آمار كوشالي: ژوئن 2009

كوشالي

سه‌شنبه، تیر ۰۹، ۱۳۸۸



آیت الله سید احمد خاتمی شایسته نشان داد

در سخت ترین آزمون بیست ساله اخیر و در دوره ای که بسیاری از نقابها برافتاد ، برخی فریب خورده و پس از روشن شدن شرایط حقیقی و دستهای پشت صحنه از غفلت رها شدند ، تعداد معدودی از خواص جامعه توانستند بلوغ سیاسی همراه با ولایت مداری خود را نشان دهند که از این حیث می توان انتخابات بیست و دوم خرداد هشتادو هشت را بی نظیر دانست
دوران پر شور و حرارت انتخابات سپری شد و در پایان این آزمون عجیب و دشوار نتایج روشنی حاصل شد
در این مجال قصد آن ندارم که به تحلیل دقیق عملکرد برخی از خواص جامعه ، سیاسیون ، ائمه جمعه و جماعات ، علماء و دانشگاهیان بپردازم و به همین کم بسنده می کنم که واقعا جای تأسف است که ولایت پذیری قاطبه بیست و پنج میلیونی ملت و اخص خصوص مستضعفین و محرومین جامعه بسیار بسیار بیشتر از اکثریت خواص نمود یافت
جای تأسف است که بسیاری از آقایان نتوانستند تحلیل درستی از شرایط داشته باشند و قبل از روز انتخابات برخی از ایشان به جرگه طرفداری نامزد ساختار شکن و ضد ولایت مطلقه فقیه پیوستند و برخی دیگر کنج عافیت را برگزیده و از قاعدین شدند و تنها اقلیتی از این خواص توانستند از لابلای گرد و غبارهای برپا شده توانستند دستهای دشمنان قسم خورده این نظام مقدس علوی را رصد کرده و کمر همت را برای مقابله ببندند
با این حال اگر از فردای روز رأی گیری و اعلام نتایج ، تغییری در روش آقایان ( ان شاء الله ) فریب خورده مشاهده می شد و توصیه ملت به وحدت و حمایت از رئیس جمهور منتخب را از جانب ایشان می دیدیم باز هم می توانستیم خود را قانع کنیم که برنامه ریزی دقیق دشمنان و نفوذ در جمع اطرافیان و بیوت خواص منجر به اشتباهی شده بود که بلافاصله جبران شد ولی باز هم در بسیاری از موارد این تغییر مشاهده نشد و تنها برخی از مخالفین به جمع قاعدین پیوستند
بازهم این قصور را نادیده گرفتیم ولی پس از سخنرانی تاریخی مقام عظمای ولایت در نماز جمعه تهران یک هفته پس از انتخابات که در آن کلیه غبارهای بپا خواسته بر زمین نشست و حق و باطل تحلیل شد و دیدگاه فقهی و سیاسی رهبری عزیز به روشنی بیان گردید ، باز هم شاهد آن بودیم که تنها بخشی از این جمع به جرگه حقیقت بازگشتند و توانستند خود را از حریم شک و شبهه خارج کرده و به حمایت از بیانات معظم له اقدام کنند
آیا پس از این همه اغتشاش خیابانی ، هماهنگی رسانه های غربی و عربی بر ضد رئیس جمهور منتخب ، فعال شدن تمامی دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی و اپوزسیونهای معاند وطنی و جهت گیری آشکار سیاستمداران آمریکایی ، اروپایی اسرائیلی و وهابی ، اینکه برخی از خواص بخواهند از خواب سنگین غفلت بیدار شوند ، هنری نشان داده اند و اساسا می توان به آنها خواص گفت ؟
خدا کند که دامنه فسادها و دنیا طلبی هایی که حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالب (ع) این بزرگمرد عدالت طلب در موارد متعدد به خطرات آن برای خواص اشاره نموده است دامنگیر آنها نشده باشد
در این میان جمعی از خواص عملکردی درخشان از خود بجا گزاردند که تاریخ علوی آنها را فراموش نخواهد نمود . بزرگانی همچون آیات عظام نوری همدانی ، سید احمد خاتمی ، مصباح یزدی ، جنتی ، خزعلی و سیاسیونی همچون حسینیان ، رسایی ، حداد عادل ، محمد جواد اردشیر لاریجانی و سردار جعفری کسانی بودند که در اوج هجوم شیاطین و سپاهیانش به اردوگاه ولایت مطلقه فقیه ، جان و روح خود را سپر دفاع از حضرتش نموده و چشم فتنه را از حدقه در آوردند و نشان دادند که به واقع در جمع خواص هم ، کسانی هستند که اجازه تکرار مظلومیت علوی را به شبه کوفیان نامرد ندهند و در این میان نوع عملکرد حضرت آیت الله سید احمد خاتمی چیز دیگری بود
با رصد نوع و نحوه عملکرد آیات عظام در این فتنه به جرعت می توان گفت که در تبعیت از ولایت مطلقه فقیه و شجاعت و صراحت حضرت آیت الله سید احمد خاتمی گوی سبقت را از مدعیان ربود و نمره بیست گرفت
با این احوال یاد شعاری افتادم که هشت سال پیش برخی از دشمنان دانا برای ستاد انتخاباتیشان انتخاب کرده بودند و به نظرم آمد تا با رفع اشکال فنی موجود در آن ، حقیقتی زیبا را در آن بیابیم


