آمار كوشالي

كوشالي

پنجشنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۸۸

امروز یوم الفرقان است


سرانجام روزهای حساس و سرنوشت سازی که دانایان روزگار طی بیست سال اخیر و پس از رحلت جانسوز معمار کبیر انقلاب امام خمینی کبیر فرارسیدنش را ناگزیر می دانستند رسید و مدعیان دیروز و معترضان امروز به جبر تاریخ به هم پیوسته و بر سر در ولایت رسیدند
چپی های اول انقلاب که نخستین انشعاب از حزب جمهوری اسلامی را بنیان نهادند و از دوم خرداد 76 توانسته بودند با جریانات مخالف نظام و بزرگان آنها یعنی جبهه نهضت آزادی پیوندهایی را برقرار نمایند سنگ بنای تحرکات جدید را از همان زمان چیدند
اشتباه استراتژیک جریان چپ در انتخابات مجلس ششم در حذف رهبر پرقدرت راست سرمایه داری یعنی هاشمی رفسنجانی از لیست و تخریب گسترده شخصیت او باعث گردید تا علیرغم میل شدید رفسنجانی برای پذیرش رهبری جریان جدید ، جایی برای او در نظر گرفته نشود
این تاکتیک اشتباه که البته پس از گذشت چند ماه از مجلس ششم و فشارهای شدید هاشمی به این جریان از طریق مجمع تشخیص مصلحت مورد تصریح بهزاد نبوی رهبر فکری جنبش چپ ضد رهبری معظم ( حفظه الله ) قرار گرفت موجب شد تا امکان ائتلاف این طیف با جناح راست سرمایه داری برای چند سالی به تأخیر افتد
نتیجه آن شد که خود رفسنجانی تصمیم گرفت تا پس از پایان دولت خاتمی شخصا وارد میدان شده و اوضاع را بار دیگر تحت کنترل در آورد . جناح چپ هم در این میدان با معرفی نامزد دلخواه یعنی مصطفی معین به آوردگاه آمد و البته پس از برنامه ریزیهای رفسنجانی در حذف رقیب ، با درایت رهبری هوشمند و تأیید صلاحیت مجدد معین با دستور ولایی رقابت ، ظاهری جدی تر یافت
در آن زمان تمامی ناظران سیاسی بیش از دو قدرت دارای شانس پیروزی را در این آوردگاه نمی دیدند . نخست چپ گرایان به رهبری خاتمی در پشت سر معین و دیگری راست گرایان سرمایه سالار به رهبری هاشمی . الباقی نامزدها هم به یکی از این دو اردوگاه منتصب می شدند و از این جمله افرادی چون کروبی ، مهرعلیزاده از اردوگاه نخست و افرادی همچون علی لاریجانی و باقر قالیباف از اردوگاه دوم

در این بین دو نام دیگر مطرح بودند که با توجه به سوابقشان بر روی کاغذ اندکی متفاوت می نمودند و آن دو عبارت بودند از آقایان احمد توکلی و محمود احمدی نژاد
شیوه های پیچیده سیاسی هاشمی برای انصراف این دو نامزد سرانجام در مورد توکلی که به تغییر سیاست و عدم ثبات جهت گیری مشهور است خیلی سریع کارگر افتاد و با جذب ایشان در اردوگاه آقای قالیباف این سنگر فتح شد اما در مورد محمود احمدی نژاد کار کمی سخت و پیچیده شد و این شهردار کوتاه قامت و محجوب تا آخرین روزهای منتهی به انتخابات با چراغهای کاملا خاموش پیشروی نمود که البته با این روش توانست از موج اول تخریبها و تهمتها بگریزد
نتایج نهایی مرحله نخست انتخابات شگفتی تمامی ناظران داخلی و خارجی را برانگیخت چرا که احمدی نژاد به عنوان رقیب رفسنجانی به دور دوم راه یافت . چپی های پر حرارت که به هیچ عنوان رفسنجانی را مطلوب نمی دانستند با مشاهده احمدی نژاد و آشنایی با ادبیات عدالت محور و غیر حزبی او آنچنان وحشت زده شدند که تمام توان و آبروی خود را برای حمایت از رفسنجانی بسیج کردند و در طول یک هفته هر آنچه از توهین و تخریب را که در چنته داشتند با همکاری یاران هاشمی بر علیه رقیب بکار بستند
با همه این احوالات خواست ملت و مشیت پروردگار چیز دیگری بود و برای نخستین بار پس از رحلت امام خمینی (ره) فردی رئیس جمهور شد که از عمق جان خود را سرباز ولایت فقیه و رهبری معظم می دانست و به هیچ عنوان حاضر نبود سفارشات احزاب را بپذیرد

