آمار كوشالي: نوامبر 2007

كوشالي

چهارشنبه، آبان ۱۶، ۱۳۸۶

عملکرد دولت دکتر احمدی نژاد ، جهادی بی ادعا
گاهی نوشتن و گفتن تکلیفی شرعی می شود که نمی توان از زیر بار آن شانه خالی کرد . اگرچه شنا کردن در جهت رودخانه و جریانات حاکم ساده ترین روش برای زندگانی بی دردسر در این دنیای پردردسر می باشد
نمی دانم که سخن از کجا آغاز کنم ، از روزی که پیر جماران از میان ما رخت بربست و امتی که در غم فراق او سخت گریستند و با شکوه بدرقه اش کردند بگویم که در پی آن مجلس خبرگان کاری کرد کارستان و سید حسینی را بر مصدر زعامت نشانید . از 16 سال امامت و رهبری بر بزرگان و نخبگانی بگویم که در عین ادای احترام برای مقام رفیع ولایت در بخش اجرای امور محوّله خود را مصدر امور دانسته و کار خویش می کردند . با کمک مشاورین آنچنانی تنها زیر بار کارهایی می رفتند که پایه های حکومت خود را به خطر نیندازند و اینگونه بود که دولتی را برای وارثین خود به جا گذاشتند که در آن هرگونه ریسکی ناممکن می نمود . ریسکهایی همچون مدیریت مصرف نادرست سوخت در سطح کشور ، انتقال تصمیم گیری برای اجرای پروژه های ریز و درشت به مراکز استانها ، توزیع عادلانه سهم فروش نفت در کلیه استانها با اولویت محرومیتها ، کاهش سودهای غیر شرعی بانکها ، ایجاد فرصت برای طبقات ضعیف و بدون سرمایه در جهت شروع به کار در پروژه های کوچک و زود بازده ، تسهیل شرایط لازم برای جهش علمی با بها دادن به مراکز تحقیقاتی و اصلی کشور و ایستادگی با خواستهای کشورهای استعماری در مسائلی همچون انرژی هسته ای ، ایجاد بستری برای احقاق حقوق افراد ضعیف جامعه با کمک طرح توزیع سهام عدالت ، اتمام پروژه های نیمه کاره گسترده شده در تمام سطح کشور که همچون استخانی در لابلای زخم محل اخذ بودجه های سالیانه و حیف و میل بود ، مبارزه با رانت خواریهای عجیب و غریب و .... ء
پیگیری هرکدام از این پروژه ها می توانست به تنهایی یک دولت را در موضع انفعالی قرار داده و آن را در برابر گروهی از بخشهای اجتماع قرار دهد . اما زمانی که دولت نهم با شعار عدالت خواهی و پذیرش اصل تبعیت از ولایت مطلق فقیه پای به میدان نهاد بدون توجه به هشدارهای چپ و راست که هر کدام از منظر خود یکی به دنبال سقوط محبوبیت دولت و دیگری در جهت به قدرت نرسیدن دسته اول پیام ارسال می کردند به معنای واقعی در خدمت اجرای منویّات رهبر معظم انقلاب کمر همّت بست و باری را که باید طی دو دهه اخیر بخشهایی از آن به انجام می رسید یک تنه و در زیر باران تهمتها و کارشکنی ها و دشمنی ها بر دوش کشید ، بدون آنکه در این مسیر لحظه ای تردید به خود راه دهد . اگر ما خود را شیعه می دانیم و پیرو مولای متقیان علی (ع) نباید انصاف دهیم که انجام چنین کارهای مهمی که تا سه سال پیش اجرای آنها تخیلی بیش نمی نمود در مدت زمانی کمتر از 3 سال جهاد نیست . پذیرش این همه تهمت و دروغ و تنها نگذاشتن سید علی در زمانی که بی وفایی روشنفکران ارزش و وفاداری شیعیان ناباب تلقی می شده و می شود اصولگرایی نیست ؟
بیایید و برای یکبار هم که شده منصف باشیم و لااقل در خلوت خود اعتراف کنیم که دکتر احمدی نژاد چهره ای کم نذیر در تاریخ شخصیتهای بعد از انقلاب می باشد که هنر امروز اهل تفکر قدر شناسی وجود اوست پیش از آنکه زمان بگذرد و در گوشه های تاریخ گم شده و محکوم به قدر ناشناسی شویم