درود بر سه سید فاطمی خمینی و خامنه ای ، خاتمی
با این تفاوت که نگین خاتم خاتمی اصل باشد نه بدل


والعاقبه للمتقین و سلام علی المرسلین

چهارشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۸

آقای موسوی ، آیا از تن مجروح و روح آزرده رهبری عزیز خجالت نمی کشید ؟


جناب آقای موسوی ، ای آنکه روزی می گفت : ادب مرد به ز دولت اوست . ای آنکه روزی می گفت مهمترین دلیل ورودم به این انتخابات رویه قانون گریزی دولت نهم و تقید بی مانند اینجانب به قانون بوده است و ای آنکه روزی به رقیب خود بی مهابا و در غیاب او ده مرتبه لقب دروغگو عطا نمود تا تلویحا خود را انسانی صادق بنمایاند

جناب آقای موسوی

ادب مرد به ز دولت اوست

قانون مهمترین محور و میثاقنامه اتحاد ملی در هر کشوری است

دروغگویی بدترین ابزار و کلید تمام بدیهاست

آقای موسوی ، آیا از تن مجروح و روح آزرده رهبری عزیز خجالت نمی کشید ؟

یکشنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۸۸


خاتمی بای بای ، خاتمی بای بای
بعد از انتخابات معروف دوم خرداد 76 خیلی ها تصور می کردند که از این به بعد هرجایی که عکس و تصویر خاتمی پیوست شود کار تمام است و فرد یا گروه منتسب به او رای مردم را دشت خواهند نمود
اما پس از ظهور پدیده بی بدیل دکتر احمدی نژاد پس از انتخابات شوراهای شهر تهران در شش سال قبل بطلان این تصور ثابت شد آن هم نه یک دوره بلکه در پنج دوره متوالی . توجه کنید

پنجشنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۸۸

امروز یوم الفرقان است


سرانجام روزهای حساس و سرنوشت سازی که دانایان روزگار طی بیست سال اخیر و پس از رحلت جانسوز معمار کبیر انقلاب امام خمینی کبیر فرارسیدنش را ناگزیر می دانستند رسید و مدعیان دیروز و معترضان امروز به جبر تاریخ به هم پیوسته و بر سر در ولایت رسیدند
چپی های اول انقلاب که نخستین انشعاب از حزب جمهوری اسلامی را بنیان نهادند و از دوم خرداد 76 توانسته بودند با جریانات مخالف نظام و بزرگان آنها یعنی جبهه نهضت آزادی پیوندهایی را برقرار نمایند سنگ بنای تحرکات جدید را از همان زمان چیدند
اشتباه استراتژیک جریان چپ در انتخابات مجلس ششم در حذف رهبر پرقدرت راست سرمایه داری یعنی هاشمی رفسنجانی از لیست و تخریب گسترده شخصیت او باعث گردید تا علیرغم میل شدید رفسنجانی برای پذیرش رهبری جریان جدید ، جایی برای او در نظر گرفته نشود
این تاکتیک اشتباه که البته پس از گذشت چند ماه از مجلس ششم و فشارهای شدید هاشمی به این جریان از طریق مجمع تشخیص مصلحت مورد تصریح بهزاد نبوی رهبر فکری جنبش چپ ضد رهبری معظم ( حفظه الله ) قرار گرفت موجب شد تا امکان ائتلاف این طیف با جناح راست سرمایه داری برای چند سالی به تأخیر افتد
نتیجه آن شد که خود رفسنجانی تصمیم گرفت تا پس از پایان دولت خاتمی شخصا وارد میدان شده و اوضاع را بار دیگر تحت کنترل در آورد . جناح چپ هم در این میدان با معرفی نامزد دلخواه یعنی مصطفی معین به آوردگاه آمد و البته پس از برنامه ریزیهای رفسنجانی در حذف رقیب ، با درایت رهبری هوشمند و تأیید صلاحیت مجدد معین با دستور ولایی رقابت ، ظاهری جدی تر یافت
در آن زمان تمامی ناظران سیاسی بیش از دو قدرت دارای شانس پیروزی را در این آوردگاه نمی دیدند . نخست چپ گرایان به رهبری خاتمی در پشت سر معین و دیگری راست گرایان سرمایه سالار به رهبری هاشمی . الباقی نامزدها هم به یکی از این دو اردوگاه منتصب می شدند و از این جمله افرادی چون کروبی ، مهرعلیزاده از اردوگاه نخست و افرادی همچون علی لاریجانی و باقر قالیباف از اردوگاه دوم

