آمار كوشالي: اوت 2008

كوشالي

یکشنبه، شهریور ۰۳، ۱۳۸۷


دولت نهم ، مورد تأیید قلبی رهبری معظم

در آغاز هفته دولت ، همچون سالهای گذشته شاهد حضور هیئت دولت در محضر رهبری عزیز و هوشمند ایران اسلامی بودیم . سخنان جامع و پدرانه حضرت آیت الله خامنه ای ( حفظه الله ) به دولتمردان ایران زمین ، آنچنان شنیدنی و دقیق بود که جا دارد انسان از داشتن توفیق زعامت چنین رهبر فرزانه ای سجده شکر به جا آورد
ذکر نقاط مثبت بارز دولت نهم و شخص رئیس جمهور ، جدا نمودن مقوله های انتقاد و تخریب ، بیان توصیه های مهم و کاربردی در جهت پیشبرد بهتر امور ، تأکید بر نقد و نقادی کارشناسانه در جلسات خصوصی با رئیس جمهور و وزرا ، همراه با دعای خیر و آرزوی توفیق برای دولت مکتبی دکتر احمدی نژاد نمایش روشنی از نظارت مداوم همراه با دقت و نکته سنجی رهبری عزیز بر کار ارکان مختلف نظام جمهوری اسلامی بود
اما آنچه که بیش از هر چیز دیگری در این دیدار به چشم آمد ، رضایت قلبی رهبری عزیز از نیت و عملکرد دولت مکتبی برای پیاده نمودن افکار امام راحل ، تحت مدیریت معظم اله بود . تأکید رهبری به دولتمردان برای کار و تلاش روز افزون در سال آخر عمر دولت نهم با ترسیم چشم انداز توفیق خدمت در دولت دهم مهمترین پیامی بود که رهبری ارسال نمودند که از چشمان تیزبین هوشیاران دور نخواهد ماند و سندی است برای اثبات رضایت قلبی ایشان از دولت مکتبی دکتر احمدی نژاد البته با رویکرد نقد پدرانه در جهت حرکت تکاملی روزافزون و کاهش نقاط ضعف در خدمت بی منت به این ملت شریف و آگاه

پنجشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۷


سرانجام مشایی رفتنی شد
پس از بحث های فراوان پیرامون تغییر اسفندیار رحیم مشایی از سمت ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ، سرانجام مشایی رفتنی شد.
به گزارش
پایگاه خبری 'حدا نیوز' به نقل از یک منبع آگاه، سید مهدی هاشمی جایگزین رحیم مشایی در سازمان میراث فرهنگی- گردشگری و صنایع دستی خواهد شد.
سید مهدی هاشمی پیش از این سرپرست وزارت کشور بود.

