22 بهمن ، امسال شیرین تر از هرسال

قطعا دهه فجر امسال یکی از بهترین سالگردهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، طی سی ساله اخیر خواهد بود . چرا که برای نخستین بار طی دو دهه اخیر ، منافقین داخلی که در نهانخانه هایشان دشمنی با قانون اساسی مبتنی بر احکام اسلامی را نجوا کرده ولی بر سر بازار خود را خط امامی معرفی می کردند ، با استشمام بوی گوشت آنچنان از خود بی خود شدند که علنا لایه های پنهانی ذهن خود را آشکار کردند و بسیار دیر فهمیدند که نظام مشغول خر  داغ کردن است
پاره کردن عکس امام راحل ، توهین صریح به رهبری عزیز ، مخالفت آشکار با اصل ولایت فقیه ، زیر سوال بردن بندهایی از قانون اساسی که اسلامیت نظام را تضمین می کند ، سکوت همراه با رضایت در قبال شعار جمهوری ایرانی طرفداران خود ، تأیید ضمنی شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران ، آتش زدن مسجد و پایگاه بسیج ، دشمنی تمام عیار با بسیج و بسیجیان به عنوان شاگردان معنوی حضرت امام و رهبری ، هتک حرمت ماه محرم و خصوصا عاشورای حسینی ، فراهم کردن بستر فعالیت گروهکهای تروریستی در داخل کشور ، جلب حمایت همه جانبه آمریکا ، انگلیس ، اسرائیل ، فرانسه ، رجوی ، بنی صدر ، ربع پهلوی ، رقاصه های فاسد قبل از انقلاب و دهها سوتی بزرگ و کوچک دیگر ؛ بخشهایی از این رسوایی غیر قابل توجیه است
آیا نباید به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تبریک بگوییم که در آستانه سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلابش توانست گندزدایی کرده و پوسته های خشن و فاسد شده خود را به دور افکند
قطعا ملت رشید ایران در 22 بهمن امسال به شکرانه این نعمت بی بدیل ، در تجمعی بی نظیر و دشمن کور کن آنچنان به خیابانها خواهند ریخت که ته مانده های لجن سبز برای همیشه از ساحل دریای مواج این ملت جدا شده و به درک اسفل ساقط شوند 

تفاوتهای کروبی با موسوی و خاتمی

در حوادث اخیر و فتنه های برنامه ریزی شده در تهران ، رصد دقیق عملکرد کسانی که از آنها با عناوینی همچون سران فتنه ، خواص گمراه ، نخبگان فریب خورده و امثالهم نامبرده می شود نشان می دهد که ساختار فکری و رفتاری این افراد علیرغم حضور ظاهری در جبهه ای متحد ، از مبانی مختلفی نشأت می گیرد 

آقای هاشمی رفسنجانی را قبل از سه عنصر دیگر مورد نقد قرار داده و می بینیم که ایشان طی رفتارهای اخیر خود بیشتر در راستای پاسخگویی به  انعطاف ناپذیری دولت اصولگرا در برابر تئوریهای سیاسی و اقتصادی خود و همفکران و فرزندانش ؛ عمل نموده است 

لیکن داستان سه عنصر دیگر این ماجرا ، از پایه و اساس متفاوت است . کروبی فردی صریح الهجه و تک محور است که رفتارهای سیاسی او را می توان با همین تعریف ، تحلیل نمود 

کروبی از همان ابتدای امر انتخابات در خارج از پازل طراحی شده توسط متفکرین اصلاحات ، اقدام به کاندیداتوری نمود . البته پایه این انشقاق از زمان انتخابات دور نهم ریاست جمهوری در سال 84 و عدم حمایت اتاق فکر اصلاح طلبان از او شکل گرفت که در ادامه به تأسیس حزب اعتماد ملی منجر گردید 

اما خاتمی عنصر فکور و تحت برنامه اصلاح طلبان بود و در راستای اجرای سناریوی خاصی حرکت می کرد . حرکتهای حساب شده دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی در دوران ریاست جمهوری خاتمی با همکاری حداکثری مدیران دولتش ، منجر به ریشه دوانی ناتوی فرهنگی در کشور شده بود و محمل اصلی این برنامه ها فرهنگسراها و سینماها و مطبوعات بودند که در برهه ای از زمان ؛ تلاش شد تا در جریانات 18 تیر به برآورد میزان قدرت خود بپردازند

خاتمی در دوره اخیر و با مشکلات عدیده ناشی از عملکرد اصولگرایانه دولت دکتر احمدی نژاد ؛ خود را در مخمصه ای دید که در آن دیگر امکان ادامه شرایط موجود برای لیبرال دموکراتهای حامی تفکرات غربی باقی نمی نماند مگر آنکه سیستم بازی را به هر نحو ممکن تغییر دهند و دولت اصولگرا را دچار بحران هویت نمایند

سناریوی انتخاباتی خاتمی بر اساس فرمولهای دیکته شده جورج سوروس ، منجر به این شد که با تجمیع دلارهای خارجی ، حمایت مفسدان اقتصادی داخلی و هماهنگی صددر صدی رسانه های خارجی و برخی از مطبوعات داخلی ، فرد قدرت طلب و تأثیر پذیری را به میدان مبارزه با دولت گسیل دارند

از این نقطه به بعد ، عنصر سوم این پازل متولد شد و ذخیره مهم اصلاح طلبان در طول بیست سال سکوت ، از کنج خرابات به وسط میدان کشانیده شد و در این راه برنامه ریزیهای دقیق خاتمی و اشتراک منافع طرح او با نیازهای هاشمی رفسنجانی سبب شد تا راضی کردن میرحسین موسوی چندان طول نکشد

البته ذکر این نکته الزامیست که خاتمی با علم کامل نسبت به پایان سرنوشت غم انگیز مهره ظاهری طرح سوروس ، خود از پذیرش این نقش پرهیز نموده و ترجیح داد تا در اجرای پروژه مخملی ، نقش خانم یولیا تیموشنکوف را بر عهده بگیرد و نقش ویکتور یوشچنکو را به موسوی بدهد

این عنصر زیرک سیاسی در این مسیر ، تمام بخشهای پروژه مخملی را مو به مو اجرا نموده و موسوی را همچون عروسکی کنترل شده در دست داشت . البته کسانی که در مرتبه بالاتر کنترل خود او را در دست گرفته بودند به خوبی می دانستند که سکه انتخابات در ایران با توجه به حضور مقتدرانه ولایت فقیه دانا و بصیر می تواند در جهت موافق با خواسته های آنها بر زمین نیفتد و هر دو مهره اصلی آنها با هم نابود شوند لیکن با توجه به پیشرفتهای شگفت انگیز ایران در عرصه های بین المللی و ذلت روز افزون صهیونیستها در لبنان ، فلسطین ، عراق از یکسو و پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی ایران از سوی دیگر ، اجازه این ریسک بزرگ را به ایشان می داد