در این بین دو نام دیگر مطرح بودند که با توجه به سوابقشان بر روی کاغذ اندکی متفاوت می نمودند و آن دو عبارت بودند از آقایان احمد توکلی و محمود احمدی نژاد
شیوه های پیچیده سیاسی هاشمی برای انصراف این دو نامزد سرانجام در مورد توکلی که به تغییر سیاست و عدم ثبات جهت گیری مشهور است خیلی سریع کارگر افتاد و با جذب ایشان در اردوگاه آقای قالیباف این سنگر فتح شد اما در مورد محمود احمدی نژاد کار کمی سخت و پیچیده شد و این شهردار کوتاه قامت و محجوب تا آخرین روزهای منتهی به انتخابات با چراغهای کاملا خاموش پیشروی نمود که البته با این روش توانست از موج اول تخریبها و تهمتها بگریزد
نتایج نهایی مرحله نخست انتخابات شگفتی تمامی ناظران داخلی و خارجی را برانگیخت چرا که احمدی نژاد به عنوان رقیب رفسنجانی به دور دوم راه یافت . چپی های پر حرارت که به هیچ عنوان رفسنجانی را مطلوب نمی دانستند با مشاهده احمدی نژاد و آشنایی با ادبیات عدالت محور و غیر حزبی او آنچنان وحشت زده شدند که تمام توان و آبروی خود را برای حمایت از رفسنجانی بسیج کردند و در طول یک هفته هر آنچه از توهین و تخریب را که در چنته داشتند با همکاری یاران هاشمی بر علیه رقیب بکار بستند
با همه این احوالات خواست ملت و مشیت پروردگار چیز دیگری بود و برای نخستین بار پس از رحلت امام خمینی (ره) فردی رئیس جمهور شد که از عمق جان خود را سرباز ولایت فقیه و رهبری معظم می دانست و به هیچ عنوان حاضر نبود سفارشات احزاب را بپذیرد

در جبهه مخالف او ، جفتگیری ناخواسته چپ تندرو با راست سرمایه داری در مرحله دوم انتخابات دولت نهم به زایش فرزندی ناخواسته منجر گردید که پس از چهار سال در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ، با به صحنه آوردن مهمترین و بزرگترین سرمایه معنوی خود یعنی میرحسین موسوی ، تمام قد در برابر احمدی نژاد قد علم کردند
ورود دو نامزد سایه برای ایجاد نوعی حصار در اطراف دکتر احمدی نژاد با به میدان فرستادن کروبی و رضایی قدم بعدی بود . حجم غیرقابل تصور تخریب ، توهین و تهمت به رئیس جمهور مملکت ، حرکت بعدی بود و استفاده از الفاظ سخیف و نامربوط نسبت به دکتر احمدی نژاد در رسانه ملی با توجه به فضای بدست آمده ناشی از زمان سه برابری مثلث تخریب بخش بعدی پروژه بود
البته این پایان کار نبود و این مجموعه با راه اندازی ستادهای تبلیغاتی ( شما بخوانید تخریباتی ) به عضوگیری از جوانان پاک طینت ، ساده ، عدالتخواه و البته کم تجربه در سطح کوچه و خیابان دست یازیدند
نامه آقای رفسنجانی به رهبری عزیز روحی فداه و مقایسه غیرمستقیم دکتر احمدی نژاد با بنی صدر همراه با تهدید آشکار مملکت به آشوب و اغتشاش در صورت انتخاب مجدد دکتر احمدی نژاد ، آخرین تیر پرتاب شده توسط این جریان بر علیه جریان اصیل خط امام و رهبری بود قبل از روز رأی گیری ، هرچند که تمام نظر سنجیها پیروزی قاطع دکتر احمدی نژاد را نشان می داد

حدود بیست و پنج میلیون رأی ایرانیان به انسانی که در طول چهار سال خدمتگزاری به ملت همه چیز خود را در طبق اخلاص گذاشت و در کمال پاک دستی جای جای سرزمین محنت کشیده ایران را زیر پا نهاد و منابع مالی و ثروت را از دهان احزاب و سیاستمداران خارج و در کل کشور برای سازندگی و آبادانی توزیع نمود و فاسدان و مفسدان را در داخل و خارج دولت خود مورد هجوم و شماتت قرار داد ، حداقل تشکر این ملت از خادم خود بود که در این چهار سال حتی لحظه ای از تیرهای تهمت و آزار باندهای قدرت و ثروت فاسد در امان نبود
اما این پایان ماجرا نبوده و نخواهد بود . اینبار احمدی نژاد ، این آهنگرزاده شجاع مستقیما به سوی سر مارهای ضحاک نشانه رفته است و حتی پس از پیروزی در انتخابات از عهد خود با ملت برای نابودی ضحاک و مارهای بر دوشش می گوید
رهبری معظم انقلاب هم دست از حمایت او نمی کشد و در این شرایط چاره ای نیست جز اینکه قواعد بازی را زیر و رو کرد . آشوبهای خیابانی ، ائتلاف با هر کس و هر چیز در داخل و خارج از کشور شامل دوست و دشمن و ... همه و همه برای تقابل با استقرار عدالت و عدم پاسخگویی دوستان و فرزندان نسبت به عملکرد عجیب و دنیا مدارانه شان طی این شانزده سال می باشد و بس

آیا داستان جنگ جمل تکرار خواهد شد و نهضت علوی مجبور به نابودی طلحه و زبیرهای با سابقه خود خواهد شد ؟
حضرت امام فرمودند مردم ما بهتر از مسلمانان صدر اسلامند و ما هنوز امید داریم که شتر فتنه اینبار قبل از رسیدن به بصره توسط بانیان فتنه پی شود که در صورت بروز جنگ ، هیچ فاسدی از ذولفقار علی جان سالم بدر نخواهد برد

دوشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۸

اصلا تعجب نکنید ، عزیزان دل باید اغتشاش کنند
از لحاظ روان شناسی هر کنشی ، واکنشی را در پی دارد که ناگزیر است و تنها در نحوه بروز آن تفاوت وجود دارد
سرانجام پس از هفته ها تلاش و کوشش نامزدهای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و ایجاد فضای کاملا انتخاباتی در سراسر ایران اسلامی ، ملت با رای قاطع خود یکبار دیگر فرزند مکتبی اش دکتر محمود احمدی نژاد را برگزید
تلاش نامزد سبز برای جلب آرای خاموش بالا شهر تهران و سرمایه گزاری سنگین باند قدرت و ثروت طی هفته های اخیر توانست جمع قابل توجهی از افراد بی تفاوت و بی توجه نسبت به انتخابات را در تهران پای صندوقهای رای کشانده و در این کلان شهر بر خلاف اکثریت قریب به اتفاق شهرهای ایران سبد رای خود را نسبت به رقیب پرتر ببیند
البته با توجه به تلاش چهارساله دولت خدمتگزار در شهرها و روستاهای کمتر توسعه یافته ، رایهای خاموش حقیقی که متعلق به متن جامعه تحت ستم کشور بود را برای خود جمع نمود ، این تحرکات سبزجامگاه همچون شعله شمعی در برابر طوفان ملت خاموش شد و تفاوت بیش از یازده میلیونی آراء ، همراه با شکسته شدن تمامی رکوردهای موجود در انتخاباتهای گذشته به سونامی احمدی نژاد تعبیر گردید
اما آنچه که در این مجال مورد بحث است واکنشهای نامعقول و فاقد منطق ، شکست خوردگان انتخابات پس از اعلام نتایج بود که ضمن آشکار نمودن ذات قانون گریز این گروه ، نمایشگر انگیزه ای بزرگ برای چنین ریسک بالایی می باشد
قرائن نشان می داد که با توجه به پیروزی قابل پیش بینی دکتر احمدی نژاد ، افراطیون ساختارشکن به دنبال طرح و برنامه خاصی برای ایجاد جنجال و تنش در جامعه بودند و در این راه ناصواب ، جمعی از جوانان خوب و کم تجربه تهران را که در دوره تبلیغات انتخاباتی جذب کرده بودند به میدان بفرستند
سوال مهم و اساسی که به نظر می رسد در لابلای غبارها و تاریکیها مخفی مانده این است که ، انگیزه حقیقی چیست و بازیگر این میدان کیست ؟
تلاش موسوی در جلسه مناظره با کروبی و در غیاب احمدی نژاد برای جا انداختن لفظ دروغگو برای ریاست محترم جمهور از دیدگاه بسیاری از سیاستمداران نوعی حمله انتحاری تعبیر می شود که در آن نابودی حمله کننده قطعی بود اما رسیدن به هدف مهمتری سبب شد تا این عمل زشت سربزند و میر حسین موسوی مجری آن گردد
بیایید پازلهای این نمایش را در کنار هم بچینیم
میرحسین مرتب لفظ دروغگو را رو به دوربین تلوزیونی در مورد دکتر احمدی نژاد به کار می برد ، همزمان و در همان شب مقادیر فراوانی از پوسترهای تخریبی با عنوان « دروغ ممنوع » توسط ستاد موسوی در میان مردم توزیع می شود ، شعار احمدی دروغگو توسط حامیان اغلب جوان و نوجوان موسوی در هرکوی برزن به گوش می رسد و تراکتهای دروغ ممنوع تمام شهرها را پر می کند ، تیتر روزنامه های اصلاح طلب دروغگو بودن احمدی نژاد را به گوش تمام ملت می رسانند ، سایتهای اینترنتی انرژی ویژه ای را برای اثبات دروغگو بودن دکتر احمدی نژاد صرف می کنند و ... پس چون همه با هم می گویند احمدی نژاد دروغگوست پس حتما دروغگوست !؟
تمام کارشناسان متفق القول هستند که این شعار در دوران پرشور انتخاباتی به هیچ عنوان شعار جذاب و رأی جمع کنی نبود اما سوال اینجاست که چرا اینقدر بر روی آن کارشد ؟
زیرکان و دانایان به خوبی راز این حرکت را می دانند . شعار دروغگو بودن احمدی نژاد به خاطر چند نمودار آماری مورد تأیید بانک مرکزی و اینگونه مسائلی نبود چرا که احمدی نژاد 88 به طور کلی با احمدی نژاد چهار سال پیش متفاوت بود و در این دوره علاوه بر بیان نمود نام هاشمی رفسنجانی در تلویزیون سراسری ، مدام تأکید می کرد که در صورت پیروزی در انتخابات دیگر ساکت نمی نشیند و فاسدین را و کارهای ناجوانردانه اشان نسبت به دولت را افشا خواهد نمود ، پس برای مقابله با آن روزهای واویلا از همین امروز لقب دروغگو را با تمام توان به دکتر احمدی نژاد چسباند و در این مسیر موسوی در نقش عروسک هاشمی ، بازیگر این پرده بود
حالا دیگر نتایج انتخابات علنی شده و آن اتفاقی که جناب هاشمی رفسنجانی نگران آن بود رخ داد پس جای تعجب ندارد که با تحریک تعدادی از جوانان سبز پوش به وعده خود که در نامه ارسالی به رهبری معظم انقلاب بر آن تأکید نموده بود عمل نماید و با روش شصت سال پیش و سیستم شعبان بی مخی راه زنی را باب نماید
راستی چرا در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری ، تمام اعضاء در سالن حضور داشتند غیر از هاشمی رفسنجانی ؟ ها ... یادم اومد آخه تو همون لحظه یه تلفن بهش شده بود و اون هم برای پاسخ به آن از سالن خارج شده بود . امیدوارم تو جلسات مجمع تشخیص مصلحت دکتر احمدی نژاد حواسش جمع باشه و هر وقت که عالیجناب رفسنجانی به خاطر پاسخ دادن به تلفن از مجلس خارج شدند ایشان هم به یک بهانه ای محفل را ترک کنند . این توصیه رو اگه از نن جون کروبی هم بپرسه بهش خواهد گفت !؟

چهارشنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۸

جناب هاشمی رفسنجانی ، به کجا چنین شتابان ؟


تحمل این همه تهمت ، دروغ ، سیاه نمایی ، بی ادبی و دشنام به منتخب عزیز ملت ایران جناب دکتر احمدی نژاد طی چهار سال گذشته از جانب ملت هوشمند ایران تنها یک دلیل داشت و آن هم مصونیت رهبری معظم از این حملات پس از انتخاب فرزند پاک ملت دکتر محمود احمدی نژاد بود و به قول خود دکتر در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) : این مهم نیست که تمام تیر تهمتها و بی حرمتیها به سوی این فرزند کوچک ملت سرازیر شده بلکه مهم ایجاد خاکریز جدیدی به نام احمدی نژاد در عمق مواضع دشمن است که باعث شده فشار حملات بی شرمانه را از جایگاه رهبری دور نماید

جناب هاشمی رفسنجانی ، حالا دیگر کار را به جایی رسانده اید که نامه ای تهدید آمیز به رهبری می نویسید و اشاره کوچک دکتر احمدی نژاد به تخلفات گسترده خاندان خود را با تهدید ستون اصلی نظام مقایسه می کنید ؟

جناب هاشمی رفسنجانی ، حالا دیگر شما خود را بهشتی معرفی کرده و تلویحا دکتر احمدی نژاد را بنی صدر می خوانید ؟

جناب هاشمی رفسنجانی ، شعله های خشم معدودی از اطرافیان ذینفع خود را از افشاگریهای دکتر احمدی نژاد به رخ رهبری معظم می کشید و آتشفشان ناآرام قلب میلیونها ایرانی رنج کشیده از ظلمها و سوء استفاده های اطرافیان خود را نمی بینید ؟

جناب هاشمی رفسنجانی ، بهتر بود بجای این همه کارشکنی و آزار رساندن به دولت پاکدست دکتر احمدی نژاد نیمه شبی بر سجاده عبودیت نشسته و نگاهی عمیق به عملکرد بیست ساله اخیر خود بیندازید و عملکرد اقتصادی فرزندان خود را مرور کنید ؟

جناب هاشمی رفسنجانی ، دفاع همه جانبه شما و فرزندانتان از رقبای انتخاباتی دکتر احمدی نژاد اگر صرفا بخاطر اختلاف سلیقه بود هیچ اشکالی نداشت اما اگر ثابت شود که این تلاشهای میلیاردی برای فرار از سرنوشت محتوم جمعی از خائنین به خون شهدا و فاسدان و ثروت اندوزان بی شرم و حیا بوده است ، انتظار دارید ملت چه پاسخی به شما بدهند ؟

جناب هاشمی رفسنجانی ، دو دهه سکوت بزرگمنشانه ادامه دهندگان حقیقی راه امام ، شهدا و رهبری عزیز ، در برابر اعمال دهشتناک اطرافیان شما تنها و تنها به خاطر سکوت مظلومانه رهبری عزیز بوده که به واسطه مسئولیت خطیر خود حفظ نظام جمهوری اسلامی را در اولویت قرار داده اند اما به شما می گویم

جناب هاشمی رفسنجانی ، به شما می گویم پس با دقت کامل این سخن را از من بشنوید که علیرغم آگاهی کامل ملت از جزئیات تخلفات اطرافیان شما به احترام سکوت مقام معظم رهبری دندانها را بر جگر فشرده و با دقت به عملکرد شما می نگرند

جناب هاشمی رفسنجانی ، با ایجاد فضای اختناق ، خائنین به خون شهدا نمی توانند از مهلکه بگریزند و حوادث اخیر آغاز دوران جدیدی در بالندگی انقلاب اسلامی امام راحل عظیم الشأن خمینی کبیر است که می توان آن را دهه پالایش انقلاب نامید و در این دهه بهتر است غارتگران بیت المال سکوت و آرامش را پیشه سازند و کار را بسوی تشنج و درگیری پیش نبرند که در آن صورت هیچ گریزگاهی برایشان یافت نخواهد شد