المپیک پکن ، نماد ضعف برنامه ریزی

در حالی به روزهای پایانی المپیک پکن رسیده ایم که وضعیت نمایندگان کشورمان در این مسابقات اسفناک بود . این مرتبه دیگر کشتی هم نتوانست بار بی برنامگی مزمن ورزش کشور را به دوش کشیده و مرهمی بر دردهای بی علاج آن شود
اعلام عدم حضور حسین رضازاده در مسابقات المپیک تنها چند روز قبل از شروع مسابقات ، اولین ضربه روحی را به کاروان ورزشی کشور وارد نمود ، انتخاب نادرست پرچمدار کاروان که بیشتر بر اساس ژست و فیگور صورت گرفت تا لیاقت و شانس قهرمانی دلیل دیگری بود تا ذهن نمایندگان ما را از عناوین قهرمانی المپیک منحرف نماید ، موکول شدن انتخاب نهایی قهرمانان رشته های پرشانس تر ما مانند کشتی و تکواندو به روزهای پایانی قبل از اعزام . حرف و حدیثهای فراوان در این انتخابها و ... تنها گوشه ای از ضعفهای مربوط به برنامه ریزی مدیریتهای فعلی ورزش و المپیک کشور می باشد
اما مشکلات مذکور تنها ، ضعف مدیریتها در استفاده بهینه ازوضعیت نامطلوب و سطح پایین فعلی ورزش کشور می باشد و به فرض که این کار به درستی انجام می شد بازهم ما تنها در سه رشته شانس دریافت مدال داشتیم ، سه رشته ای که به صورت پدر بابایی در آنها زمینه داشتیم ؟!
آیا کسی نباید درباره این فاجعه که ما علیرغم حضور نیروی انسانی توانمند در بخشهای مختلف با توجه به تنوع ژنتیکی موجود در ایران زمین ، چرا هیچ وقت امیدی به دریافت مدال در شنا ، دو و میدانی ، تیراندازی ، اسب دوانی ، ورزشهای مختلف گروهی ، بوکس و دهها رشته ورزشی دیگر نداریم
آیا ایران عزیز با داشتن غیور مردان لرستانی ، آذری ، گیل و مازنی ، سیستانی ، کرد ، فارس ، ترکمن ، خوزستانی و ... چیزی کم دارد تا مدعی شماره یک اکثر رشته های ورزشی باشد ؟
آیا برنامه ریزی مناسب برای استفاده از چنین پتانسیل بی نظیری که تنها برای چند کشور معدود در دنیا متصور است ، تا این حد بعید و دور از دسترس می باشد ؟ بی شک اینگونه نیست و رسیدن به قله های افتخار المپیک برای ایرانیان چندان دور از دسترس نیست اما شرطی بر آن لازم است و آن اینکه برای یکبار هم که شده کار را به کاردان سپرده و چنین کارهای تخصصی و مهمی را به دلسوزان خوش فکر ورزشی بسپریم نه به کرسی دوستان ریاست طلب که از تمام هوش و استعداد خود در جهت حفظ و نگهداری صندلی مدیریت خود بهره می گیرند و لذا دیگر جایی در ذهنشان برای انجام کارهای دقیق علمی و فنی در این حوزه باقی نمی ماند
به یاد داشته باشیم که امروزه نتایج به دست آمده در المپیک ورزشی به طور مستقیم با میزان قدرت اقتصادی و سیاسی کشورها سنجیده شده و بزرگترین میدان مبارزه دوستانه در سطح بین المللی مابین ملل می باشد و در راستای اهداف کلان نظام جمهوری اسلامی راهبرد استراتژیک دارد

شنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۸۷

چرا حاج آقا هاشمی رفسنجانی بر آشفت ؟

هاشمی رفسنجانی ، عاشق احمدی نژاد شده
طبق یه ضرب المثل قدیمی ایرانی گفته شده که « عشق حقیقی از نفرت شروع میشه ! » . شاید این موضوع در باب سیاست هم جواب بده ، کار خدا رو چی دیدیم غیر ممکن که نیست ؟
این احساس بیشتر زمانی بروز کرد که بعد از سه سال دوران ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد که در موارد متعدد شاهد نوعی ارتباط غیر مرسوم مابین ایشان و حاج آقا هاشمی رفسنجانی بودیم ، رئیس تشخیص مصلحت در سخنرانی مشهد خود پرده از حقیقتی برداشتند که تا پیش از این تا این حد واضح و آشکار بیان نمی کردند
مدارا به مدت سه سال که به عبارتی تحمل سه ساله دولت نهم را در بطن خود دارد واز شرایط تقابلی سرشاخه های متصل به حاج آقا کاملا روشن و آشکار بود به وضعیت جدیدی بدل شده که با بیان صریح این موضوع از سوی پیر سیاست عجیب و قابل تأمل بود . همانطور که در سرمقاله کیهان و واکنش آقای کوچک زاده نماینده مجلس هشتم هم اشاره شد مفهوم مدارا در سه سال گذشته با عنایت به شیوه این مدارا تنها در دو وجه قابل توجیه است . اول آنکه واقعا در این مدت حاج آقا و دوستان مشغول مدارا بوده و این همه مشکلات تحمیل شده بر دولت همراه با خویشتنداری بوده است . به عبارت دیگر در صورت عدم تحمل حضرت ایشان ، تحولاتی رخ می داد که وضعیت موجود در برابر آن بهشت برینی بود که حالا هست
شق دوم قضیه این است که مدارا عنوان پنهانی بود برای تقابل با تفکرات عدالت محور دکتر احمدی نژاد و در این مرحله بدون پوشش و حجاب تقابل با دولت نهم در دستور کار قرار گرفته است .
لذا رئیس جمهور باید خود را آماده فاز دوم تلاشهای تخریبی رقیب انتخاباتی خود کند که اینبار نه تنها شمشیر را از رو بسته بلکه اشاره حاج آقا رفسنجانی به دستور رهبری معظم در جریان این سه سال تخریب پنهان همراه با مدارا ، امیدی به پا در میانی هیچ کس نخواهد بود و در این راه ریاست تشخیص مصلحت با تشخیص مصلحت نظام حتی سفارشات رهبری را نیز برنخواهد تافت !؟
سوال اینجاست که در ورای این نفرت بی نظیر چه حکمتی نهفته است و آیا روزی تبدیل به یک عشق بی بدیل خواهد شد ؟

چهارشنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۸۷

ماهیگیری انگلیسی ها از دریای طوفانی وزارت کشور

واقعا جای تأسف و حیرت است که چگونه بی مبالاتی و اصرار بر یک تسویه حساب سیاسی توسط آقای توکلی به عنوان یک نماینده مجلس شورای اسلامی در برابر وزیر کشور دولت جمهوری اسلامی شرایط را به سمتی سوق دهد که انگلیسی های حیله گر را به کرسی قضاوت بنشانند
نگاه تیزبین آگاهان در این مقطع باید به سوی سوء استفاده های محتمل این استعمارگر پیر از حماقت برخی از شبه نمایندگان ملت متمرکز شود چرا که نحوه تعاملات دانشگاه آکسفورد لندن با این موضوع بسیار هشدار دهنده و زیرکانه است
در پیگیریهای سایت الف ( متعلق به آقای توکلی دانش آموخته دانشگاه ناتینگهام انگلیس ) از موضوع اعتبار سنجی مدرک دکترای آقای کردان ( دانش آموخته دانشگاه آکسفورد انگلیس ) ابتدا با حیله گری سایت الف در استعلام از دانشکده حقوق دانشگاه آکسفورد مواجه می شویم که اساسا مرجع استعلام از مدرک آقای کردان نبود و در نتیجه با پاسخ صریح و قانونی انگلیسیها در نبود چنین مدرکی در این مرجع مواجه می شود و تا دو روز بر اساس این روش نادرست جریان تخریب سامان دهی می شود
به دنبال انتشار عمومی مدرک آقای کردان در مطبوعات ، روش سایت الف تغییر کرده و اینبار به سراغ اداره مطبوعات و اطلاعات دانشگاه آکسفورد می رود و با ارسال مدرک استنادی وزیر کشور به صحت سنجی آن از این مرجع می پردازد
نکته مهم و حساس ماجرا به شیوه پاسخگویی مرجع انگلیسی به این استعلام بازمی گردد که در نخستین گام به حماقت حداکثری سایت منتسب به آقای توکلی امید بسته و در ارسال پاسخ چند پهلوی خود بدون هرگونه امضا در پای آن حتی از سربرگ دانشگاه نیز استفاده نمی کنند . با این حال دست اندر کاران سایت الف به این حیلی کثیف انگلیسی پی برده در درخواستی مجدد امضای مرجع انگلیسی و درج سربرگ را خواستار می شوند اما در پاسخ انگلیسی ها ضمن رد درخواست امضای پای پاسخنامه ، شماره تلفن می دهند تا به صورت شفاهی پاسخگوی مراجعات باشند ؟؟!! ( روشی که در طول تاریخ ارائه مستندات حقوقی بی سابقه و در حد جوک می باشد ) ؟
اما باز هم کوته بینی های سیاسی آقای توکلی و دوستان ایشان سبب شد تا علیرغم بی اعتباری چنین استعلامات با نیرنگ و لاپوشانی آن را منتشر کرده و با ابراز ایرادهایی همچون اشکال در ویرگول ، نقطه ، کاما و ... اشکالات بنی اسرائیلی بر مدرک ارائه شده تنور این اختلافات را به نفع انگلیسی ها و تداوم آتش اختلاف برافروخته نگاه دارند
با این همه امیدوارم رخدادهای اخیر واقعا از روی نادانی و هواهای نفسانی آقای توکلی و دوستان ایشان بوده باشد و ربطی به رفقای بریتانیایی ایشان که زحمت دکتر شدن ایشان را متحمل شده اند نداشته باشد ، و در نتیجه تحولات رخ داده خطر افتادن آقای وزیر کشور و دوستان ایشان در دام انگلیسی ها وجود دارد . چون ناخواسته آقای کردان مجبور خواهد شد تا در راستای اثبات صحت مدارک خود به سراغ انگلیسی ها رفته و آنها نیز برای ختم به خیر کردن ماجرا امتیازاتی را طلب کنند
توجه خاص به این موضوع از طرف دولت و نیروهای امنیتی کشور و خصوصا شخص وزیر کشور بسیار مهم است و باید دقت کنند که به هیچ عنوان در چنین ورطه ای گرفتار نشوند که رهایی از آن ممکن نخواهد بود و در این راستا برترین سخن همان بیان رئیس جمهور مکتبی و عزیز جناب آقای دکتر احمدی نژاد ملاک است که فرمود

