کردان با مرگ دسته و پنجه نرم می کند

چند روز پیش خبری ناراحت کننده ، در جامعه پخش شد و با شنیدن آن تمام مخاطبان لحظه ای به فکر فرو رفتند

خبر این بود : کردان ؛ وزیر اسبق کشور در دولت نهم به سبب سرطان خون در بیمارستان بستری شد

خبرهای تکمیلی ، حاکی از آن است که جناب آقای کردان در کما به سر می برد و با مرگ در ستیز است

اما در پی این خبر یک سوال در ذهن غلیان می کند که مگر چند وقت پیش کردان را نکشته بودند !؟

آیا کردان با تحمل بدترین نوع تسویه حسابهای سیاسی و شیطانی ، نابود نشده بود !؟

آیا زن و بچه کردان ؛ به جهت فشار غیرقابل تحمل افکار عمومی ناچار نشده بودند از محل زندگی و تحصیل خود بگریزند و در شهرستانی دور از مرکز با سختی زندگی کنند !؟

آیا اسم کردان ؛ تبدیل به نماد تقلب نشده بود و هرکس آن را می شنید به یاد سرطان و مرض نمی افتاد!؟

مگر کردان در میان متخلفین این مرز و بوم آنقدر خطرناک بود که اینگونه و با این حجم ترور شخصیت شود ؟

آیا مدرکهای معادل دانشگاه آزادی آقای کردان را جاسبی و دوستان فراهم نکرده بودند و برای او مجوز تدریس در دانشگاه آزاد را صادر نکرده بودند ؟

آیا کردان متقلب تر بود یا جاسبی و دوستان ؟

آیا امثال آقای توکلی ، که برای تخریب کردان سنگ تمام گذاشتند ؛ ترور شخصیت و نابودی جسم کردان را حکمی متناسب برای تخلفات کردان پنداشته اند ؟

یقینا کردان دچار تخلفاتی شده بود که هزاران هزار برابر آن را روزانه و ماهانه و سالانه ؛ دشمنان سیاسی او مرتکب شده و می شوند لیکن کردان به جرم پذیرش همکاری با دکتر احمدی نژاد ، از طرف دوستان و یارانش محکوم به اعدام شخصیت و هویت شد و همانهایی که او را در مسیر تخلفاتش یاری داده بودند ؛ آبرویش را بر سر بازار سیاست حراج کردند و روح و تنش را خستند

دادگاه عدل الهی ؛ بهترین محکمه خواهد بود که در آن حقایق روشن خواهد شد و من اطمینان دارم که کردان مشمول رحمت الهی خواهد شد چرا که تاوان تخلفات خود را در همین دنیا و بسیار بیش از هزینه واقعی آن پرداخت اما وای به حال متخلفین گندم نمای جو فروشی که باید در محضر حضرت حق پاسخگوی دو گناه خود باشند ؛ هم تخلفات متنوعشان و هم از بین بردن ناجوانمردانه آبروی فردی که در کنار خدمات بسیارش تخلفاتی هم داشت

خوشا به سعادت کردان و بدا به شقاوت دشمنان بی انصاف دولت اسلامی