دشمنی سران سبزینه با امام تا کجا ؟

میرحسین موسوی در مناظرات انتخاباتی ، مدام ادعا می کرد که برای مقابله با دروغ و پیگیری خط امام خمینی (ره) پای به میدان نهاده و با این ادعاها توانست جمع قابل توجهی از مردم با فرهنگ ایران و دوست داران خط اصیل امام راحل را بسوی خود جلب نموده و بفریبد

هرچه زمان می گذرد ، باطل بودن هر دو ادعای اصلی این عنصر مشکوک سیاسی روشنتر می شود و کار به جایی رسیده که دروغگویی در تمام زمینه ها تبدیل به روال کار آقایان شده و مبارزه رسمی با خط امام خمینی (ره) به سیره جاری ایشان تبدیل شده است

اعلام مضحک عزای عمومی به مناسبت درگذشت حسینعلی منتظری توسط میرحسین موسوی و سایر سران سبزینه ، جنبه دیگری از مخالفت ذاتی این دسته با افکار ناب حضرت امام را به منصه ظهور گذاشت و در جایی که همگان از خون دل خوردنهای حضرت امام بر اثر انحرافات موجود در بیت منتظری و نامه نگاریهای هتکانه شخص او نسبت به امام آگاهند این تحرکات مذبوحانه سران سبزینه ؛ همان چیزی است که عقلای قوم از روز اول پیش بینی می نمودند

شاید این دوره از بلوغ عظیم انقلاب اسلامی ایران ، یکی از نوادر تاریخ باشد که در آن به سبب ظهور شخصیتی عجیب و نامتعارف به نام دکتر احمدی نژاد ، چهره های نفاق سیاسی مجبور به خروج از پستوها شدند و در زمانی نامناسب از شدت فشار به عرصه آمدند و بر همگان ثابت شد که چگونه برخی از اطرافیان قدیمی امام با افکاری صددرصد مخالف ایشان ، کمین کرده بودند تا از اسلام نشانی باقی نگذارند و با دو مشیت بزرگ الهی نتوانستند به اهداف خود برسند

نخست آنکه رهبری انقلاب اسلامی پس از رحلت حضرت امام (ره) با عنایات خاص امام زمان (عج) به دوش کسی نهاده شد که از صمیم قلب معتقد به افکار امام بود

دوم آنکه پس از حدود شانزده سال اشغال مهمترین مناصب اجرایی کشور توسط تکنوکراتها و لیبرالهای وطنی پس از رحلت امام ، احمدی نژاد ظهور کرد و تمام انباشته های مادی و معنوی چپاول کنندگان بیت المال و میراث امام و شهدا را از ایشان مطالبه نمود

عاقبت به خیری متاع ارزشمندی است که نیاز دائمی بشر در آزمایشات سخت الهی بوده و خواهد بود . بار خدایا ما را از شرور و فتنه های آخرالزمان مصّون و محفوظ بدار

آمین یا ربّ العالمین