سه‌شنبه، مرداد ۲۲، ۱۳۸۷

تا کجا دولت نهم باید برای غضنفر هزینه کند ؟

آقای رئیس جمهور ، اسفندیار رحیم مشایی نمی تواند

علیرغم تمام تلاشها و کوششهای دولت نهم در راستای گسترش تفکرات اسلام ناب و منویات رهبری معظم ، متأسفانه برخی از اطرافیان و همکاران دکتر احمدی نژاد بیش از پیشبرد اهداف و افکار ایشان ، هر از چندگاهی دروازه تیم خود را گشوده و دوست و دشمن را مبهوت می کنند
در رأس این افراد آقای رحیم مشایی است که بارها و بارها در دام منتقدین دولت گرفتار آمده و با ابراز بیانات غیر قابل توجیه ، خود و سپس دولت را دچار مشکل نموده است . آخرین دسته گل این برادر تأکید موکد بر سخنان ضد ارزشی در دفاع از محترم بودن مردم اسرائیل می باشد که گویی این مردم قابل ترحم بدون آگاهی از شعار سرزمین موعود صهیونیستها ، گام بر سرزمین فلسطین نهاده اند ؟
بیان این جمله از همان ابتدا زیر سوال بردن تفکرات رئیس جمهور مکتبی و ضد صهیونیستی بود که با زیر سوال بردن هولوکاست خواب خوش اسرائیلیها را آشفته نمود ولی حالا یکی از معاونین ایشان که نسبت فامیلی هم با هم پیدا کرده اند با ابراز احساسات قلبی نسبت به اسرائیلیها و تأکید بر نظر ناصواب خود گلهای پیاپی ، به تور دروازه اصولگرایی می چسباند
روی کلام به شخص دکتر احمدی نژاد است که دولت نهم تا کجا باید هزینه های غیر ضروری مربوط به این شخص را بپردازد ؟ آیا وقت آن نرسیده که با دادن مرخصی اجباری به این همکار نسبتا محترم ، قلب جمع زیادی از دوستان را شاد و دشمنان را بخاطر از دست دادن یک زمینه مناسب برای کوبیدن دولت مکتبی بیش از پیش ناامید کنید ؟

دوشنبه، مرداد ۲۱، ۱۳۸۷

عقده های درونی ، مجوز تهمت و دروغ ؟!