در جبهه مخالف او ، جفتگیری ناخواسته چپ تندرو با راست سرمایه داری در مرحله دوم انتخابات دولت نهم به زایش فرزندی ناخواسته منجر گردید که پس از چهار سال در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ، با به صحنه آوردن مهمترین و بزرگترین سرمایه معنوی خود یعنی میرحسین موسوی ، تمام قد در برابر احمدی نژاد قد علم کردند
ورود دو نامزد سایه برای ایجاد نوعی حصار در اطراف دکتر احمدی نژاد با به میدان فرستادن کروبی و رضایی قدم بعدی بود . حجم غیرقابل تصور تخریب ، توهین و تهمت به رئیس جمهور مملکت ، حرکت بعدی بود و استفاده از الفاظ سخیف و نامربوط نسبت به دکتر احمدی نژاد در رسانه ملی با توجه به فضای بدست آمده ناشی از زمان سه برابری مثلث تخریب بخش بعدی پروژه بود
البته این پایان کار نبود و این مجموعه با راه اندازی ستادهای تبلیغاتی ( شما بخوانید تخریباتی ) به عضوگیری از جوانان پاک طینت ، ساده ، عدالتخواه و البته کم تجربه در سطح کوچه و خیابان دست یازیدند
نامه آقای رفسنجانی به رهبری عزیز روحی فداه و مقایسه غیرمستقیم دکتر احمدی نژاد با بنی صدر همراه با تهدید آشکار مملکت به آشوب و اغتشاش در صورت انتخاب مجدد دکتر احمدی نژاد ، آخرین تیر پرتاب شده توسط این جریان بر علیه جریان اصیل خط امام و رهبری بود قبل از روز رأی گیری ، هرچند که تمام نظر سنجیها پیروزی قاطع دکتر احمدی نژاد را نشان می داد

حدود بیست و پنج میلیون رأی ایرانیان به انسانی که در طول چهار سال خدمتگزاری به ملت همه چیز خود را در طبق اخلاص گذاشت و در کمال پاک دستی جای جای سرزمین محنت کشیده ایران را زیر پا نهاد و منابع مالی و ثروت را از دهان احزاب و سیاستمداران خارج و در کل کشور برای سازندگی و آبادانی توزیع نمود و فاسدان و مفسدان را در داخل و خارج دولت خود مورد هجوم و شماتت قرار داد ، حداقل تشکر این ملت از خادم خود بود که در این چهار سال حتی لحظه ای از تیرهای تهمت و آزار باندهای قدرت و ثروت فاسد در امان نبود
اما این پایان ماجرا نبوده و نخواهد بود . اینبار احمدی نژاد ، این آهنگرزاده شجاع مستقیما به سوی سر مارهای ضحاک نشانه رفته است و حتی پس از پیروزی در انتخابات از عهد خود با ملت برای نابودی ضحاک و مارهای بر دوشش می گوید
رهبری معظم انقلاب هم دست از حمایت او نمی کشد و در این شرایط چاره ای نیست جز اینکه قواعد بازی را زیر و رو کرد . آشوبهای خیابانی ، ائتلاف با هر کس و هر چیز در داخل و خارج از کشور شامل دوست و دشمن و ... همه و همه برای تقابل با استقرار عدالت و عدم پاسخگویی دوستان و فرزندان نسبت به عملکرد عجیب و دنیا مدارانه شان طی این شانزده سال می باشد و بس

آیا داستان جنگ جمل تکرار خواهد شد و نهضت علوی مجبور به نابودی طلحه و زبیرهای با سابقه خود خواهد شد ؟
حضرت امام فرمودند مردم ما بهتر از مسلمانان صدر اسلامند و ما هنوز امید داریم که شتر فتنه اینبار قبل از رسیدن به بصره توسط بانیان فتنه پی شود که در صورت بروز جنگ ، هیچ فاسدی از ذولفقار علی جان سالم بدر نخواهد برد