ولایت فقیه بزرگترین دشمن

دیکتاتوری نهفته در بطن دموکراسی

با استعانت از هدایتهای الهی ؛ در این مجال قصد دارم تا مهمترین مطلب این وبلاگ را از ابتدای راه اندازی تا به امروز بنگارم و امیدوارم که این بیان بتواند در مسیر تعالی بشر برای افرادی که به این نگاشته دست می یابند راهگشا باشد

از منظر مسلمان شیعه ، حاکمیت به طور مطلق به حضرت حق و خالق بشر اختصاص دارد و در این مورد ولایت بر ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسانها مختص خالق و پدیدآورنده اوست

این اصل غیرقابل تردید ، برای عموم انسانها در زندگی روزمره شان هم ملموس است و اصل مالکیت بر مصنوعات شخصی و فردی سنگ بنای تخصیص حق تملیک در جامعه بشری است

با این مقدمه به بخش مهم و کاربردی مسئله می رسیم که عبارتست از بیان تفاوت ذاتی در معنای وکالت و ولایت

وکالت به معنای سپردن حق و حقوق فردی و اجتماعی به یک نائب مورد اعتماد بر اساس سازوکارهای نسبی لیکن ولایت به معنای حق ذاتی و غیرقابل تردید موجود در وجود صاحب حق مطلق

حالا با این تعاریف نگاهی می اندازیم به وضعیت حکومتهای بشری و آنها را از این منظر مورد تحلیل قرار می دهیم

دموکراسی یا مردم سالاری ؛ نسخه ای معروف و مشهور است که امروزه از آن برای تعیین حاکمان جوامع بشری بهره می برند و در ذیل آن مردم در پای صندوقهای رأی جمع شده و نظرات خود را به صورت فرد به فرد اعلام می کنند . در این مجال قصد آن نداریم که به مشکلات و معضلات گسترده موجود پیرامون این شیوه از باب بداخلاقی ها و شیوه های نادرست اخذ آراء عمومی توسط مدعیان حاکمیت بپردازیم لیکن یک مطلب در این شیوه غیر قابل تردید است و آن دیکتاتوری غیرقابل اجتناب ، تحمیل خواسته اکثریت بر اقلیت است

در واقع ؛ دموکراسی با ارائه این شیوه گزینش حاکمان به طور علنی اعلام می دارد که اقلیت فارغ از اینکه حق می گویند یا باطل محکوم به پذیرش شرایط تحمیل شده از جانب اکثریت می باشند و این دیکتاتوری نهفته در بطن دموکراسی مورد تأیید تمامی حقوقدانان و عقلای بشری است

البته در پاسخ به این شبهه ، دموکراسی پرستان بیان می دارند که این حد از دیکتاتوری نگزیر است چرا که مکانیزم بهتری وجود ندارد !؟

پاسخ بی بدیل و یگانه فقه پویا و مترقی شیعه به این پاسخ دموکراسی پرستان را می توان در دیدگاه حضرت روح الله الموسوی الخمینی ، این اعجوبه تاریخ و در ذیل مبحث ولایت فقیه ایشان جستجو نمود 

از منظر حضرت روح الله ، ولایت بر شخص انسان و جامعه بشری مختص آفریدگار است و این ولایت انحصاری و مطلق به واسطه اشراف خالق بر مخلوق پدید می آید چرا که خوب و بد او را نیک می داند و راه سعادتش را خود طراحی نموده است

از منظر فقه پویای شیعه ، این ولایت انحصاری به جهت آنکه در زندگانی بشر نمود عینی یافته و بروز کند حضرت حق با الطاف بی پایانش ؛ انسانهایی را برگزیده و ایشان را بسوی جوامع بشری گسیل داشته است تا راهنمایان و هادیان بشر باشند بسوی سعادت دنیوی و اخروی

