آمار كوشالي

كوشالي

دوشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۸

اصلا تعجب نکنید ، عزیزان دل باید اغتشاش کنند
از لحاظ روان شناسی هر کنشی ، واکنشی را در پی دارد که ناگزیر است و تنها در نحوه بروز آن تفاوت وجود دارد
سرانجام پس از هفته ها تلاش و کوشش نامزدهای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و ایجاد فضای کاملا انتخاباتی در سراسر ایران اسلامی ، ملت با رای قاطع خود یکبار دیگر فرزند مکتبی اش دکتر محمود احمدی نژاد را برگزید
تلاش نامزد سبز برای جلب آرای خاموش بالا شهر تهران و سرمایه گزاری سنگین باند قدرت و ثروت طی هفته های اخیر توانست جمع قابل توجهی از افراد بی تفاوت و بی توجه نسبت به انتخابات را در تهران پای صندوقهای رای کشانده و در این کلان شهر بر خلاف اکثریت قریب به اتفاق شهرهای ایران سبد رای خود را نسبت به رقیب پرتر ببیند
البته با توجه به تلاش چهارساله دولت خدمتگزار در شهرها و روستاهای کمتر توسعه یافته ، رایهای خاموش حقیقی که متعلق به متن جامعه تحت ستم کشور بود را برای خود جمع نمود ، این تحرکات سبزجامگاه همچون شعله شمعی در برابر طوفان ملت خاموش شد و تفاوت بیش از یازده میلیونی آراء ، همراه با شکسته شدن تمامی رکوردهای موجود در انتخاباتهای گذشته به سونامی احمدی نژاد تعبیر گردید
اما آنچه که در این مجال مورد بحث است واکنشهای نامعقول و فاقد منطق ، شکست خوردگان انتخابات پس از اعلام نتایج بود که ضمن آشکار نمودن ذات قانون گریز این گروه ، نمایشگر انگیزه ای بزرگ برای چنین ریسک بالایی می باشد
قرائن نشان می داد که با توجه به پیروزی قابل پیش بینی دکتر احمدی نژاد ، افراطیون ساختارشکن به دنبال طرح و برنامه خاصی برای ایجاد جنجال و تنش در جامعه بودند و در این راه ناصواب ، جمعی از جوانان خوب و کم تجربه تهران را که در دوره تبلیغات انتخاباتی جذب کرده بودند به میدان بفرستند
سوال مهم و اساسی که به نظر می رسد در لابلای غبارها و تاریکیها مخفی مانده این است که ، انگیزه حقیقی چیست و بازیگر این میدان کیست ؟
تلاش موسوی در جلسه مناظره با کروبی و در غیاب احمدی نژاد برای جا انداختن لفظ دروغگو برای ریاست محترم جمهور از دیدگاه بسیاری از سیاستمداران نوعی حمله انتحاری تعبیر می شود که در آن نابودی حمله کننده قطعی بود اما رسیدن به هدف مهمتری سبب شد تا این عمل زشت سربزند و میر حسین موسوی مجری آن گردد
بیایید پازلهای این نمایش را در کنار هم بچینیم
میرحسین مرتب لفظ دروغگو را رو به دوربین تلوزیونی در مورد دکتر احمدی نژاد به کار می برد ، همزمان و در همان شب مقادیر فراوانی از پوسترهای تخریبی با عنوان « دروغ ممنوع » توسط ستاد موسوی در میان مردم توزیع می شود ، شعار احمدی دروغگو توسط حامیان اغلب جوان و نوجوان موسوی در هرکوی برزن به گوش می رسد و تراکتهای دروغ ممنوع تمام شهرها را پر می کند ، تیتر روزنامه های اصلاح طلب دروغگو بودن احمدی نژاد را به گوش تمام ملت می رسانند ، سایتهای اینترنتی انرژی ویژه ای را برای اثبات دروغگو بودن دکتر احمدی نژاد صرف می کنند و ... پس چون همه با هم می گویند احمدی نژاد دروغگوست پس حتما دروغگوست !؟
تمام کارشناسان متفق القول هستند که این شعار در دوران پرشور انتخاباتی به هیچ عنوان شعار جذاب و رأی جمع کنی نبود اما سوال اینجاست که چرا اینقدر بر روی آن کارشد ؟
زیرکان و دانایان به خوبی راز این حرکت را می دانند . شعار دروغگو بودن احمدی نژاد به خاطر چند نمودار آماری مورد تأیید بانک مرکزی و اینگونه مسائلی نبود چرا که احمدی نژاد 88 به طور کلی با احمدی نژاد چهار سال پیش متفاوت بود و در این دوره علاوه بر بیان نمود نام هاشمی رفسنجانی در تلویزیون سراسری ، مدام تأکید می کرد که در صورت پیروزی در انتخابات دیگر ساکت نمی نشیند و فاسدین را و کارهای ناجوانردانه اشان نسبت به دولت را افشا خواهد نمود ، پس برای مقابله با آن روزهای واویلا از همین امروز لقب دروغگو را با تمام توان به دکتر احمدی نژاد چسباند و در این مسیر موسوی در نقش عروسک هاشمی ، بازیگر این پرده بود
حالا دیگر نتایج انتخابات علنی شده و آن اتفاقی که جناب هاشمی رفسنجانی نگران آن بود رخ داد پس جای تعجب ندارد که با تحریک تعدادی از جوانان سبز پوش به وعده خود که در نامه ارسالی به رهبری معظم انقلاب بر آن تأکید نموده بود عمل نماید و با روش شصت سال پیش و سیستم شعبان بی مخی راه زنی را باب نماید
راستی چرا در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری ، تمام اعضاء در سالن حضور داشتند غیر از هاشمی رفسنجانی ؟ ها ... یادم اومد آخه تو همون لحظه یه تلفن بهش شده بود و اون هم برای پاسخ به آن از سالن خارج شده بود . امیدوارم تو جلسات مجمع تشخیص مصلحت دکتر احمدی نژاد حواسش جمع باشه و هر وقت که عالیجناب رفسنجانی به خاطر پاسخ دادن به تلفن از مجلس خارج شدند ایشان هم به یک بهانه ای محفل را ترک کنند . این توصیه رو اگه از نن جون کروبی هم بپرسه بهش خواهد گفت !؟