجام ماموران با شليك 2 تير هوايي توانستند خودروي فوق را متوقف كنند. وي كه خواست نامش فاش نشود اضافه كرد: بعد از متوقف كردن خودرو ماموران جهت دستگيري وارد عمل مي‌شوند كه يك باره راننده خودرو به سرعت با اتومبيل اقدام به فرار مي‌كند كه يكي از ماموران با شجاعت روي كاپوت خودرو پريده و در حركت شيشه خودرو را شكسته و راننده به ناچار متوقف مي‌شود. وي ادامه داد: پس از دستگيري راننده، سرنشين دوم اقدام به فرار مي‌كند كه با تعقيب و گريز در انتهاي بازار مولوي دستگير مي‌شود. اين مقام آگاه گفت: سرنشينان دستگير شده اهل استان‌هاي غربي كشور هستند كه در تحقيقات اعتراف كردند كه شخص ديگري نيز با آنها همكاري داشته است كه با مشخص شدن مخفيگاه وي، فرد سوم نيز دستگير شد. وي با بيان اينكه خودروي متوقف شده متهمان حامل يك بمب قوي بوده است گفت: ماموران دايره چك و خنثي‌سازي اين بمب را در خودرو خنثي كردند و متهمان نيز جهت تحقيقات بيشتر در اختيار نيروهاي اطلاعات قرار گرفتند.

جهاد اسلامگرايان در فلسطين

به قلم دکتر خالد خالدی، رئيس بخش تاريخ و باستان شناسی دانشگاه اسلامی غزه

اسلام گرايان در دسامبر 1987 م انتفاضه را بوجود آوردند و با شوقی بسيار به مقابله با يهود برخاستند. اين قيام زمانی آغاز شد که رژيم صهيونيستی تلاش می کرد به توافقاتی با رهبران سازمان آزاديبخش فلسطين تنها به نفع خود دست يابد. همه ملت فلسطين و گروه های برخاسته از آن در اين انتفاضه شرکت کردند، اما نقش اسلامگرايان از نمود و برجستگی بيشتری برخوردار بود.
اخوان المسلمين جنبش مقاومت اسلامی "حماس" را تأسيس کردند. بر اساس آنچه که در منشور اين سازمان آمده است، اسلام محور برنامه های اين جنبش به شمار می رود و اين جنبش انديشه ها و ايدئولوژی خود را ازآن می گيرد و بر اساس آن حکم کرده و برای ادامه راه خود از آن بهره می گيرد.
هدف حماس، آزادی فلسطين و تأسيس دولت اسلامی در اين سرزمين و بازگرداندن حقوق به صاحبان اصلی آن است. به نظر حماس فلسطين سرزمينی موقوفه برای نسلهای مسلمانان تا روز قيامت است و کسی حق ندارد از آن و يا حتی بخشی از آن چشم پوشی کند و يا آن را به ديگران واگذار نمايد. جنبش حماس تنها راه حل و فصل مسأله فلسطين را جهاد در راه خدا می داند و بر اين باور است، آزاد سازی آن بر هر مسلمانی در هرجا که باشد، واجب است.
حماس از ابتدای تشکيل تاکنون صدها عمليات بر ضد يهود انجام داده است و با وجودی که اعضای آن به اسارت درآمدند و يا تبعيد شدند، اما همچنان پرچم جهاد را در فلسطين بر افراشته است. اين جنبش به همراه جنبش جهاد اسلامی تاکنون موفق شده اند، خسارتهای سنگينی را به يهوديان وارد کنند که تاکنون مانند آن را در جنگ با ارتشهای عرب نيز مشاهده نکرده اند. اين جنبشها همچنين با انجام عملياتهای شهادت طلبانه توانسته اند ترس و وحشت را در داخل سرزمينهای اشغالی نيز ايجاد کنند.
اين عملياتها همچنان ادامه دارد. اهداف اين عملياتها از نظر جنبشهای حماس و جهاد اسلامی به اين شرح است:
اول: تا زمانی که فلسطينيان در اردوگاه ها آواره شده اند، يهود در فلسطين روی آرامش به خود نبيند.
دوم: انتقام از يهود که هر روز به قتل و کشتار کودکان و زنان و سالخوردگان ادامه می دهد.
سوم: بيدار کردن وجدان امت اسلامی و روح جهاد در وجود اين امت. تا اين امت اسباب پيروزی را آماده ساخته و به وظيفه خود در آزاد سازی سرزمين فلسطين عمل کند.
اين اهداف با استناد به کلام خداوند متعال که می فرمايد: " قاتلوهم يعذبهم الله بأيديکم و يخزهم و ينصرکم عليهم و يشف صدور قوم مؤمنين" {(ای مؤمنان) با آن کافران بجنگيد وتا خدا آنان را با دست شما عذاب کند وخوارشان دارد. و شما را بر ايشان پيروز گرداند و (با فتح و پيروزی مؤمنان بر کافران) سينه های اهل ايمان را شفا بخشد ( وبر دلهای زخمی ايشان مرهم نهد و درد ديرينه اذيت و آزار کفار را از درون آنان بزدايد)} ترسيم و تعيين شده است.
اسلامگرايان در فلسطين معتقدند، آنان گروهی مؤمن مجاهد و ثابت قدم در راه حق هستند که در زمانی که همه از گردن نهادن به آن (حق) شانه خالی می کنند، همچنان به آن تمسک می جويند. اين گروه در برابر آزار و اذيت منحرفان صبر پيشه ساخته و تا روز قيامت بر ضد دشمنان امت اسلامی می جنگند و همين گروهند که درحديث شريف در مورد آنان گفته شده است، "لا تزال طائفة من امتی علی الحق ظاهرين لعدوهم قاهرين لا يضرهم من خالفهم إلا ما أصابهم من لأواء حتی يأتيهم امرالله و هم کذالک قالوا أين هم يا رسول الله؟ قال ببيت المقدس و أکناف بيت المقدس"