امید خاتمی به عنوان سرپل پروژه مخملی در ایران این بود که یا موسوی بتواند رأی اکثریت را به خود اختصاص دهد و یا آنکه با تفاوت آراء کمی نسبت به رقیب قدرتمند خود بازنده شود که در این صورت پروژه مخملی ایران را مانند مخملی اوکراین مدیریت کنند

اما در عمل ، همان بلایی بر سر پروژه آمد که طراحان خارجی از آن می ترسیدند و تفاوت آراء بیش از ده میلیونی بین دکتر احمدی نژاد و میرحسن موسوی ، برنامه ها را به سوی آخرین راه حل سوق داد

راه حلی که  برای طراحان خارجی ، ایجاد هرج و مرج داخلی را به ارمغان می آورد و برای مهره های داخلی شان سوختن تدریجی و حذف شدن از نقشه سیاسی ایران . علیرغم اینکه این مسیر برآورده کننده توقعات حداقلی صهیونیستها بود لیکن با توجه به سرعت گرفتن شگفت انگیز موج اصولگرایی در جهان و تقویت شیعه در سراسر دنیا ، این پروژه می توانست لااقل نقش ترمزی هرچند کوچک را در برابر ایران علوی و رهبر هوشمندش ایفا کند ، حتی اگر خاتمی و جمع زیادی از اعوان و انصار و همفکرانش رسوا شده و همنوائیشان با غربی ها اظهر من الشمس شود 

موضع گیریهای اخیر خاتمی که با شیوه های خاص خود و ارسال نامه محرمانه به رهبری انقلاب تلاش دارد خود را جزء نیروهای صاحب نقش در نظام حفظ کند بدون آنکه در میان طرفداران خود متهم به خیانت شود ، ادامه عمل به توصیه های اربابان فکری اوست و در این میان موسوی هم همچنان بر مبنای کنترلهای اعمال شده از سوی خاتمی ، بیانیه هفدهم را بر اساس فرمول یکی به نعل و یکی به میخ صادر نمود و در تبعیت از مراد خود تلاش کرد تا خود را تا حدودی پایبند به نظام و قانون اساسی نشان دهد و جالب اینجاست که این تغییر موضعها از رادیکالیسم محض به محافظه کاری محض پس از خروش دهها میلیونی ملت در نهم دی رخ داد و تا پیش از این اثری از انعطاف دیده نمی شد

به نظر می رسد که مهره های سوخته غرب با اندکی تأخیر دریافته اند که اربابانشان ، چندان تعهدی به اینگونه افراد ندارند و پایان غم انگیز این سناریو حداکثر هم نشینی با امثال بنی صدر ، سروش ، رجوی ، مهاجرانی ، اکبر گنجی ، کدیور و امثالهم در ویلاهای لندن است که ظاهرا خیلی بهتر از کاخهایشان در تهران نیست

البته در این ماجرا کروبی به عنوان یک عنصر سرخود و ناهماهنگ فقط و فقط نقش یک خرابکار تمام عیار را دارد و بر اساس ضرب المثل قدیمی ایرانی گاو نه من شیرده ؛ هر وقت که با بیانات تند و ساختار شکنانه اش موجبات امیدواری در جمع غرب گرایان می شود چندی بعد با موضع گیری جدید کام ایشان را تلخ می سازد

می توان آخرین سخنان کروبی در مورد به رسمیت شناختن دولت دکتر احمدی نژاد بخاطر تنفیذ حکم توسط ولی فقیه را یکی از نمونه های بارز ناهماهنگی کروبی با سران اصلی فتنه در خارج از کشور برشمرد که با این بیان ، موجب ارتقاء سطح سیاسی ولایت فقیه شده است ؛ نقطه ای که به شدت مورد هجوم و خشم جنبش جهانی صهیون و سران اصلی فتنه در داخل کشور است

 والعاقبه للمتقین 

   

جنبش سبز مفتخر به نوکری آمریکا و اسرائیل

در پی تلاشهای شبانه روزی جمعی از دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی و تفکرات ناب امام خمینی (ره) با همکاری جمعی از خواص دنیاطلب ، این مجموعه سبز توانست به غایت افتخارات خود دست یابد

این جمع ضد دینی طی شانزده سال حاکمیت بر مسند قوه مجریه کشور و تربیت نخبه گانی ! همچون گنجی ، مهاجرانی ، ابطحی ، حجاریان ، کدیور ، صفایی فراهانی ، بهزاد نبوی و دهها دگراندیش مخالف اصول روشن اسلام ، تمام تلاش خود را نمودند تا کلیه مبانی اصولی اسلام ناب محمدی را حذف کرده و اسلام آمریکایی را جایگزین کنند 

علیرغم کوششهای بی دریغ این افراد و شکل گیری طبقه ای مرفه و سرمایه دار بی رحم ، ظهور دکتر احمدی نژاد در عرصه اجرایی کشور ، مواضع مومنانه رهبری مظلوم و ساده زیست ایران اسلامی را تقویت نموده و ارکان فکری آنها را تهدید نمود

با روی کار آمدن دولت عدالت محور و اصولگرای دکتر احمدی نژاد ، فشارهای طاقت فرسایی بر این گروه ویژه خوار وارد شده و ایشان را بر آن داشت تا از تمام ابزارهایشان بر ضد این دولت بهره گیری کنند

نکته مهم و قابل توجه در این دوره آنکه این افراد ناچار شدند تا نقاب دروغین خط امامی را از چهره کنار زده و مکنونات قلبی خود را صریحا مطرح کنند