جناب هاشمی رفسنجانی ، از خشم انقلابی ملت زجر کشیده و عزیز ایران بترسید و وارد حیطه های غیر تخصصی نشوید . به جایگاه رهبری معظم انقلاب ، خامنه ای عزیز متعرض نشوید و برای نجات خود و اطرافیانتان ، ساحت حضرتش را به بازی نگیرید که پاسخ ملت بسیار طوفنده و برای شما غیر قابل تصور خواهد بود

جناب هاشمی رفسنجانی ، حرفهایم را بشنوید و در تک تک فرازهایش بیندیشید ، پیش از آنکه زمانی برای توبه و بازگشت نداشته باشید

یکشنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۸۸

دکتر احمدی نژاد ، مهندس موسوی ، شیخ کروبی ، سردار رضایی

تحلیل شرایط موجود نامزدهای انتخاباتی دهمین دوره ریاست جمهوری در چهار روز مانده به روز انتخابات بر اساس مناظرات مستقیم و همچنین شیوه های تبلیغی آنها ، نشانگر وضعیت هریک از این آقایان می باشد که هدف این نگارش می باشد
در این تحلیل مبنا بر این است که علیرغم وجود چهار اسم در این میدان ، در حقیقت یک جریان در برابر جریان واحد سه سویه دیگر صف آرایی نموده است . این جمله بدین معنی است که آقایان موسوی ، کروبی و رضایی علیرغم تفاوت ذاتی در جایگاه ظهور و بروز خود که به ترتیب عبارت است از مهندس دولت زمان جنگ ، شیخ دوره اصلاحات و سردار تحت امر هاشمی در دوران جنگ تحمیلی ، در اصل حضورشان برای این دوره از انتخابات هدف مشترکی را دنبال می کنند و آن هم عدم توفیق نامزد چهارم یعنی دکتر احمدی نژاد
این پدیده ، بدون تردید یک پدیده بی نظیر در طول انتخاباتهای ریاست جمهوری پس از انقلاب سال 57 می باشد
جلسات پی در پی سه نامزد گروه اول برای هماهنگی ، تلاش برای جذب آراء طیفهای مختلف جامعه توسط هرکدام از نامزدها به صورت تفکیکی و بدون ورود به حیطه یکدیگر ، تخریب سازمان یافته حریف با تقسیم بندی دقیق ما بین این سه نامزد ، پاسخگویی هر سه کاندیدا به شبهات مطرح شده توسط دکتر احمدی نژاد ، ایجاد نوعی هماهنگی و مودت در میان ستادهای فعالیتهای انتخاباتی این سه نامزد ، تبدیل جلسات مناظره مابین این سه کاندیدا به جلسات هم اندیشی جهت تخریب دکتر احمدی نژاد ، جایگزین نمودن حس شور در میان جوانان جامعه بجای توسعه تفکر و شعور در میان این نسل با توزیع نمادهای مورد احترام شیعی ، هماهنگی و قراردادهای پشت پرده با سران مذاهب غیر شیعه و قومیتهای مختلف کشور برای امتیازدهی در صورت موفقیت ، تأکید هم زمان بر عدم توفیق دولت نهم طی چهار سال گذشته آن هم در تمام ابعاد و .... تنها بخشهایی از این تلاش همه جانبه است
مهندس موسوی تلاش می کند تا خود را سیّدی مظلوم و دلسوز و روشنفکر نشان دهد که به واسطه حس تکلیف و درخواست دوستان پا به میدان نهاده است و دلیل تکاپویش پس از بیست سال گوشه گیری ، بحرانی است که در اثر ظهور احمدی نژاد در عرصه مملکت داری بروز نموده است ! البته ایشان توضیح نمی دهند که چطور علیرغم جهش فوق العاده تمامی شاخصهای اقتصادی و امنیتی و فرهنگی کشور طبق آمار رسمی کشور و تأیید تمامی این آمارها توسط مراجع اقتصادی و امنیتی بین المللی ایشان از کجا به ریشه های بحران دست یافته اند و در این مسیر از مشاوره کدام تشخیص دهنده ملت ایران استفاده نموده اند !؟

شیخ کروبی در تلاش است تا با نشان دادن چهره ای عملگرا و مدافع طبقات محروم و ستم زده ، آرای این دسته از جامعه را بسوی خود جلب نماید و با توجه به نوع ادبیات خاص خود نقش جانبی دیگری را نیز عهده دار شده و آن هم ساختار شکنی هتاکانه بر علیه شخص رئیس جمهور کشور می باشد که البته ایشان نیز توضیحی نداده اند که با توجه به سبک زندگی اشرافی خود و معاون اول دولت احتمالی اش یعنی جناب آقای کرباسچی و پرونده های مفتوح خود در زمینه های مبالغ دریافتی شهرام جزایری و عملکرد عجیبش در بنیاد شهید و سازمان حج واوقاف و معاونش در شهرداری و اختلاسهای میلیاردی در دوران شهرداری تهران که بخشی از آنها در دادگاه های کشور اثبات و منجر به صدور حکم گردید با چه رویی این نقش را برای خود برگزیده اند !؟