یکشنبه، مرداد ۲۹، ۱۳۸۵

مبعث رسول و سال پیامبر اعظم



مزين شدن سال 1385 به نام مبارک پيامبر اعظم (صل الله علیه و آله و سلم) از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي همچنان که ناظر بر تحولات به وجود آمده در کشورمان و در سطح منطقه اي و بين المللي است ، مبين وجود ضرورت ها و الزامات اساسي در توجه مضاعف عموم مردم و مسوولان و حتي افکار عمومي جهان به ويژه در سطح جهان اسلام به وجود مقدس پيامبر اعظم اسلام حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) و بهره مندي از ويژگي ها و امتيازهاي خاص آن وجود مبارک است.
پيامبري که به تعبير رهبر معظم انقلاب ، مجموعه تکامل يافته فضايل همه انبيا و اولياي الهي در طول تاريخ و درخشان ترين کهکشان عالم وجود است.
در این میان توجه به اهداف مقام معظم رهبری از این نامگذاری، در دو عرصه لازم و ضروری است
ء1 - در سطح داخلي، به نظر مي رسد با توجه به شکل گيري و تقويت همبستگي ملي و مشارکت حداکثري مردم در مسائل مهم کشور ، مردمي آماده به کار و سرشار از اميد و جواناني پرشور و با استعداد ، بيش از هميشه نيازمند بهره گيري از الگوي رفتاري مناسب براي حرکت روبه جلو و شتاب بخشيده به امور کشور هستيم تا از اين طريق بتوانيم در عرصه هاي مختلف، فاصله خود را از قله هاي پيشرفت مادی و معنوی کاهش دهيم و با سربلندي از ميان کوران حوادث و توطئه هاي پيش رو عبور کنيمقطعا وجود مقدس پبامبر اعظم (صل الله علیه و آله و سلم) که الگويي تمام عيار و کامل است ، مي تواند راهگشا باشد و ما را در مسير درست تري قرار دهد
ء 2 - در سطح بين المللي و منطقه اي نيز به نظر مي رسد نامگذاري سال جاري به عنوان پيامبر اعظم (صل الله علیه و آله و سلم) ناظر به شيطنت ها ، توطئه ها و اقدام هاي مراکز قدرت جهاني و صهيونيسم بين الملل نسبت به دين مبين اسلام ، پيامبر عظيم الشان اسلام و جهان اسلام است.
علاوه بر اين که در سالهاي اخير تلاشهاي بسياري از سوي غرب و رسانه هاي گروهي وابسته به صهيونيسم بين الملل براي مخدوش کردن چهره واقعي اسلام صورت گرفته است و نظام سلطه جهاني نيز منابع و سرنوشت ملتهاي مسلمان را نشانه رفته و تهاجمات نظامي ، فرهنگي ، اقتصادي و سياسي را عليه کشورهاي اسلامي در دستور کار قرار داده است، اهانت سازمان یافته به ساحت مقدس پيامبر اسلام از سوي رسانه هاي گروهي غرب نشان داد تلاشهاي پيدا و پنهان براي فشار و تضعيف جهان اسلام در حال انجام است و در این میان اصل تفرقه افکني نيز محوريت يافته است
در آستانه مبعث رسول اعظم ضمن تبریک پیروزی های رزمندگان لبنان و شکستهای دشمنان رسول اعظم در جبهه های مختلف بهروزی مسلمانان جهان را آرزومندیم