عدم اعتقاد به وجود امام زمان (عج) ، عدم اعتقاد به اینکه قرآن کلام خداوند است و آن را نتیجه نوعی خلصه بشری تفسیر کردن ، اعتقاد راسخ نسبت به جدایی دین از سیاست ، عدم اعتقاد به اصل مترقی ولایت فقیه ، عدم پایبندی به الزامات اسلامی مندرج در قانون اساسی ، مخالفت ذاتی با شورای نگهبان ، مخالفت با هرگونه آرمان خواهی اسلامی و دفاع از مظلومان در برابر استکبار جهانی با شعار معروف نه غزه نه لبنان ، بی حرمتی آشکار و وقیحانه نسبت به عاشورای امام حسین (ع) در راستای تضعیف مبانی اصلی تفکر شیعه ، تحریف صریح و آشکار سخنان حضرت امام در راستای حذف آرمانهای اسلامی و الهی انقلاب ، حمایت آشکار از مطرودین حضرت امام ، مخالفت آشکار با فرامین رهبری هوشیار انقلاب ، همکاری همه جانبه با بیگانگان و دشمنان شناخته شده نظام مقدس جمهوری اسلامی در حوزه های رسانه ای ، اطلاعاتی و ضد امنیتی ، اعلام مخالفت علنی با طرح مبحث دروغ بزرگ هولوکاست توسط ریاست محترم جمهور و دهها کار ضد ارزشی آشکار و نهان

در پی این همه خیانت و وطن فروشی ، دوستان آمریکایی و انگلیسی این مجموعه حقیر و ذلیل سبز رنگ ، رهبران فکری این گروهکها ، ایشان را مفتخر به دریافت مدال نوکری اجانب و وطن فروشی نمود

غافل از اینکه با هوشیاری ملت و رهبری زیرکانه ولی فقیه ، تمام این تلاشها نقش بر آب شده و در پی اتمام زمستان رو سیاهی به ذغالها خواهدماند

وحید یامین پور ،نخبه ای دنیای سیاست

سرانجام دنیای سیاست در رسانه ملّی صاحب یک مجری حرفه ای و کاربلد شد و چندی است شاهد حضور جوانی مودب ، زیرک و جویای نام در برنامه سیاسی رو به فردا از شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی هستیم

وحید یامین پور جوان تحصیل کرده ایست که هم اکنون در مقطع دکترا تحصیل می کند و در مدت کوتاهی که مجری برنامه پرحاشیه رو به فردا را عهده دار شده توانمندیهای خوبی را از خود به نمایش گذاشت

متانت در برخورد ، بیان متقن ، دقت و ظرافت در مطالب طرح شده ، تلاش در جهت تبیین آشکار سخنان دو پهلوی برخی از میهمانان برنامه ، کنترل هوشمندانه مباحث در مسیر پرهیز از تنشهای غیر ضروری ، ایجاد فضایی امن برای طرفین بحث به منظور آشکار شدن زوایای پنهان و پیدای تفکرات طرفین بحث ، تعهد هوشمندانه نسبت به مبانی اسلام علوی در گفتار و رفتار ، جلب اعتماد نسبی طرفین مباحثه

بی تردید برنامه رو به فردا ؛ جذابترین برنامه سیاسی طی سالهای اخیر بوده و از این جهت می توان نمره قابل قبولی به حسن انتخاب مجری برنامه توسط مدیران شبکه سه داد 

امید که این برنامه بتواند در رفع شبهات فتنه ساز در جامعه ما گامهای موثرتری بردارد

سند طرفداران تراکتور سازی  برای اثبات حقه بازی برنامه نود

تصویر بالا یکی از اسنادیست که توسط طرفداران تیم تراکتورسازی برای اثبات حقه بازی جانبدارانه برنامه نود و عادل فردوسی پور در مسابقه پیامکی هفته گذشته ارائه نموده اند

همانطور که در تصویر فوق دیده می شود ، پیامکهایی که در آنها گزینه 2 انتخاب شده به راحتی ارسال شده و تأیید گردیده ولی پیامکهایی که در آنها گزینه 3 انتخاب شده ، دریافت نشده و امکان شرکت در مسابقه ندارند 

وطن فروشی ، نتیجه نهایی فعالیتهای جلبک سبز

پس از آنکه مردم غیور ایران در روز نهم دیماه با حضور دهها میلیونی خود ، پاسخی شایسته به فتنه گران دادند آرام آرام ؛ غبارهای فتنه بر زمین می نشیند و نتایج عملکرد زشت و نابخردانه برخی از خواص در کنار جمعی از بدنه فریب خورده ملت آشکار می گردد

پس از هفت ماه تلاش همه جانبه دشمنان قسم خورده ملت ایران و نظام مستقل جمهوری اسلامی ، نتایج تلاشهای مخملی جلبکهای سبز را می توان به شرح ذیل دسته بندی نمود

الف ) تحمیل رکود شدید اقتصادی به فعالیتهای جاری مردم و دولت

ب ) مخدوش نمودن چهره فرهیخته ملت و دولت ایران در برابر چشمان سایر ملتها

ج ) زمینه سازی بروز تحرکات ساختار شکن و ضد قانون اساسی برای معدودی از اوباش

د ) ایجاد امید به پیروزی در وجود استعمارگران بین المللی در برابر انقلاب اسلامی ایران

ه ) تشدید اختلافات و کینه ها در میان مردم مهربان و دوست داشتنی ایران بر اثر رفتارهای ساختارشکنانه

و ) گسترش آسیبهای روحی و روانی در میان عموم مردم به واسطه بحثهای زیاده از حد سیاسی

ز ) از دست دادن تعداد قابل توجهی از جوانان عزیز این مرز و بوم که در دام سرویسهای اطلاعاتی بیگانگان گرفتار شدند

ح ) پرونده دار شدن جمع قابل توجهی از جوانان حق طلب که در غبار فتنه ها مسیر گم کرده بودند

ط ) کشته و زخمی شدن جمعی از هم وطنان عزیز در درگیریهای غیرقانونی ، از گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی

ی ) آسیب جدی به مهمترین ابزار دموکراسی یعنی رأی گیری و انتخابات 

ک ) باز شدن باب عدم پذیرش نتایج آراء مردمی توسط بازندگان انتخاباتی در انتخاباتهای آینده و زیرپا گذاشتن قانون اساسی کشور

ل ) گسترش فعالیتهای گروهکهای انحرافی در گیرو دار ناآرامیها ، گروههایی همچون شیطان پرستی ، وهابیت ، مسیحیت ، بهائیت که با استفاده از اتفاقات اخیر با سرعت مشغول ربودن جوانان سرگشته و حیران ما هستند

م ) عدم احساس اشمئزاز در میان بخشی از جوانان ایران عزیز نسبت به پدیده نفرت انگیز وطن فروشی

موارد بالا تنها بخشهایی از عوارض فتنه اخیر بود و با توجه به مزایای فراوان این حرکت برای دشمنان استقلال ملت ایران ، احتمالا در آینده با شیوه های جدید این طراحان فتنه گر روبرو خواهیم شد و نیاز روزافزونی به گسترش بصیرت در میان عموم مردم خواهیم داشت 