سردار رضایی که چند سالی است تلاش می کند تا از دوران جنگ و جهاد فاصله گرفته و خود را اقتصاد دانی برجسته نشان دهد هم در تلاش است تا خود را کارشناسی متصل به حلقه های قدرتمند کارشناسی و علمی معرفی نماید که در این حلقه ها تمامی نخبگان کشور عضویت دارند و سردار هم در قله این هرم به رتق و فتق امور مشغولند و به فراخوانی آن دسته از اصولگرایان که از مواهب قدرت در دولت نهم بی نصیب مانده اند اهتمام دارند . البته سردار هم توضیح نداده اند که چگونه با شعار نخبه پروری و جوانگرایی به صحنه آمده اند که از جذب پسر خود به این تفکر بی مثال نیز ناتوان بوده اند و عدم توجیه پسر خودش ، علیرغم نادیده گرفتن پناهندگی فرزند خود به ایالات متحده و سخنرانی ضد نظام در نخستین فرارش از مملکت و دادن پست و مقام به ایشان در مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از بازگشتش به کشور ، و بدتر از این همه ، فرار مجدد این جوان جویای نام از دستان پرقدرت و کارشناسانه پدر و پناهندگی مجدد به کشور دوست و برادر ! آمریکا در حال حاضر . البته بگذریم از نقش سردار محسن در تجارت واردات رسمی و غیر رسمی سیگار در سطح کشور و سایر تلاشهای اقتصادی این اقتصاد دان بزرگ و توضیحاتی که در این زمینه جامعه می طلبد

توجه به این نکته مهم است که حضور این سه نامزد برای جذب آرای ملتی که چهار سال کار شبانه روزی دولت دکتر احمدی نژاد را در نقطه نقطه کشور مشاهده نموده و پیروزی های پی در پی کشور در عرصه های بین المللی را می شنود و پاکدستی و سلامت این دولت را احساس می کند و از مبارزه بی امان آن با باندهای مافیایی قدرت و ثروت آگاهند ، حضوری برنامه ریزی شده محسوب می شود که توسط نخ این تسبیح یعنی جناب هاشمی رفسنجانی طراحی گردیده است
حداقل نتیجه این برنامه ریزی کاهش آرای دکتر احمدی نژاد برای دومین دوره ریاست جمهوری خواهد بود که برای تشدید تخریبها در چهار سال آینده و کنترل تهاجمات ایشان به کانونهای قدرت و ثروت بسیار لازم خواهد بود
اما هدف حداکثری از این برنامه ریزی وسیع ، سرنگونی دولتی است که به مدت چهار سال عوامل این جریان را از شریانهای سیاسی و اقتصادی مملکت دور کرده و دستیابی به اهداف آنها را به تأخیر انداخته است

راهکار پیشنهادی : حضور جانانه ملت در پای صندوقهای رأی و انتخاب مجدد دکتر احمدی نژاد با آراء بیش از بیست و پنج میلیونی که در این صورت موضع دکتر برای تقابل با ریشه های فساد و دزدیها در کشور تقویت شده و شاهد گامهای بلندتری در سالم سازی بسترهای اقتصادی ، فرهنگی و امنیتی کشور باشیم ان شاء الله



پنجشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۸۸

تحلیل ابعاد مناظره احمدی نژاد با موسوی

ساعات پایانی روز سیزدهم خرداد هشتاد و هشت یکی از به یادماندنی ترین شبهای تاریخ ایران رقم خورد و در جریان مناظرات انتخاباتی کاندیداهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ، دو نامزد اصلی این دوره یعنی دکتر محمود احمدی نژاد و مهندس میرحسین موسوی رودر روی یکدیگر نشستند تا سرانجام موسوی از زیر سایه پارچه های سبز و مشاوران فراوانش خارج شده و در شرایط برابر همانند خود احمدی نژاد ، تک و تنها رودر روی او قرار گیرد
همانطور که قبل از این هم توسط عقلای قوم اصلاحات پیش بینی شده بود ، احمدی نژاد با تسلط فوق العاده ای که به سخن گفتن دارد و اعتماد به نفس بالا و همینطور شانس و قرعه موافق برای شروع بحث ، گوی و میدان را از حریف خود ربود و در همان ده دقیقه نخست آنچنان ضرباتی را بر حریف نه چندان قوی خود وارد نمود که موجب تخریب کامل اعتماد به نفس در موسوی گردید
در نتیجه موسوی در حالیکه چهره اش سفید شده و با لرزش صدا این التهاب شدید را بروز می داد شروع به سخن گفتن نمود و برای اینکه دقیقا به توصیه های مشاورینش عمل نموده باشد تلاش نمود تا به جای پاسخگوی به موج سنگین سوالات احمدی نژاد خود طرح موضوع نماید و بدین ترتیب میدانداری را از رقیب خود بگیرد
با اتمام فرصت موسوی و آغاز سخنان احمدی نژاد ، او با استفاده از یک تاکتیک ساده ولی بسیار کارآمد در همان ابتدا کلیه سخنان و خدشه های موسوی را به ضعف سیستم خبری موسوی عودت داده و با زیرکی تمام خود موسوی را نیز فردی بی اطلاع که ابزار دست هاشمی شده است نشان داد و بعد از القای این مفهوم به میلیونها بیننده با پاسخهای دقیق و تأثیرگزار تک تک اتهامات موسوی را به شیوه مقایسه عملکرد دولت خود با دولتهای پیشین پاسخ گفت و در پایان چهره ای مقتدر از سیاستهای خارجی دولت ترسیم نمود
موسوی که مدتها از عرصه سیاست دور بود همچنان با ذهنیت ضعیفی از شرایط ایجاد شده تلاش نمود تا با روخوانی از برگه های روبرویش اتهامات جدیدی را مطرح کند که البته در این بخش با تپقها پی در پی و استفاده فراوان از لفظ « چیز » بهانه ای تاریخی را به دست مخالفینش داد
بار دیگر احمدی نژاد با هوش و فراصت قدر فرصت را دانسته و ضمن اتصال عملکردهای دولتهای پیشین و انتصاب نتایج آنها به موسوی حملات سنگینی را آغاز نمود که نخستین نتیجه آن انکار موسوی نسبت به ارتباط خود با دولتهای قبل و عدم تأیید عملکرد آنها همراه شد که این خود عقب نشینی آشکار موسوی از موضع قبلی خود بود
ورود طرفین مناظره به موضوع تخلف از اجرای قانون شرایطی را فراهم نمود که احمدی نژاد با توجه به توانائیهای ذاتی خود به سرعت مثالهای موسوی را با اتهامات بسیار سنگین نسبت به تخلفات دولتهای پیشین و همینطور دولت خود موسوی مورد هجوم قرار دهد که با رو کردن کارت تخلفات دانشگاهی خانم زهرا رهنورد ، همسرموسوی ، ضربه نهایی و غیر قابل جبران خود را بر پیکر ضعیف و خسته رقیب وارد نمود
از نکات جالب و منحصر به فرد این مناظره ، ورود احمدی نژاد به حیطه سلطنت آقازاده های هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری بود که بسیار تأثیرگذار بود

سه‌شنبه، خرداد ۱۲، ۱۳۸۸

گوشتها را به رسم امانت به دست گربه ها ندهیم !؟
اگر دوران خنثی و بدون پول نخست وزیری میرحسین موسوی را به شانزده سال حکومت لیبرال دموکراتهای مسلمان با ریاست آقایان هاشمی و خاتمی اضافه کنیم ، مجموعا بیش از دو دهه بود که بیت المال کشور عزیزمان در اختیار جمعی خاص از اقتصاد دانهای سرمایه سالار بوده است
البته قبلا اینگونه تحلیل می شد که در دوران نخست وزیری آقای موسوی به جهت وقوع جنگ و کمبود منابع مالی در بحث سرمایه گذاریهای زیربنایی ، و همچنین حضور حضرت آیت الله خامنه ای در رأس دولت به عنوان رئیس جمهور ، احتمالا عملکرد لیبرال سرمایه داری تیم اقتصادی آقایان هاشمی و خاتمی چندان مقبول آقای موسوی نباشد اما با شروع فعالیتهای انتخاباتی دهمین دوره ریاست جمهوری و بیانات شگفت انگیز آقای موسوی در تأیید همه جانبه عملکرد دولتهای هاشمی و خاتمی و تخریب همه جانبه روش اقتصادی دولت احمدی نژاد تمام تحلیل گران به این نتیجه قطعی رسیدند که سکوت شانزده ساله آقای موسوی در دوران مذکور از سر رضایت بوده و تنها در چهار سال اخیر که وزرای اقتصادی وابسته به حزب کارگزاران بر کرسی اقتصاد کشور حضور موثر نداشته اند ، موجبات نگرانی و تشویش خاطر ایشان فراهم گردیده است
آخرین اطلاعات از کابینه احتمالی آقای موسوی حکایت از حضور پررنگ دودمان هاشمی رفسنجانی و بزرگان کارگزاران سازندگی دارد و حضور آقای کرباسچی به عنوان وزیر نفت ، آقای محمدهاشمی به عنوان معاون اول و فاطمه هاشمی به عنوان رئیس سازمان محیط زیست ، زنگنه وزیر نیرو ، آقای کلانتری وزیر کشاورزی و ... دارد که البته با سرمایه گزاری گسترده و بی پرده این عزیزان دل طی ، این دوره برای ستاد آقای موسوی و ولخرجیهای میلیاردی این خانواده طرفدار محرومین ! ، غیر از این هم متصور نیست
البته از قدیم گفته اند که خود کرده را تدبیر نیست و اگر ملت با توجه به حضور فرزند پاکدست و تلاشگر خود جناب آقای دکتر احمدی نژاد ، گوشت را به رسم امانت به گربه های محل بسپارد ، آن هم با رقص و آواز و دست افشانی و در زیر حجله های سبز دامادی ، آرزوی طبخ آبگوشتی بزباش برای خود داشته باشد در آینده ای نزدیک چاره ای نخواهد داشت مگر آنکه تکّه نان خشک خود را برای نرم شدن به سوی آب همان رودخانه ببرد که احتمالا تا آن روز دیگر آبی برای جاری شدن در آن نمانده است