شنبه، مرداد ۲۸، ۱۳۸۵

شعر زیر گزیده ای از سروده ی زیبای مرحوم آقاسی با نام مثنوی شیعه است

ساقی امشب باده از بالا بریز****باده از خم خانه مولا بریز
باده ای بی رنگ و آتش گون بده****زان که دوشم داده ای افزون بده
ای انیس خلوت شبهای من****می چکد نام تو از لب های من
محو کن در باده ات جام مرا****کربلایی کن سرانجام مرا
یا علی درویش و صوفی نیستم****راست می گویم که کوفی نیستم
لیک می دانم که جز دندان تو****هیچ دندان لب نزد بر نان جو
یا علی لعل عقیقی جز تو نیست****هیچ درویشی حکیمی جز تو نیست
لنگ لنگان طریقت را ببین****مردم دور از حقیقت را ببین
مست مینای ولایت نیستند****سرخوش از شهد ولایت نیستند
خیل درویشان دکان آراستند****کام خود را تحت نامت خواستند
خلق را در اشتباه انداختند****یوسف ما را به چاه انداختند
کیستند اینان رفیق نیمه راه****وقت جان بازی به کنج خانقاه
فصل جنگ آمد تما شا گر شدند****صلح آمد لاله ی پرپر شدند
دل به کشکول و تبر زین بسته اند****بهر قتلت تیغ زرین بسته اند
موج ها از بس تلاطم کرده اند****راه اقیانوس را گم کرده اند
موجها را می شناسی مو به مو****شرحی از زلف پریشانت بگو
بازکن دیباچه توحید را****تا بجوید ذره ای خورشید را
یا علی بار دگر اعجاز کن****مشتهای کوفیان را باز کن
باز کن چشمان نازآلوده را****بنگر این چشم نیاز آلوده را
باز گو شعب ابی طالب کجاست****آن بیابان عطش غالب کجاست
تا ز جور پیروان بوالحکم****سنگ طاقت زا ببندم بر شکم
تشنگی در ساغرم لب ریز شد****زخم تنهایی فساد انگیز شد
آتشی افکند بر جان و تنم****کین چنین بر آب و آتش می زنم
تاول ناسور را مرحم کجاست****مرحم زخم بنی آدم کجاست
مرحم ما جز تولای تو نیست****یوسفی اما زلیخای تو کیست
شاهد اقبال در آغوش کیست****کیسه نان و رطب بر دوش کیست
کیست آن کس کز علی یادی کند****بر یتیمان من امدادی کند
دست گیرد کودکان شهر را****گرم سازد خانه های سرد را
ای جوان مردان جوان مردی چه شد****شیوه رندی و شب گردی چه شد
شیعگی تنها نماز و روزه نیست****آب تنها در میان کوزه نیست
کوزه را پر کن ز آب معرفت****تا در او جوشد شراب معرفت
حرف حق را ازمحقق گوش کن****وز لب قرآن ناطق گوش کن
گوش کن آواز راز شاه را****صوت اوصیکم به تقو الله را
بعد از او بشنو و از نو امرکم****تا شوی آگاه بر اسرار خم
خم تو را سر شار مستی می کند****بی نیاز از هر چه هستی می کند
هر چه هستی جان مولا مرد باش****گر قلندر نیستی شب گرد باش
سیر کن در کوچه های بی کسی****دور کن از بی کسان دل واپسی
ای خروس بی محل آواز کن****چشم خود بر بند و بالی باز کن
شد زمین لبریز مسکین و یتیم****ما گرفتار کدامین هیئتیم
با یتیمان چاره لا تقحر بود****پاسخ سائل و لا تنهر بود
دست بردار از تکبر و ز خطا****شیعه یعنی جود و انفاق و عطا
باده ی مما رزقناهم بنوش****ینفقون بنیوش و در انفاق کوش
هم بنوش و هم بنوشان زین سبو****لم تناول بر حتا تم حقول
یا علی امروز تنها مانده ایم****در هجوم اهرمن ها مانده ایم
یا علی شام غریبان را ببین****مردم سر در گریبان را ببین
گردش گردونه را بر هم بزن****زخم های کهنه را مر حم بزن
مشک ها در راه سنگین می روند****اشک ها از دیده رنگین می روند
مشکها ی خسته را بر دوش گیر****ا شکها را گرم در آغوش گیر
حیدرا یک جلوه محتاج توام****دار بر پا کن که حلاج توام
جلوه ای کن تا که موسایی کنم****یا به رقص آیم مسیحایی کنم
یک دوگام از خویشتن بیرون زنم****گام دیگر بر سر گردون زنم
گام بردارم ولی با یاد تو****سر نهم بر دامن اولاد تو
شیعه یعنی شرح منظوم طلب****از حجاز و کوفه تا شام وطلب
شیعه یعنی یک بیابان بی کسی****غربت صد ساله بی دلواپسی
شیعه یعنی صد بیابان جستجو****شیعه یعنی هجرت از من تا به او
شیعه یعنی دست بیعت با غدیر****بارش ابر کرامت بر کویر
شیعه یعنی عدل و احسان و وقار****شیعه یعنی انحنای ذوالفقار
از عدالت گر تو می خواهی دلیل****یاد کن از آتش و دست عقیل
جان مولا حرف حق را گوش کن****شمع بیت المال را خاموش کن
این تجمل ها که بر خوان شماست****زنگ مرگ و قاتل جان شماست
می سزد کز خشم حق پروا کنیم****در مسیر چشم حق پروا کنیم
این دو روز عمر مولایی شویم****مرغ اما مرغ دریایی شویم
مرغ دریای به دریا می رود****موج بر خیزد به بالا می رود
آسمان را نور باران می کند****خاک را غرق بهاران می کند
لیک مرغ خانگی در خانه است****روز و شب در بند مشتی دانه است
تا به کی در بند آب و دانه اید****غافل از قصاب صاحب خانه اید
شیعه یعنی وعده ای با نان جو****کشت صد آیینه تا فصل درو
شیعه یعنی قسمت یک کاسه شیر**** بین نان خشک خود با یک اسیر
چیست حاصل زین همه سیر و سلوک****تاب و تاول چهره و چین و چروک
سالها صورت ز صورت با ختیم****تا ز صورت ها کدورت یافتیم
یک نظر بر قامتی رعنا نبود****یک رسوخ از لفظ بر معنا نبود
گر چه قرآن را مرتب خوانده ایم****از قلم نقش مرکب خوانده ایم
سوره ها خواندیم بی وقف و سکون****کس نشد واقف به سر یسرون
سر حق مستور مانده در کتاب****عالمان علم صورت در حجاب
ای برادر عالمان بی عمل****همچو زنبورند لاکن بی عسل
علمها مصروف هیچ و پوچ شد****جان من برخیز وقت کوچ شد
از نفوذ نفس خود امداد گیر****سیر معنا را ز مجنون یاد گیر
ای خوش آن جهلی که لیلایی شویم****هر نفس لا گوی الایی شویم
تا به کی در لفظ مانی همچو من****سیر معنا کن چو هفتاد و دو تن
همچو یحیا گر نهی سر در طبس****می شود عریان به چشمت سر حق
شیعه یعنی عشق بازی با خدا****یک نیستان تک نوازی با خدا
شیعه یعنی هفت خطی در جنون****شیعه طوفان می کند در کا کنون
شیعه یعنی تندر آتش فروز****شیعه یعنی زاهد شب شیر روز
شیعه یعنی شیر یعنی شیرمرد****شیعه یعنی تیغ عریان در نبرد
شیعه یعنی تیغ تیغ مو شکاف****شیعه یعنی ذوالفقار بی غلاف
شیعه یعنی سابققون السابقون****شیعه یعنی یک تپش عصیان و خون
شیعه باید آب ها را گل کند****خط سوم را به خون کامل کند
خط سوم خط سرخ اولیاست****کربلا بارز ترین منظور ماست
شیعه یعنی بازتاب آسمان****بر سر نی جلوه رنگین کمان
از لب نی بشنوم صوت تو را****صوت انی لا اری الموت تو را
یا حسین ، پرچم زلفت رها در باد شد****واز شمیمش کربلا ایجاد شد
آنچه شرح حال خویشان تو بود****تاب گیسوی پریشان تو بود
می سزد نی نکته پردازی کند****در نیستان آتش اندازی کند
صبر کن نی از نفس افتاده است****ناله بر دوش جرس افتاده است
کاروان بی میر و بی پشت و پناه****در غل و زنجیر می افتد به راه
می رود منزل به منزل در کویر****تا بگوید سر بیعت با غدیر
شیعه یعنی امتزاج نار و نور****شیعه یعنی رأس خونین در تنور
شیعه یعنی هفت وادی اظطراب****شیعه یعنی تشنگی در شط آب
شیعه یعنی دعبل چشم انتظار****می کشد بر دوش خود چهل سال دار
شیعه باید همچو اشعار کمیل****سر نهد برخاک پای اهل بیت
یا پرستش وار در پیش هشام****ترک جان گوید به تصدیق امام
مادر موسی که خود اهل ولاست****جرعه نوش از باده جام بلاست
در تب پژواک بانگ الرحیل****می نهد فرزند بر دامان نیل
نیل هم خود شیعه ی مولای ماست****اکبر اوییم و او لیلای ماست
شیعه یعنی تیغ بیرون از نیام****این سخن کوتاه کردم والسلام

پنجشنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۸۵

نخستین بازی رسمی تیم ملی ایران با کادر فنی جدید و تغییر نفرات چنگی به دل نزد


دیروز عصر شاهد یک بازی آسیایی بین دو تیم ملی ایران و سوریه بودیم و امیر قلعه نوعی سرمربی جوان تیم ملی در نخستین آزمون جدی خود چندان موفق ظاهر نشد
چنانکه از حال و هوای بازی آشکار بود تیم ملی ایران زور لازم برای تحمیل اراده خود بر تیم حریف را نداشت و متأسفانه تعویضهای تیم ملی هم چندان کارساز نبود
تعویض مهدوی کیا و معدنچی اگرچه در لحظات نخست نتیجه داد و ایران از روی پاس خوب ایمان مبعلی به جواد نکونام و ضربه خوب این بازیکن به گل دست یافت اما بعد از به ثمر رسیدن گل به دلیل نبود یک بازیکن حرفه ای همچون مهدوی کیا در زمین تیم ناخواسته به لاک دفاعی فرو رفت و در لحظات پایانی گل تساوی را دریافت نمود این درحالی بود که چند ثانیه قبل از دریافت گل یکی از دو مهاجم خود را با یک هافبک دفاعی تعویض کرده بودیم و دیگر فرصتی برای ورود سیاوش اکبر به منظور تقویت خط حمله نداشتیم
بنابر این باید گفت که در این دیدار نه بازی خوبی ارائه کردیم و نه نتیجه خوبی گرفتیم
البته ذکر این نکته ضروری است که تیم حاضر در زمین غایبان بزرگی همچون کریمی ، هاشمیان ، رضایی و مجیدی داشت که حضور هرکدام از این لژیونرها می تواند تأثیر بسیار قابل توجهی در کیفیت کار تیم داشته باشد
به امید موفقیت تیم در دیدار با تیم کره جنوبی