کاشانی ، شکار شاهین شد

آشتیانی در برخورد با تراکتور چپ کرد

مدیران فوتبالی ما در ایران بسیار غیر تخصصی و عوام فریبانه عمل کرده و شیوه برخوردشان با مسائل موجود در حوزه اختیاراتشان بسیار غیر منطقی می باشد

عدم پذیرش تبعات منفی کارها ناشی از تصمیم گیریهای غلط ؛ توجیهات عجیب و غریب برای رویکردهای غلط ؛ احمق فرض کردن مخاطبان ؛ تعویض مربیان موفق به منظور نشان دادن اقتدار شخصی ؛ حمایت از مربیان ضعیفی که خود آورده اند و توجیه کلیه رفتارهای ایشان ؛ قربانی کردن مربیان بخت برگشته در زمان اوج گرفتن اعتراضات عمومی و دهها رفتار مشابه

در همین راستا می توان عملکرد مدیران عامل دو باشگاه بزرگ و پرطرفدار پایتخت را ارزیابی نمود و به راحتی شرایط اسفبار این دو تیم و طرفدارانشان را تحلیل کرد

در پایان مسابقات لیگ سال قبل ، استقلال تهران با کسب مقام قهرمانی یکبار دیگر شاهد محبوبیت بالای سرمربی خود امیر قلعه نوعی بود ، چیزی که به مزاق مدیران تازه وارد این تیم خوش نیامد و واعظ آشتیانی بلافاصله پس از پایان فصل به بهانه عدم نتیجه گیری تیم در جام باشگاههای آسیا امیر خوشنام تیم خود را جواب کرد و البته اصفهانیهای زیرک بلافاصله شاه ماهی فوتبال ایران را صید کرده و به مجموعه منظم و بابرنامه خود افزودند

از سوی دیگر پرسپولیس در ابتدای فصل با مدیرعامل وقت خود انصاری فرد ، کرانچار مربی معروف و با سابقه کروات را به تیمش آورد . این مربی با کلاس علیرغم عدم آشنایی ابتدایی با فوتبال ایران در حالیکه هفته به هفته پیشرفت کرده و نتایج بهتری کسب می نمود ناگهان با فشارهای همه جانبه مدیرعامل تغییر نمود و با ورود کاشانی بار دیگر زمان ابراز وجود مدیریتی ایشان متبلور شد و یکبار دیگر فرمول قربانی کردن مربی موفق اجرا شد . علی دایی گزینه ای بود که مدیر جدید با خود به پرسپولیس آورد و بار دیگر صحنه شکستهای دردناک تیم آغاز شد

حالا سوالات طرفداران سرخورده آبی و قرمز را چه کسی پاسخ خواهد داد ؟

مدیرعاملی که سال گذشته قهرمانی تیمش در لیگ برتر را بر نمی تابید امسال ، در پی نتایج تأسفبار تیمش که دوازده امتیاز در دوازده بازی را به ارمغان آورده ، به تفسیر در مورد دستهای پشت پرده پناه برده و بدینوسیله می خواهد خود را از معرض خشم فراگیر هواداران برهاند

مدیرعامل دوم هم با چهره ای حق به جانب ، نتایج فاجعه بار تیمش را غیرقابل قبول خوانده و از تمام دنیا طلبکار است که چرا تیمش با مربی جدید چهار گل در یک بازی از یک تیم متوسط دریافت می دارد

اینها همه عوارض حضور مدیران سیاسی کار در عرصه ورزش است که علیرغم فقدان علم و تجربه فوتبالی ، ادعاهای فراوان دارند و می خواهند به زور افراد موفق را از عرصه خارج کنند تا کسی نتواند گندکاریهایشان را آشکار نماید و در صورت بروز نارضایتی عمومی ، افراد مقتدری نباشند که بتوانند عقلانیت و موفقیت را به تیمهای استقلال و پرسپولیس بازگردانند 

خداوندگار زیبایی ، پروردگار من است

زیبا دوستی ، جلوه ای الهی در فطرت آدمی است . تنوع شگفت انگیز پدیده های عالم گویای این حقیقت است که آفریدگار جهان زیباست و زیبایی را دوست می دارد

چشمهای من زیبایی های اطراف را رصد می کنند و از مسیر مویرگهای عصبی ، پیامهای خوشایندی را به روح و روانم منتقل می سازند . چشمهایم را می بندم و تلاش می کنم بدون آنها زیباییهای عالم را حس کنم . در ابتدا بسیار دشوار است لیکن پس از اندکی ممارست احساس می کنم که امکان پذیر است و حتی شاید زیبایی های عالم در فقدان چشم سر بسیار بیشتر و شگفت انگیزتر است

نوای آسمانی جریان آب ، احساس بی بدیل عبور قطرات آب جویبار از لابلای انگشتانم ، نوازش نسیم خوش و خنک زمستانی بر پوست صورتم شرایطی را فراهم می سازد که روح از جای برانگیخته شده و به پرواز در می آید

در این پرواز جانانه ، می خواهم که زیباترین تصویر عالم را ببینم . تصویری که روحم را به وجد آورده از خود بی خود کند . آری می خواهم تا خالق تمام زیبایی ها بهترین اثرش را نشانم دهد و او با لطف و رحمت بی پایانش مرا به سرزمینی دوردست می برد . در این سرزمین هیاهویی برپاست و جماعتی خونخوار ، وحشیانه زنان و کودکانی را مورد هجوم قرار داده اند در حالیکه بدنهای بی جان تعدادی از مردانشان برخاک افتاده و خون است که از همه جا می جوشد

خدایا این چه تصویریست در این وقت سرخوشی ؟ مگر قرار نبود تا زیباترین تصویر عالم هستی را ببینم!؟

یقین دارم که هیچکدام از مشیتهای الهی بی تدبیر نیست و من باید زیباترین تصویر هان آفرینش را در همین اوضاع غریب ببینم . آری ! در این تاریکی شب و در خرابه ای نیمه ویران شهر ، تصویر زنی بر زمین نشسته را می بینم که توان ایستادن ندارد و زیر لب آرام جمله ای می گوید . خوب گوش می دهم دیگر حتی چشمهای قلبم هم نمی توانند برای ثبت این تصویر بی بدیل یاریم کنند و تمام سلولهایم بپا خواسته اند تا در این سیاهی مطلق در پرتو سایه روشن مهتاب ، زنی را ببینم که درباره اش می گویند اسطوره زیبایی آفرینش پروردگار من است . خدایا با این چشمان بسته ، تاریکی محض ، سیاهی باطن ، تاریکی گناه بشر و صدها عامل ظلمانی دیگر چه چیزی را می خواهی نشانم دهی که از منظر تو زیباترین تصویر خلقت است !؟