نکته بسیار مهمی که در این فراز دیده می شود آنکه این رسولان ، ذوب در ولایت الله بوده و مهمترین ویژگی ایشان تقوای الهی است . این تقوا سبب می شود تا از هرگونه پیروی هوای نفس دوری گزیده و مصالح حقیقی بشر را بر منافع زودگذر فردی و حزبی ترجیح دهند

بر این اساس قرآن مجید راه را برای بشر روشن نموده و در فرازی می فرماید : أطیعوالله و أطیعوالرّسول و أولی الامر منکم

با استناد به آیات متعدد الهی و روایات معتبر ، حق حاکمیت بر مقدرات بشر در نخستین درجه مختص خداوند است که پروردگار این حق انحصاری را به پیامبر خود تفویض نموده و پس از ایشان اولی الامر یعنی افراد برگزیده بشری که با هدایت الهی و تقوای ذاتی از گناه و معصیت دور هستند

پدیده سومی که در جامعه بشری رخ داده و فقه پویای شیعی پاسخی درخور برای آن یافته است اینکه پس از شهادت یازده امام معصوم و در دوران غیبت دوازدهمین حجت معصوم الهی ، تکلیف مردم برای تشخیص حاکم برگزیده الهی در پهنه گیتی چگونه خواهد بود 

روایات معتبر شیعه از امامان معصوم و خصوصا امام زمان (عج) فقیهان بصیر را بسوی راهکار روشن و مترقی ولایت فقیه عادل و جامع الشرایط سوق داده ومعمار بزرگ انقلاب اسلامی ایران خمینی کبیر (ره) نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را بر همین مبنا بنانهاده و رکن اصلی آن را اصل ولایت الله بر بشر قرار داد که این مهم با طی سلسله مراتب خدا ، رسول خدا ، امام زمان به ولی فقیه جامع الشرایط که قدرت استنباط حکم الهی در مسائل محدثه را دارد می رساند

بر این مبنا جایگاه دموکراسی و انتخاب اکثریت ، جنبه مشاوره ای داشته و ولی فقیه با در نظر گرفتن مصالح عمومی ، پیشنهاد مردم را برای پستهای مهم مملکتی تنفیذ می نماید آن هم به صورت مشروط و تا زمانی که فرد یا افراد پیشنهاد شده در محدوده شرع الهی طی طریق کند که در غیر این صورت حاکم عادل و فقیه جامع الشرایط موظف است تا از دیکتاتوری مبتنی بر دموکراسی اکثریت و عدول از محدوده شرع الهی پیشگیری نماید و این جایگاه تا آن حد رفیع است که می تواند با اعلام عدم صلاحیت فرد منتخب بر اساس فرمول دموکراسی ؛ او را از جایگاهش خلع نماید

در واقع فقه پویای شیعه مفتخر است تا با قرار دادن محوری الهی بر فراز راه کار دموکراسی ، سازوکاری را تعبیه کند که منتخبان ملت نتوانند با پشتوانه رأی اکثریت پای خود را از گلیم درازتر کرده و در مسیر مخالف با فرمولهای سعادت بخش الهی طی طریق کنند . به عبارت بالاتر ولایت فقیه بزرگترین و معتبرترین سازوکار بشری در برابر دیکتاتوری حاکمان است و اگرچه تأکید بر اجرای احکام الهی توسط ولی فقیه برای تعدادی از انسانهای فاقد ایمان و بی دین سخت و سنگین به نظر برسد لیکن فواید زندگی در چنین شرایطی برای همگان ایده آل بوده و حتی افراد بی تقوا و کفار هم در چنین شرایطی کمتر به گناه و فساد آلوده خواهند شد که خیر دنیا و آخرت خودشان در همین است و به زودی آن را خواهند یافت

پس ؛ از منظر شریعت الهی ، انتخابات بشری صرفا یک راه حل است که حقیقت بزرگی را بر سر دارد و آن ولایت پروردگار است که به فقیهی دانا به اوامر و نواهی الهی تفویض گردیده است و این مهم زیباترین جلوه سعادت بشری است