چهارشنبه، مرداد ۲۵، ۱۳۸۵

حکیمانه
اين نه عشق است برادر كه پشيماني ماست

وين نه عهداست كه تاييد مسلماني ماست

داغ يك عمرگناه است كه پنهان كرديم

سجده بردوست كه نه سجده به شيطان كرديم

هي گنه كرده وگفتيم خدا ميبخشد

عذر آودده وگفتيم خدا ميبخشد

بخششي هست ولي قهروعذابي هم هست

هاي مردم به خداروز حسابي هم هست

نكنيم اين همه بد درحق مولانكنيم

كوفيان هرچه كه كردندبيا مانكنيم

يادمان رفته كه ماحق رسالت داريم؟

يادمان رفته كه ميراث شهادت داريم؟

اي برادر گنه ماست علي گرتنهاست

واگرفاطمه اين بنت مطهرتنهاست

گنه ماست حرم صحن جنون ميگردد

ودل ضامن آهو همه خون ميگردد

همه تقصير من وتوست برادربرخيز

شيعه يعني كه من وتو تو دلاور برخيز

هركه درعين بلا شيعه بماند مرد است

هر كه يك موي بلغزد به علي نامرد است

مردم اين خواب حرام است همه برخيزيد

جاده پيداست به جان شهدا برخيزيد

مابه خون خواهي اولادعلي آمده ايم

چهارده قرن گذشته است ولي آمده ايم

حرف اين است و ولاقوه الا بالله

هركه مرد است قدم رنجه كند بسم الله

دوشنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۸۵


مهاجراني: مشکلات‌ قلعه‌نوعى‌ را من‌ هم‌ داشتم! بايد به‌ جوانها اعتماد کنيم

حشمت‌ مهاجرانى‌ در فوتبال‌ ايران‌ نامى‌ ماندگار است. او هميشه‌ حرفهاى‌ جالبى‌ براى‌ گفتن‌ دارد. حشمت‌خان‌ ديروز درباره‌ تيم‌ملى‌ حرفهاى‌ جالبى‌ را بر زبان‌ آورد که‌ گزيده‌هايى‌ از آن‌ را در زير مى‌خوانيد:
* در اين‌ چند ساله‌ فوتبال‌ سوريه‌ بيشتر از مربيان‌ بلوک‌ شرق‌ و در رأس‌ آنها شوروى‌ سابق‌ بهره‌ برده‌ است. فوتبالى‌ که‌ بيشتر بر پايه‌ فيزيک‌ و قدرت‌ بدنى‌ استوار بوده‌ است.
* امارات‌ از مربى‌ فرانسوى‌ خوبى‌ سود مى‌برد. درحالى‌ که‌ سوريه‌ تا مدتى‌ قبل‌ از يک‌ مربى‌ يوگسلاوى‌ سود مى‌برد. هرچند اخيراً‌ از يک‌ مربى‌ وطنى‌ سود مى‌برد.
* احتياج‌ ما به‌ بازى‌هاى‌ تدارکاتي، امروز انکارناشدنى‌ است‌ حتى‌ در اين‌ رابطه‌ احتياج‌ داشتيم‌ که‌ قبل‌ از رويارويى‌ با سوريه‌ به‌ بازيهاى‌ تدارکاتى‌ بيشترى‌ بپردازيم‌ اما به‌ دليل‌ وقت‌ کم‌ مربيان‌ ما به‌ ناچار مجبور شدند همزمان‌ با بدنسازى‌ به‌ بازى‌ تدارکاتى‌ نيز بپردازند که‌ با اين‌ وجود در قدم‌ اول‌ کادر جديد بد کار نکرد.
* عدم‌ اعتماد به‌ جوانها در گذشته‌ و در رأس‌ آنها برانکو باعث‌ گرديد تا ضربات‌ زيادى‌ را متحمل‌ شويم‌ که‌ ثمره‌ اين‌ لطمه‌ را در مسابقات‌ جام‌جهانى‌ ديديم.
* سوريه‌ نمى‌تواند براى‌ ما خطرساز شود. فوتبال‌ ما در چند سال‌ گذشته‌ همواره‌ مقابل‌ سوريه‌ سربلند بوده‌ و اميدواريم‌ اين‌ مسئله‌ اين‌ بار نيز در عمل‌ محقق‌ شود. البته‌ نمى‌توانم‌ منکر اين‌ قضيه‌ نيز بشوم‌ که‌ سورى‌ها گاهى‌ شگفتى‌ساز شده‌ و مشکلاتى‌ را براى‌ رقباى‌ سرشناس‌ به‌ وجود آورده‌اند اما آنها برابر اردن‌ و عراق‌ متحمل‌ شکست‌ شدند به‌ نحوى‌ که‌ مجبور به‌ تغيير مربى‌ شدند و سوريه‌ با حضور مربى‌ سورى‌ يک‌ برد مقابل‌ ليبى‌ به‌ دست‌ آورد، اما اين‌ مسائل‌ دليل‌ نمى‌شود که‌ سوريه‌ را فراتر از يک‌ تيم‌ متوسط‌ بدانيم.
* زمانى‌ که‌ قلعه‌نوعى‌ در رأس‌ امور فنى‌ قرار گرفت، همه‌ اعتقاد داشتند که‌ بايد او را تقويت‌ و کمک‌ کنند، مسلماً‌ در کوتاه‌مدت‌ تفکرات‌ سرمربى‌ به‌ استفاده‌ از بازيکنانى‌ است‌ که‌ با آنها در حدود سه‌ سال‌ کار کرده‌ است. اين‌ مشکل‌ کادر فنى‌ در زمان‌ خود من‌ در تيم‌ملى‌ نيز وجود داشت‌ ولى‌ در آن‌ مقطع‌ به‌ جامعه‌ و اهالى‌ فوتبال‌ تفهيم‌ شده‌ بود که‌ نفرات‌ حاضر در تيم‌ملى‌ در آن‌ مقطع‌ بهترين‌ها هستند، به‌ همين‌ دليل‌ اعتراضى‌ نسبت‌ به‌ حضور بازيکنان‌ يک‌ تيم‌ صورت‌ نگرفت

یکشنبه، مرداد ۲۲، ۱۳۸۵

یاری خدا و پیروزی نزدیک است
این مثل در بین ما ایرانیها خیلی معروفه که جهودها خیلی ترسو هستند اما خوب شنیدن کی بود مانند دیدن
امروز توی یکی از سایتهای خبری می خوندم که سربازان رژیم صهیونیستی برای فرار از میدان نبرد و رویارویی با دلیرمردان حزب الله و فرزندان قهرمان خیبر شیوه های پیچیده ای را به کار می برند
یکی از این روشها تظاهر به دل درد شدید در وسط میدان نبرد ، تظاهر به حالت صرع و غشوه از دیگر نمونه های این هنرمندان میدان رزم است . خبرنگار روزنامه « اِلموندو» در گزارش خود از پادگان‌هاي ارتش رژيم اسرائيل نوشته است: ده‌ها نظامي ارتش اسرائيل، طي روزهاي مواجهه با رزمندگان حزب الله، دچار دردهاي شديدي در ناحيه شكم و معده شده و بسياري از آنها به علت ترس ناشي از رودررويي هنگام نبرد، اسهال مي‌شوند
اين خبرنگار در ادامه نقل مشاهدات خود از پايگاه‌هاي نظامي اين رژيم در خطوط جبهه جنگ، مي‌افزايد: برخي از نظاميان ارتش اسرائيل، با شلوارهايي آغشته به ادرار و مدفوع از جبهه «مارون الرأس» و «بنت جبيل» به پادگان بازمي‌گردند اما فرماندهان ارتش، دستور داده‌اند از انتشار اين‌گونه خبرها جلوگيري شود زيرا باعث تضعيف روحيه ساير سربازان مي‌شود. «الموندو» در ادامه با اشاره به اينكه صهيونيست‌ها سالها اين گونه تبليغ مي‌كرده‌اند كه ارتش آنها ارتشي شكست‌ناپذير است، تأكيد كرده است: صحنه‌هايي كه خبرنگاران «الموندو» در پايگاه‌هاي نظامي ارتش اسرائيل ديده‌اند نشان مي‌دهد آنها تنها سربازاني هستند كه تنها توانايي‌شان در اين است كه در شلوارهاي خود خرابكاري كنند و نه بيشتر
راستی فردا بعد از شروع آتش بس اعلام شده توسط ریاست سازمان ملل جشن بزرگ پیروزی مقاومت لبنان و ملت ستم دیده این کشور اسلامی خواهد بود و ما هم خود را در آن سهیم می دانیم
زنده باد شاگردان علی ابن ابی طالب ، زنده باد مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای و زنده باد راد مرد جهان عرب سید حسن نصرالله