نوری خالص از صفحه آسمان پدیدار می شود و انوار درخشانش بر دیوارهای نیمه ویران خرابه می تابد . زنی را می بینم چادری کهنه بر سردارد و سر به سجده نهاده با آفریدگار زیباییها چنین نجوا می کند 

وما رأیت إلّا جمیلا

و من مدهوش و پریشان از درک این تصویر بی بدیل خلقت که در آن  نور مطلق در پهنه تاریکی مطلق جلوه گری نموده و از زیبایی مطلق آفریدگارش می گوید

جانم زینب

   

پس ای شمشیرها مرا در برگیرید

فیا سیوف خذینی

در دوران حسین ابن علی (ع) جماعتی دنیاطلب و پیرو هواهای نفسانی ، شرایط را به گونه ای رقم زدند که از اسلام ناب محمدی چیزی جز یک نام باقی نمانده و فسق و گناه در جامعه ظاهرا اسلامی فراگیر شده بود

در چنین شرایطی ، حضرت اباعبدالله با توجه به تکلیف شرعی خود ناشی از نامه های کوفیان ، بپاخواست و راهی سرزمین عراق گردید

یزیدیان ، راه را بر او بسته و با سوء استفاده از ضعف بصیرت کوفیان ، سپاهی شیطانی گرد آوردند . درد بزرگ امروز ما در مصائب حسینی نحوه شهادت امام (ع) و اهل بیت او نیست بلکه آنچه که دل را می فشارد و روح را می آزارد ؛ نقش خاص و پر رنگ مدعیان خط امامی و نویسندگان نامه به حضرت است 
 در واقعه عاشورا آن دسته از مردم مدعی ولایت که در راه اثبات ثبات قدم خود دست به قلم برده و سبب ساز تکلیف شرعی بر گرده امام شدند ، در میانه راه بریدند و بسیاری از ایشان به سپاه قاتلان حضرتش پیوستند

امام (ع) در صحنه بی بدیل عاشورا پس از آنکه در برابر خیل عظیم مدعیان قدیم خط امام و ولایت علوی و شمشیر بدستان عاشورای حسینی قرار گرفت ابتدا تلاش نمود تا با یادآوری وظایف شیعه گری مدعیان ، غبارغفلت را از چشمانشان بزداید 

پس از آنکه این راهکار موثر نیفتاد ، مولا به بیان اصل و نسب خود پرداخته و به جایگاه رفیع رسول خدا (ص) و علی مرتضی استناد فرمود لیکن آن نیز در وجود غفلت زده کوفیان اثر نکرد . در ادامه حضرت تلاش فرمود تا با بیان جمله تاریخی اگر مرد نیستید لا اقل آزاده باشید ؛ سجایای انسانی و اخلاقی این جماعت بی بصیرت را تحریک کرده و ایشان را از آتش دوزخ برهاند لیکن این شیوه نیز موثر نیفتاد و در این هنگام بود که مولای مظلوم ما فرمود 

إن کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی

اگر دین محمد مصطفی(ص) پابرجا نمی ماند مگر با شهادت من ، پس ای شمشیرها مرا در بر گیرید

آری ، امروز ملت رشید و بزرگوار ایران با عبرت آموزی هوشمندانه از حوادث کربلا ، عملا ثابت نمودند که اهل کوفه نیستند تا امام و رهبرشان در برابر یزیدیان زمان تنها بگذارند و جماعت دین به دنیافروش منافق که تلاش دارند از ایرانیان ، کوفیانی دیگر در تاریخ شیعه بسازند نیک دریافته اند که میلیونها میلیون شیعه با بصیرت ، جانهای ناقابل خود را در کف دست گرفته و گرداگرد نائب امام زمان خود فریاد می زنند که رهبرا

اگر شما در استغاثه تان به محضر ولی عصر امام زمان (عج) عرضه می دارید  

ای سید ما ای مولای ما ، ما آنچه باید بکنیم می کنیم و آنچه باید بگویم گفتیم و خواهیم گفت . من جان ناقابلی دارم ؛ جسم ناقصی دارم ، اندک آبررویی هم دارم که این را هم شما به ما داده اید من همه اینها را کف دست گرفته ام و در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد 

ما میلیونها ایرانی جان برکف ، خروش برآورده و به محضر مولایمان امام زمان (عج) اینگونه عرض می داریم

ای سید ما و ای مولای ما ، شما شاهد باش که ما خود و اهل و عیال خود را در این عرصه عاشورایی به میدان آورده و با تمام وجود از نائبتان حمایت می کنیم . ما در برابر صاحبان زر و زور و تزویر ، جان ناقابلی داریم و یقینی ارزشمند به حقانیت شما خاندان نبوت و امامت . ما اطمینان داریم که در پس این زندگانی کوتاه و در ورای این های و هوی دنیا و مافیها ، قیامتی است که باید پاسخگوی اعمال و رفتارمان باشیم . ما می دانیم که جد بزرگوارتان حسین ابن علی (ع) به کربلا رفت تا نسل عاشورائیان  در زمین تداوم یافته و شرایط ظهور را در جامعه بشری برای تحقق حکومت عدل جهانی شما را فراهم سازند

ای سید ما و ای مولای ما ، ما شرمنده ایم که شرایط به گونه ای رقم خورد که نائبتان در نمازجمعه به محضرتان استغاثه فرمود و از دیگر سو خشنودیم که با قیام سراسری در نهم دیماه امسال شرایطی فراهم نمودیم که ایشان حضور ملت با بصیرت را شایسته هزاران بار سجده شکر دانستند

ای سید ما و ای مولای ما ؛ اینبار جان شیعیان بابصیرت و اهل بیتشان فدای شما و نائبتان خواهد بود و یکایک  عاشورائیان ایران زمین ، گرداگرد رهبرشان برای دفاع از ساحت الهی امامت و ولایت جمع شده و خطاب به دشمنان قسم خورده اسلام ناب محمدی و دلدادگان داخلی ایشان فریاد بر می آورند

پس ای شمشیرها مرا در بر گیرید

فیا سیوف خذینی      

حامیان جلبک سبز ، وارد فاز ترور شدند

صبح امروز ، جنایتکاران منافق در یک عملیات تروریستی ، استاد متعهد و انقلابی دانشگاه تهران دکتر سیدمسعود علی محمدی را به شهادت رساندند

این عملیات تروریستی در ساعت 7:58 صبح در منطقه قیطریه تهران و مقابل درب منزل این دانشمند برجسته هسته ای کشور صورت پذیرفت و شهید محمدی به فیض عظیم شهادت نائل آمد

