آیا جنبش سبز جلبکی به آخر خط رسیده ؟

هرچه که از روزهای پرالتهاب دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می گذرد و چهره واقعی بازیگران عرصه سیاست روشنتر می شود ، ریزش شدید و تصاعدی حامیان میرحسین موسوی و کروبی را در تمام سطوح جامعه می بینیم

این اتهام از قدیم الایام متوجه موسوی بوده که او تفکرات سوسیالیستی داشته و در دوران نخست وزیری ؛ نگاهی چپ گرایانه به مسائل جاری مملکت داشته است . سقوط امپراطوری شوروی و تک قطبی شدن جهان ؛ بسیاری از حامیان سوسیالیست در دنیا را با خلأ ایدئولوژیک روبرو نموده و اکثرا در دامن لیبرال دموکراسی غش کردند

آشکار شدن هویت آمریکایی - انگلیسی - اسرائیلی سردمداران جنبش سبز جلبکی در ایران اسلامی که در روزهای منتهی به انتخابات با دروغ و عوام فریبی ، نقابی انقلابی به چهره زده بودند به رسوایی مطلق ایشان انجامیده و امروز دیگر هیچ فرد مومن و مقید به خط اصیل امام و رهبری فریب این خائنین به ایران عزیز و مزدوران لیبرال دموکراسی غرب را نمی خورند و برای جنبش سبز جلبکی تنها طرفدارانی باقی مانده اند که رسما خواستار حذف اسلامیت نظام بوده و اغلب طرفداران نظام شاهنشاهی ، مخالفین رسوای ولایت مطلقه فقیه و احزاب شکست خورده اول انقلاب همچون منافقین و لندن نشینهای چپی و راستی می باشند

در یک کشور هفتاد میلیونی حضور چند ده هزار نفر از این نوع مخالف رسمی ؛ چندان مضر نیست و حتی می تواند مفید باشد چرا که این مخالفین نقش میکروب ضعیف شده پینی سیلین را ایفا می کنند که موجبات فعال شدن سلولهای مومن و حزب اللهی جمهوری اسلامی ایران شده و ایمنی نظام را تضمین می کنند

آنچه مهم و حیاتی بود ، روشن شدن چهره واقعی مدعیان اصلاح طلبی در عرصه سیاسی کشور بود که در جریانات اخیر به خوبی رخ نمود و عناصر مدعی این جریان همچون موسوی ، کروبی ، خاتمی ، مهاجرانی ، بهزاد نبوی ، حجاریان ، ابطحی ، مهدی هاشمی ، فائزه هاشمی ، محمد هاشمی ، حسن روحانی ، کدیور ، مجید انصاری ، موسوی خوئینی ها و امثالهم به روشنی شناخته شدند و این افراد با استشمام بوی گوشت به سرعت ذات خود را بروز داده و مکنونات قلبی شان را به امید پیروزی در معرض دید عموم قرار دادند اگرچه به سرعت فهمیدند که بوی استشمام شده مربوط به خر داغ کردن است و کبابی در میان نیست

مشاهده عاقبت تأسفبار جنبش سبز جلبکی که در آن سخنان و بیانیه های رهبران معنوی جنبش با سخنان نخست وزیر اسرائیل ، رئیس جمهور آمریکا و شاه عربستان همراستا گردیده و روزه خوری علنی پیاده نظامشان در خیابانهای تهران ، شعارهای ضد نظام جمهوری اسلامی و ضد دینی در تجمعات ایشان ، پاره کردن عکس امام راحل و رهبری هوشمند نظام ، توهینهای بی پروا به ریاست محترم جمهور و امثالهم همه و همه شرایطی را فراهم نموده که دیگر هیچ علاقمند دلسوز و پایبند به افکار بلند حضرت امام نمی تواند خود را فریب داده و عملکرد رسوای این مدعیان بی عمل را توجیه کند مگر آنکه بغض علی در دل داشته و از شدت کینه و عناد نخواهد حقیقت را بپذیرد و یا آنکه شجاعت پذیرش اشتباه در برداشت غلط قبلی خود را نداشته باشد