شنبه، مرداد ۲۱، ۱۳۸۵

امام علی (ع) و پیشبینی نابودی اسرائیل

در روایات متعددی ، موضوع تسلط یهود بر سرزمین‌های اسلامی و حوادث پس از آن پیشگویی شده است که در اینجا به مناسبت حوادث جاري در منطقه به دو مورد از آنها اشاره می‌کنیم:در روايتي كه از اميرمؤمنان(ع) نقل شده است در اين زمينه چنين آمده است: يهود براي تشكيل دولت خود در فلسطين، از غرب [ به منطقه عربي خاور ميانه] خواهند آمد.عرضه داشتند: يا اباالحسن! پس عرب‌ها در آن موقع كجا خواهند بود؟فرمود: در آن زمان عرب‌ها نيروهايشان از هم پاشيده و ارتباط آنها از هم گسيخته، و متّحد و هماهنگ نيستند.
از آن حضرت سؤال شد: آيا اين بلا و گرفتاري طولاني خواهد بود؟ فرمود: نه، تا زماني كه عرب‌ها زمام امور خودشان را از نفوذ ديگران رها ساخته و تصميم‌هاي جدّي آنان دوباره تجديد شود آنگاه سرزمين فلسطين به دست آنها فتح خواهد شد، و عرب‌ها پيروز و متّحد خواهند گرديد، ونيروهاي كمكي از [طريق] سرزمين عراق به آنان خواهد رسيد كه بر روي پرچم‌هايشان نوشته شده است: «القوّة»1. عرب‌ها و ساير مسلمانان همگي مشتركاً براي نجات فلسطين قيام خواهند كرد [و با يهوديان خواهند جنگيد] و چه جنگ بسيار سختي كه در وقت مقابله با يكديگر در بخش عظيمي از دريا روي خواهد داد كه در اثر آن مردمان در خون شناور شده و افراد مجروح بر روي اجساد كشته‌ها عبور كنند. آنگاه فرمود: و عرب‌ها سه بار با يهود مي‌جنگند، و در مرحلة چهارم كه خداوند ثبات قدم و ايمان و صداقت آنها را دانست هماي پيروزي بر سرشان سايه مي‌افكند. بعد از آن فرمود: به خداي بزرگ سوگند كه يهوديان مانند گوسفند كشته مي‌شوند تا جايي كه حتّي يك نفر يهودي هم در فلسطين باقي نخواهد ماند.2* * *آن حضرت در روايتي ديگر كه «عبايد اسدي» آن را نقل كرده است، مي‌فرمايد: من در آينده در مصر منبري روشني‌بخش بنيان خواهم نمود ...، و يهود و نصاري را از سرزمين هاي عرب بيرون خواهم راند، و عرب را با اين عصاي خود [به طرف حق] سوق خواهم داد.عبايه مي‌گويد: من عرض كردم: يا امير المؤمنين! گويي شما خبر مي‌دهيد كه بعد از مردن بار ديگر زنده مي‌شويد و اين كارها را انجام مي‌دهيد!فرمود: هيهات اي عبايه ! مقصود من از اين سخنان آن گونه كه تو خيال كردي نيست؛ مردي از دودمان من اينها را انجام خواهد داد.3با اميد به آنكه به زودي با ظهور امام مهدي(ع) شاهد نابودي صهيونيسم متجاوز و آزادي كامل سرزمين فلسطين و قدس شريف باشيم.
پی‌نوشت‌ها:1 .ظاهرا اشاره به آیه «و أعدّوا لهم ما استطعتم من قوّه» (سورة انفال(8)، آية 60) باشد.2. عقائد الامامیه، ج1 ، ص270؛ به نقل از هاشمي شهيدي، سيداسداله، ظهور حضرت مهدي(ع) از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص .3. بحارالانوار، ج53، ص59؛ معانی الاخبار، ص407؛ به نقل از همان، ص .

دوشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۵


میلاد مولود کعبه بر عاشقانش مبارک باد

دیوار کعبه، آغوش گشاده و مثل پیک گشوده در آسمان، در انتظار طلوع کهکشانی از خوبی، منظومه ای از پاکی و مجموعه ای از روشنی و زیبایی است دیوار کعبه لبخند می‏زند و به شوق نخستین تبسمی که در خلوت خود از رخسار کودک تراوش می کند، می‏خندد. عشق می‏ورزد و یک دامن بهار، در کعبه شکوفا می‏شود فرشتگان احرام می‏پوشند و به طواف در می‏آیند. آری کعبه مادر می‏شود و در دامان مهر خود، علی (ع) را به گیتی هدیه می‏کند
یا علی یک جلوه محتاج توام مولای خوبم در سرزمین لبنان شیعیانت به یک عنایت ویژه ات چشم امید دارند و این کلام را بر لب
یا علی مددی

تولد دوم

در طول مدت عمر بشری ، انسانها به دنبال آنچه که خوشبختی می نامند در حرکتند و در راه رسیدن به آن افق زیبا از هیچ تلاشی فروگزار نمی کنند
نکته مهمی که در این تلاش قابل ستایش می تواند فرد را به حقیقت خوشبختی برساند فهم موضوعاتی است که در قالب این شعر مطرح می گردد
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم
آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم
رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم
مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
کیست آن گوش که او می شنود آوازم
یا کدام است سخن می کند اندر دهنم
کیست در دیده که از دیده برون می نگرد
یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم
می وصلم بچشان تا در زندان ابد
به یکی عربده مستانه به هم درشکنم
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم
تو مپندار که من شعر به خود می گویم
تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم
واما نکته مهم مورد نظر این است که انسانها در مدت عمر خویش متناسب با شرایط محیطی و میزان ایمان و اعتقادشان ، در زمانهای متفاوتی به درک سوالات مطرح شده در ابیات فوق و تلاش برای یافتن پاسخهای آن همت می گمارند
حقیقت آن است که انسانها پس از تولد از مادر که اولین تولد آنهاست می توانند یک بار دیگر متولد شوند و آن زمانی است که در می یابند هدف از آفرینش آنها چیست و در این دنیای بزرگ به چه کاری آمده اند . متناسب با زمان فهم این مهم و فرصتی که از آن زمان تا روز ملاقات با ملک الموت در اختیار دارند می توانند پیشرفت کنند و تا قله هایی صعود کند که مصداق این شعر شوند
تن آدمی شریف است بجان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشی
که همین سخن بگوید بزبان آدمیت
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
طیران مرغ دیدی تو زپای بند شهوت
بدرآی تا ببینی طیران آدمیت
نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم
هم از آدمی شنیدیم به بیان آدمیت
مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
که فرشته ره ندارد به مکان آدمیت
اگر این درنده خویی ز طبعتت بمیرد
همه عمر زنده باشی بروان آدمیت
البته ذکر این نکته الزامی است که انسانهای زیادی در تمام طول عمر توفیق نمی یابند که تولد حقیقی را تجربه کرده و لذت خوشبختی را درک کنند و با گذران عمر در سراب خوشبختی مهلت را تمام می کنند و اینان چقدر زیانکارند
بیائیم قبل از آنکه وقت بگذرد به تولد دوباره بیندیشیم چرا که
عمر برف است و آفتاب تموز اندكى ماند و خواجه غره هنوز

یکشنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۸۵


شعر
وفاداری کن و نعمت شناسی
که بد فرجامی آرد نا سپاسی
جزای مردمی جز مردمی نیست
هر آنکو حق نداند آدمی نیست
وگر دانی که بدخویی کند یار
تو خوی خوب خویش از دست مگذار
الا تا بر مزاج و طبع عامی
نگویی ترک خیر و نیکنامی
من این رمز و مثال از خود نگفتم
دری پیش من آوردند سفتم
ز خردی تا بدین غایت که هستم
حدیث دیگری بر خود نبستم
حکیمی این حکایت بر زبان راند
دریغ آمد مرا مهمل فرو ماند
به نظم آوردمش تا دیر ماند
خردمند آفرین بر وی بخواند
الا ای نیکرای نیک تدبیر
جوانمرد و جوان طبع و جهانگیر
شنیدم قصه‌های دلفروزت
مبارک باد سال و ماه روزت
ندانستند قدر فضل و رایت
وگرنه سر نهادندی به پایت
تو نیکویی کن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
که پیش از ما چو تو بسیار بودند
که نیک‌اندیش و بدکردار بودند
بدی کردند و نیکی با تن خویش
تو نیکوکار باش و بد میندیش
شنیدم هر چه در شیراز گویند
به هفت اقلیم عالم باز گویند
که سعدی هر چه گوید پند باشد
حریص پند دولتمند باشد
خدایت ناصر و دولت معین باد
دعای نیک خواهانت قرین باد
مراد و کام و بختت همنشین باد
تو را و هر که گوید همچنین باد

شنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۸۵

تحلیل سیاسی
با گذشت بیست و پنج روز از آغاز جنگ لبنان به نظر می رسد که اسرائیلیها دستهای خود را به نشانه شکست بالا آورده و در این برهه تنها به فکر حفظ آبرو و توجیه شکست هستند
عملکرد مقتدرانه حزب الله و در رأس آن فرماندهی بی نظیر سید حسن نصرالله در اداره جنگ و استفاده به موقع از کلیه ابزارها شامل تجهیزات جنگی ، مانورهای رسانه ای ، نبردهای چریکی و کماندویی و فریبهای اطلاعاتی آن هم با کمترین تلفات رزمی ممکن تمام دنیا و حتی طرفدار این رزمندگان را متحیر نمود . به عبارت دیگر قدرت نمایی مقتدرانه این گروه شیعه در جنگ با ششمین ارتش مقتدر دنیا گوشه ای از توانائیهای جمهوری اسلامی ایران به عنوان مقتدرترین پشتیبان حال حاضر جهان اسلام در جنگ تمام عیار جهان غرب با پدیده بیداری اسلامی به نمایش گذاشت و به سردمداران مغرور و بی خرد آمریکا و انگلیس فهماند که هرگونه ماجراجویی در برابر ایران اسلامی چه عواقب وحشتناک و غیر قابل کنترلی را بر آنها تحمیل خواهد نمود
عملی شدن کلیه تهدیدهای سید شجاع و مومن عرب در میدان نبرد و جهاد مومنانه رزمندگان حزب الله تمام جهان را به این حقیقت رسانید که در پشت تمامی تبلیغات رسانه ها و بزرگنمایی قدرت جهانخواران چیزی جز نخوت و خواری در برابر ملتهای عزتمند و رشید که از حقوق خود تا پای جان دفاع می کنند وجود ندارد و در این ارتباط به همین بیت بسنده می شود که
باش تا صبح دولتش بدمد این هنوز از نتایج سحر است

پنجشنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۸۵

وضعیت عجیب فوتبال در ایران و تلاشهای سرخ آبی ها برای جذب بازیکنان
بعد از مدتها سکون در فوتبال ایران انتخاب قلعه نوعی به سرمربی گری تیم ملی و شکل گیری ترکیب جدید ملی به نظر می رسید مهمترین و جالبترین موضوع پیش از مسابقات آسیایی همین موضوع باشد اما شیرین کاریهای دو تیم آبی و قرمز در فصل نقل و انتقالات همه چیز را تحت شعاع قرار داد
بعد از جذب نیکبخت توسط تور قرمز پایتخت آبی مداران با شکار انصاریان پاسخ سنگینی به این حرکت حریف دادند و در ادامه تور پر قدرتی برای صید کاظمیان پهن کردند همانطور که قرمزها هم در کمین شاه ماهی آبی یعنی عنایتی بودند اما پس از آنکه هر دو تیر به سنگ خورد ، خبر قرارداد داخلی قرمزها با جباری همه را غافلگیر کرد اما این پایان ماجرا نبود و در کمتر از یک روز خبر به تور افتادن علی علیزاده سالار اوتهای دستی دنیا در دام آبی ها همه را مبهوت نمود
همه از این همه رنگارنگی مانده اند که چه بگویند
اما به نظر من در پشت پرده این جابجایی ها عملکرد زیرکانه مدیریت آبی به خوبی نمایان است . اخراجیهای پرسپولیس به دلیل مسائل سیاسی ( حذف طرفداران پروین ) و مغضوبین استقلال به دلیل مصدومیت آنها بود بنا براین پرسپولیس در بازی زیرکانه قلعه نوعی و قریب فریب ، خورده و دو بازیکن نام و نشان دار مصدوم آبی یعنی نیکبخت و جباری را جذب کردند که تازه از جذب جباری پول خوبی نصیب باشگاه آبی می شود
اما در عوض با کمترین تنشی دو بازیکن مورد علاقه امیر قلعه نوعی که از سالهای قبل هم نسبت به در اختیار داشتن آنها اعلام نظر کرده بود به تیم اضافه شدند
باید منتظر مانده و نتایج این تحولات را در لیگ برتر ببینیم
والسلام

ماه رجب تکه ای از بهشت در برزخ دنیا
ماه مبارک رجب آمده تا دلهای مجذوب را به ميهمانی شعبان ببردرجب واقعاً ماه خداست. ماهی که تلنگری به دلت ميخورد که معبودت را چگونه می پرستی وخوشا به حال آنانکه رجب را از پيشگاه معبود شروع کردند و به سوی نور شتافتند
هلال ماه رجب 1427 قمری، زندگي و تولـدي دوباره را بـه عاشقان نويد مي دهد. ماه رجـب فصل جديدي در كتاب زندگي مي گشايد كه از عطر دل انگيز نيايش سرشار است. پيامبر رحمت (صلي الله عليه و آله) با ديدن هلال ماه مبارك رجب، دست به دعا بر مي داشت و پس از حمد و ثناي الهي، سي بار تكبير و لااله الا اللّه مي گفت و مي فرمود: ماه رجب، ماه استغفار براي امت من است. در اين ماه بسيار طلب آمرزش كنيد كه خداوند آمرزنده مهربان است
در ماه رجب فرشته اي تا صبح اينگونه ندا مي دهد: خوشا به حال رجبيّون، خوشا به حال آنان كه والايي ماه رجب را دريافته اند، خوشا به حال آنان كه از بركت ماه رجب نصيبي اندوخته اند
پوينده طريق بندگی و سالك راه ملكوت و رهسپار وادی معرفت و چشم انتظار بهار طاعت و مشتاق دعا و مناجات و مسئلت كه شير روز و زاهدی در دل ظلمت است و با اقليم توحيد آشنايی دارد و از جام محبت و دلدادگی جرعه هايی جانبخش نوشيده و طالب قرب، كرامت، تعالی و فضيلت می باشد گاه رسيدن پر بركت سال همچون رجب، شعبان و رمضان همچون انسان هايی تشنه و مشتاق در انتظار گمشده آشنای خود در اين مواقع بسر می برد تا از آب گوارا و نوشين حيات و معنويت سيراب شده و روح و روان خود را جانی نوين و طيب و طاهر ببخشد و با نظافت خانه دل و آراستن درون، خود را برای ميهمانی خدا و درك ليله القدر ماه مبارك مهيا كند

چهارشنبه، مرداد ۱۱، ۱۳۸۵

تصاویر تأسف بار از دموکراسی آمریکایی و اسرائیلی برای خاورمیانه و نمونه اولیه آن در قانا

وحالابعد از خدای بزرگ امید ملت لبنان و فلسطین به سید عرب نصر الله قهرمان است تا نامردان را بر جای خود میخکوب کند