در پی اغتشاشات ماههای اخیر منافقین سبزپوش ، مریم رجوی در کنار بنی صدر و سایر سران منافقین و رضا نیم پهلوی با اعلام حمایت همه جانبه از این حرکتها ، پیش بینی سرنگونی نظام مقدس جمهوری اسلامی را نموده بودند . این زیاده گوئیها در کنار فعالیتهای ساختارشکنانه برخی از سیاسیون غربزده و جوانان فریب خورده ، شرایط مبهمی را ایجاد کرده بود که این تفاله های فراری امیدوار شده بودند لیکن پس از خروش دهها میلیونی ملت رشید ایران اسلامی در نهم دیماه ، بار دیگر این خائنین به ملت را بر آن داشت که به مسیر اصلی خود بازگشته و دست به ترور و آدم کشی بزنند

خشم احمقانه این جماعت جلبکی از حضور مقتدرانه ملت در دفاع از ارزشهای اصیل انقلاب و رهبری بزرگوار ، صبح امروز در ترور یکی از دانشمندان مومن و متعهد فیزیک هسته ای کشور بروز نمود

این افراد نادان نمی دانند که شهادت اوج افتخار یاران ولایی و حسینی امام خمینی کبیر است و این شهادتها راه رستگاری و فلاح ملت را بیش از پیش روشن می سازد

و السلام علی عبادالله الصالحین

ولایت فقیه بزرگترین دشمن

دیکتاتوری نهفته در بطن دموکراسی

با استعانت از هدایتهای الهی ؛ در این مجال قصد دارم تا مهمترین مطلب این وبلاگ را از ابتدای راه اندازی تا به امروز بنگارم و امیدوارم که این بیان بتواند در مسیر تعالی بشر برای افرادی که به این نگاشته دست می یابند راهگشا باشد

از منظر مسلمان شیعه ، حاکمیت به طور مطلق به حضرت حق و خالق بشر اختصاص دارد و در این مورد ولایت بر ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسانها مختص خالق و پدیدآورنده اوست

این اصل غیرقابل تردید ، برای عموم انسانها در زندگی روزمره شان هم ملموس است و اصل مالکیت بر مصنوعات شخصی و فردی سنگ بنای تخصیص حق تملیک در جامعه بشری است

با این مقدمه به بخش مهم و کاربردی مسئله می رسیم که عبارتست از بیان تفاوت ذاتی در معنای وکالت و ولایت

وکالت به معنای سپردن حق و حقوق فردی و اجتماعی به یک نائب مورد اعتماد بر اساس سازوکارهای نسبی لیکن ولایت به معنای حق ذاتی و غیرقابل تردید موجود در وجود صاحب حق مطلق

حالا با این تعاریف نگاهی می اندازیم به وضعیت حکومتهای بشری و آنها را از این منظر مورد تحلیل قرار می دهیم

دموکراسی یا مردم سالاری ؛ نسخه ای معروف و مشهور است که امروزه از آن برای تعیین حاکمان جوامع بشری بهره می برند و در ذیل آن مردم در پای صندوقهای رأی جمع شده و نظرات خود را به صورت فرد به فرد اعلام می کنند . در این مجال قصد آن نداریم که به مشکلات و معضلات گسترده موجود پیرامون این شیوه از باب بداخلاقی ها و شیوه های نادرست اخذ آراء عمومی توسط مدعیان حاکمیت بپردازیم لیکن یک مطلب در این شیوه غیر قابل تردید است و آن دیکتاتوری غیرقابل اجتناب ، تحمیل خواسته اکثریت بر اقلیت است

در واقع ؛ دموکراسی با ارائه این شیوه گزینش حاکمان به طور علنی اعلام می دارد که اقلیت فارغ از اینکه حق می گویند یا باطل محکوم به پذیرش شرایط تحمیل شده از جانب اکثریت می باشند و این دیکتاتوری نهفته در بطن دموکراسی مورد تأیید تمامی حقوقدانان و عقلای بشری است

البته در پاسخ به این شبهه ، دموکراسی پرستان بیان می دارند که این حد از دیکتاتوری نگزیر است چرا که مکانیزم بهتری وجود ندارد !؟

پاسخ بی بدیل و یگانه فقه پویا و مترقی شیعه به این پاسخ دموکراسی پرستان را می توان در دیدگاه حضرت روح الله الموسوی الخمینی ، این اعجوبه تاریخ و در ذیل مبحث ولایت فقیه ایشان جستجو نمود 

از منظر حضرت روح الله ، ولایت بر شخص انسان و جامعه بشری مختص آفریدگار است و این ولایت انحصاری و مطلق به واسطه اشراف خالق بر مخلوق پدید می آید چرا که خوب و بد او را نیک می داند و راه سعادتش را خود طراحی نموده است

از منظر فقه پویای شیعه ، این ولایت انحصاری به جهت آنکه در زندگانی بشر نمود عینی یافته و بروز کند حضرت حق با الطاف بی پایانش ؛ انسانهایی را برگزیده و ایشان را بسوی جوامع بشری گسیل داشته است تا راهنمایان و هادیان بشر باشند بسوی سعادت دنیوی و اخروی

نکته بسیار مهمی که در این فراز دیده می شود آنکه این رسولان ، ذوب در ولایت الله بوده و مهمترین ویژگی ایشان تقوای الهی است . این تقوا سبب می شود تا از هرگونه پیروی هوای نفس دوری گزیده و مصالح حقیقی بشر را بر منافع زودگذر فردی و حزبی ترجیح دهند

بر این اساس قرآن مجید راه را برای بشر روشن نموده و در فرازی می فرماید : أطیعوالله و أطیعوالرّسول و أولی الامر منکم

با استناد به آیات متعدد الهی و روایات معتبر ، حق حاکمیت بر مقدرات بشر در نخستین درجه مختص خداوند است که پروردگار این حق انحصاری را به پیامبر خود تفویض نموده و پس از ایشان اولی الامر یعنی افراد برگزیده بشری که با هدایت الهی و تقوای ذاتی از گناه و معصیت دور هستند

پدیده سومی که در جامعه بشری رخ داده و فقه پویای شیعی پاسخی درخور برای آن یافته است اینکه پس از شهادت یازده امام معصوم و در دوران غیبت دوازدهمین حجت معصوم الهی ، تکلیف مردم برای تشخیص حاکم برگزیده الهی در پهنه گیتی چگونه خواهد بود 

روایات معتبر شیعه از امامان معصوم و خصوصا امام زمان (عج) فقیهان بصیر را بسوی راهکار روشن و مترقی ولایت فقیه عادل و جامع الشرایط سوق داده ومعمار بزرگ انقلاب اسلامی ایران خمینی کبیر (ره) نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را بر همین مبنا بنانهاده و رکن اصلی آن را اصل ولایت الله بر بشر قرار داد که این مهم با طی سلسله مراتب خدا ، رسول خدا ، امام زمان به ولی فقیه جامع الشرایط که قدرت استنباط حکم الهی در مسائل محدثه را دارد می رساند

بر این مبنا جایگاه دموکراسی و انتخاب اکثریت ، جنبه مشاوره ای داشته و ولی فقیه با در نظر گرفتن مصالح عمومی ، پیشنهاد مردم را برای پستهای مهم مملکتی تنفیذ می نماید آن هم به صورت مشروط و تا زمانی که فرد یا افراد پیشنهاد شده در محدوده شرع الهی طی طریق کند که در غیر این صورت حاکم عادل و فقیه جامع الشرایط موظف است تا از دیکتاتوری مبتنی بر دموکراسی اکثریت و عدول از محدوده شرع الهی پیشگیری نماید و این جایگاه تا آن حد رفیع است که می تواند با اعلام عدم صلاحیت فرد منتخب بر اساس فرمول دموکراسی ؛ او را از جایگاهش خلع نماید

در واقع فقه پویای شیعه مفتخر است تا با قرار دادن محوری الهی بر فراز راه کار دموکراسی ، سازوکاری را تعبیه کند که منتخبان ملت نتوانند با پشتوانه رأی اکثریت پای خود را از گلیم درازتر کرده و در مسیر مخالف با فرمولهای سعادت بخش الهی طی طریق کنند . به عبارت بالاتر ولایت فقیه بزرگترین و معتبرترین سازوکار بشری در برابر دیکتاتوری حاکمان است و اگرچه تأکید بر اجرای احکام الهی توسط ولی فقیه برای تعدادی از انسانهای فاقد ایمان و بی دین سخت و سنگین به نظر برسد لیکن فواید زندگی در چنین شرایطی برای همگان ایده آل بوده و حتی افراد بی تقوا و کفار هم در چنین شرایطی کمتر به گناه و فساد آلوده خواهند شد که خیر دنیا و آخرت خودشان در همین است و به زودی آن را خواهند یافت

پس ؛ از منظر شریعت الهی ، انتخابات بشری صرفا یک راه حل است که حقیقت بزرگی را بر سر دارد و آن ولایت پروردگار است که به فقیهی دانا به اوامر و نواهی الهی تفویض گردیده است و این مهم زیباترین جلوه سعادت بشری است

کشف حجاب از چهره رضاخانی جلبک سبز

سرانجام خط فکری مدعیان سینه چاک خط امام در مسیرعریان شدن کامل ، به ایستگاه کشف حجاب زنان رسید و این حرکت پیوند خورده با اسلام ستیزان جنبش جهانی صهیون از طرفداران خود درخواست عاجزانه ای مبنی بر کشف حجاب نمود

آگاهان سیاسی به خوبی می دانند که پروژه کشف حجاب رضاخانی جلبک سبز ، در محافل زیر زمینی خود مقرر کرده بودند تا در صورتی پیروزی میرحسین موسوی در انتخابات دهم ، در زیر لوای جشنهای پیروزی ؛ در میادین اصلی تهران کشف حجاب نموده و به رقص و پایکوبی بپردازند و به این بهانه عملا نظام جمهوری اسلامی را به چالش بکشند و از سوی دیگر هم مدعیان پیرو خط امام و رئیس جمهور خیالی ، در صورت برخورد نیروهای امنیتی و انتظامی با این هنجارشکنی آشکار ، در لباس رضاخان به حمایت مدنی از این حرکت (مدرن) هم فکران خود اقدام نماید

با عدم تحقق برنامه ریزیهای اولیه برای حذف اسلام از قاموس جمهوری اسلامی ، و رأی قاطع و بیست و پنج میلیونی ایرانیان به دکتر محمود احمدی نژاد ، این جریان انحرافی ناچار شد تا روز به روز بیشتر و بهتر لایه های پنهان فکری خود را برای عموم ملت آشکار سازد و در پروژه انتحاری و سوزان جنبش جهانی صهیون نقش خود را برجسته نماید

با حضور چند ده میلیونی ایرانیان کل کشور در راهپیمایی های عاشورائیان در نهم دیماه سال جاری شکست قطعی جلبک سبز برای سران خارج نشین این جریان روشنتر شد و بیش از پیش مطمئن شدند که تنها خاصیت ته مانده های داخلی شان ، شکستن هنجارهای اسلامی نظام است تا بتوانند خوراک مورد نیاز رسانه های جهانی خود را تأمین نمایند

چند روزی است که برخی از سایتها و رسانه های دیداری و شنیداری جلبک سبز ، کاسه گدایی در دست گرفته و از حامیان بی دین و بی غیرت خود می خواهد تا در تهران کشف حجاب نموده و به این شیوه با اسلامیت نظام مخالفت کنند

به عبارت دیگر ، شعارهای صهیونیستی نه غزه نه لبنان ، جمهوری ایرانی ، ... بر اصل ولایت فقیه در کنار رفتارهای ساختارشکنانه همچون روزه خوری علنی در راهپیمایی روز قدس امسال ، حمله به مسجد و آتش زدن آن در یکی از خیابانهای تهران ، رقص و کف وسوت در مراسمات محرم امام حسین (ع) ، تمسخر نام امام خمینی (ره) در تجمعات شبه دانشگاهی طی ماههای اخیر که به پاره کردن و سوزاندن تمثال حضرتش انجامید ، توهینهای بی شرمانه به رهبری عزیز و مظلوم کشور در مجامع خصوصی و عمومی ؛ همه و همه نشانه های روشن و غیرقابل انکار از اهداف روشن و اسلام ستیزانه این جریان انحرافی بودند که با توجه به شیوه انتحاری فعلی به نظر می رسد که بجای وسیله بودن خود به هدف تبدیل شده اند

در واقع شعار تغییر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برای صهیونیستهای ضد اسلام  از روی ناچاری ؛ تبدیل به شعار اسلام ستیزی رسوا در کوچه و خیابانهای تهران با استفاده از آخرین نفسهای مهره های سوخته گردیده است

کشف حجاب مداوم از چهره دیکتاتوری رضاخانهای وطنی که تلاش می کنند چادرها را از روی سر زنان و دختران غیور و عفیف ایرانی کشیده و بر جمع پیاده نظامهای بی عفت و هرزه طرفدار خود بیفزایند علیرغم میل باطنی آنها باعث می شود تا روند سقوط روزافزون مشروعیت و مقبولیتشان طی شده و به انتهای خط برساند

به نظر می رسد که با ادامه روند فعلی ، در صورت برگزاری تظاهراتی دیگر در تهران مشابه تجمع سه میلیونی روز نهم دیماه اینبار جمعیت تهرانی حاضر بالغ بر پنج میلیون نفر و در کل کشور بیش از پنجاه میلیون نفر گردد

مشیت خداوند بر رسوایی کامل منافقین قرار گرفته و کار به جایی می رسد که وطن فروشان بی دین به طور عریان و رسوا عمق تفکراتشان را عرضه کنند و ملت غیور ایران بدانند که دوری از ولایت مطلقه فقیه دقیقا به کجا خواهد انجامید

خدا را شکر که دشمنان عزت و عظمت جمهوری اسلامی ایران را از احمقها قرار داد 

عملیات انتحاری جنبش جهانی صهیون در ایران

سوالی که این روزها در فضای سیاسی ایران بسیار به چشم می آید این است که دلیل اصلی و ریشه ای اتفاقات اخیر چیست ؟

آگاهان علم سیاست با حیرت و تعجب به وقایع غیرمعمول اخیر می نگرند که در آن دشمنان طراح و برنامه ریز نظام جمهوری اسلامی ایران ؛ با فدا کردن تمامی سرمایه های مادی و معنوی خود در ایران تلاش همه جانبه ای را برای متوقف کردن حرکت رو به رشد ایران اسلامی تدارک دیده اند

به راستی کدام عامل سبب شده تا جنبش جهانی صهیون به عنوان دشمن فطری نظام حکومتی شیعه در ایران ، به عملیاتی انتحاری دست زده و عاملان فکری خود در داخل کشور را با بستن مقادیر قابل توجهی بمب سیاسی به وسط مردم ایران فرستاده است ؟

چه مسائلی موجب گردیده تا بهترین نیروهای نفوذی غرب در لابلای مسئولان و کارگزاران انقلاب اسلامی ، سوخت شده و به طور رسمی مواضع ضد انقلابی و ضد اسلامی خود را اعلام می کنند و از هوادارانشان می خواهند که در این عملیات انتحاری وارد میدان مبارزه با نظام حکومت شیعی ایران شده و نسبت به هواداری اعراب وهابی ضد شیعه ، انگلیسی های مزور و استعمارگر ، آمریکائیهای مدعی رهبری جهان و ضد اسلام و همچنین کشورهای مرتجع طالبانیسم زده مطمئن باشند

چهار محور فوق الذکر ؛ تمام ابزارهای جنبش جهانی صهیون در دوران ما می باشند که طی ماههای اخیر با حداکثر توان ، تلاش نمود تا پدیده بی نظیر دهه سوم انقلاب اسلامی ایران یعنی دکتر محمود احمدی نژاد و مهمترین حامی او یعنی رهبری معظم شیعیان جهان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای را از پهنه سیاست عالم خارج سازند

مگر دکتر احمدی نژاد با آنها چه کرده بود که حاضر شده اند اینگونه بی پروا و رسوا پا به میدان نهاده تا به مردم دنیا القا کنند ؛ ایران اسلامی با رهبری امام خامنه ای و میدانداری دکتر احمدی نژاد مشکلات داخلی دارند و نمی توانند آرمانهای بلند امام خمینی (ره) را در دنیا پیگیری کنند

شاید برخی از جملات کوتاه بتواند افراد هوشمند و دانا را به سوی جواب این سوالات مهم رهنمون شود

رسوایی دروغ بزرگ هولوکاست در مجامع بین المللی با تدبیر هوشمندانه دکتر احمدی نژاد

تولد نسل جدید مبارزان شجاع حماس ، پس از الگوبرداری ریشه ای از جهاد و شهادت علوی

قدرت بی نظیر حزب الله لبنان و شکست کامل جبهه کفر در سرزمین لبنان

به قدرت رسیدن دولت شیعی حامی انقلاب اسلامی ایران در عراق علیرغم حضور فیزیکی و پررنگ غربیها و جاسوسان رسمی جنبش صهیون

هدف گذاری جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به قله های علم و تکنولوژی در سال 1404 هجری شمسی

توفیق دولت دکتر احمدی نژاد در دستیابی به انرژی هسته ای به عنوان یکی از مهمترین علوم بازدارنده

توفیق دولت دکتر احمدی نژاد در اجرای پروژه مدیریت مصرف سوختهای فسیلی

تلاش موفق دولت دکتر احمدی نژاد در به جریان انداختن پروژه هدفمند کردن یارانه های دولتی

تلاش موفق دولت دکتر احمدی نژاد در ایجاد شرایط روانی لازم برای رفورم اقتصادی علیرغم خواست مفسدان متصل به خارج از کشور

تلاش موفق دولت دکتر احمدی نژاد در به چالش کشیدن نفوذیهای فاسد و مفسد غرب ، فعال در پروژه تخریب انقلاب از داخل

تلاش موفق دولت دکتر احمدی نژاد در تمرکز زدائی از تهران و آبادانی در مناطق دور افتاده و محروم کشور

موفقیت دولت دکتر احمدی نژاد در نفوذ به حوزه آمریکای جنوبی و نزدیک شدن به مرزهای امن استکبار جهانی با تکیه بر آموزه های انقلاب اسلامی

موفقیت شخص دکتر احمدی نژاد در تبیین نامشروع بودن دولت اسرائیل و بیان روشن و صریح و پیشنهاد انتقال سرزمین صهیون از قلب بلاد اسلامی به اروپا یا آمریکا

.

.

.

آیا با نگاهی کوتاه به این همه موفقیت در کنار شکستهای دائمی جبهه مخالف ، حق نمی دهید که جنبش صهیون دست به عملیات انتحاری زده و با قربانی کردن چند مهره و به خیابان کشاندن جمعی فریب خورده مانع شکست نهایی جبهه کفر و احاد شود ؟

هرچند که با حضور میلیونی و عاشقانه قاطبه ملت مسلمان و شیعه ایران عزیز ، زمستان سپری شده و رو سیاهی به زغال خواهد ماند و همگان ایران اسلامی مقتدر و سرآمد در منطقه خاورمیانه را طی سالهای 1400 تا 1410 هجری شمسی خواهند دید و با این حرکتهای مزبوحانه ، دشمن ره به جایی نخواهد برد

والعاقبه للمتقین