چرا احمد توکلی به اینجا رسید ؟

گاهی از خود می پرسم که چرا بعضی از انسانها در راه رسیدن به اهداف خود ، مجوز هرگونه رفتاری را برای خود صادر نموده و در این راه از هیچ کدام از نواهی شرع ، تکالیف عقل و شرافت انسانی ، تأثیر نمی پذیرند
این شرایط برای کسانی که خود را متشرع جلوه داده و ظاهرالصلاح نشان می دهند و برای خود شأن اصولگرایی قائلند بسیار ناپسندتر بوده و حکایت از ناخالصی ها و بی تقوایی هاست
دعواهای سیاسی عمری کوتاه و گذرا دارند اما ریختن آبروی یک مسلمان بخاطر تقابل با یک تفکر سیاسی آن هم با انواع دروغها و تهمتها اثراتی وضعی و ساختاری دارد که تا محشر کبری دامنگیر انسان است . آیا روز جوابگویی و حساب و کتاب وجود ندارد یا افرادی همچون احمد توکلی برای خود شأنی فراتر از 169 نماینده مجلس ، رئیس مجلس ، رئیس جمهور ، رهبری معظم و ... قائلند که علیرغم حمایتهای مصرح این بزرگان نظام از وزیر کشور جدید دولت نهم ، جناب آقای دکتر کردان ، پای را از گلیم خود بیرون نهاده و ضمن زیر سوال بردن نظر این همه انسان صاحب نظر به تهمت و دروغ روی آورده اند ؟
این کدامین عقده درونی است که موجب می شود جمعی مدعی بی تقوا ، در طول عمر مجلس هفتم به روشهای مختلف و در کمال ناجوانمردی رئیس جمهور منتخب هفده میلیون ایرانی را تحت انواع و اقسام فشارها قرار داده و در راه تخریب دولت نهم و شخص رئیس جمهور محبوب و مردمی ضمن مخالفت با اکثر قریب به اتفاق شاخصه های لوایح دولت ، قوانینی را بر دولت نهم تحمیل کنند که پس از بروزعوارض وحشتناک اقتصادی در جامعه ، کل عواقب آن را برعهده دولت خوانده و از این جهت نیز آن را تخریب کنند
در مجلس هشتم هم علیرغم بی توجهی آشکار مردم به این گروهک انحرافی که خود را اصولگرای تحول خواه (یا اصولگرای ضد ارزشی ) نامیده بودند ، تعدادی از نفرات خود را در قالب نفاق وارد لیست طرفداران دکتر احمدی نژاد نموده و توانستند از این طریق بار دیگر خود را به کرسی مجلس برسانند اما چون در اقلیت شدید به سر می برند با استفاده از ابزارهای نامناسبی همچون تهمت ، دروغ ، نیرنگ و خدعه ، لابی های شبه صهیونیستی ، پخش شبنامه و روزنامه های سراسر فریب و ... برای رسیدن به اهداف نامشروع خود دست و پا می زنند
واقعا شکست در انتخابات نهم ریاست جمهوری که در آن این آقایان با هزینه های میلیاردی برای سردار قالیباف و انواع و اقسام نظرسازیهای فریبکارانه ، استعفاهای انتخاباتی در راستای بالا بردن گزینه مورد نظر ، شایعات عجیب حتی در حد تهمت به رهبری با عنوان حمایت از گزینه مد نظر خود و ... نتوانستند به کرسی ریاست و وزارتهای مورد نظر برسند این قدر دردناک بوده است ؟
در آن روز که هنوز رفتارهای منافقانه این به اصطلاح اصولگرایان تحول خواه برای مردم روشن نبود نتوانستند کاری از پیش ببرند آیا هم اکنون چنین می پندارند که می توانند ملت را بفریبند ؟ هرچند که ریشه های خود را در بیت المال شهرداری تهران مستحکم نموده و از مسائل مالی مطمئن باشند آیا می اندیشند که از مکر خدا در امانند ؟
آخرین نکته اینکه بار دیگر باید به مخاطب شناسی دکتر احمدی نژاد هزار آفرین گفت که از نخستین روزریاست جمهوری ، انحرافات این جریان مدعی اصولگرایی را شناخته و علیرغم پیش بینی های اولیه سیاسیون به هیچ عنوان به سران این تفکر اعتماد ننمود و امروز زاویه های پنهان و انحرافی این تفکر برای عموم مردم آشکارتر می شود
شاید همدوشی با بهزاد نبوی در دوران وزارت کار دولت آقای موسوی و نسبت فامیلی نزدیک با آقای زیباکلام و تحصیلات عالیه ! در کشور دوست و همراز بریتانیای کبیر بر پسر خاله دکتر لاریجانی بودن چربیده و در جهت گیری های فعلی برادر عدالت خواه ؟؟؟!!! احمد توکلی بی تأثیر نباشد

شنبه، مرداد ۱۹، ۱۳۸۷

تهمت حق نماینده ، دفاع از خود جنایت دکتر !؟


یک بار دیگر مقیاسهای دوگانه در یک محفل را مشاهده کردیم . امری که از روی کار آمدن دولت نهم و تلاشهای شبانه روزی دکتر احمدی نژاد از سوی رقبای سیاسی و مدعیش بارها و بارها تکرار گردید و نقطه پایانی برای آن متصور نیست
اینبار موضوع در جلسه اخذ رای اعتماد وزیر کشور در مجلس شاهد این ماجرا بودیم . زمانی که مخالفین وزارت آقای کردان برای تاثیرگذاری منفی بر رای نمایندگان این تهمت را بر ضد رئیس جمهور مطرح کردند که رهبری معظم با معرفی آقای کردان مخالف بوده و تنها بخاطر اصرار دکتر احمدی نژاد به این موضوع تن در داده است ( بخشی از سخنان آقای حسینیان در مخالفت با آقای کردان ) که البته تا اینجای کار ، مایه گذاشتن از رهبری در تخریب دولت آن هم از طریق تهمت و نقل قول ناصحیح از رهبری نه تنها زشت و بد نبود بلکه شایسته تعریفها و تمجیدهای آنچنانی آقایان تحول خواه !؟
اما وقتی که دکتر احمدی نژاد در مقام دفاع از خود به بیان دقیق ماوقع پرداختند به ناگاه نقل قول از رهبری معظم به جنایتی نابخشودنی در جهت تحمیق نمایندگان تلقی شده و سیاه نمایی آنچنان اوج می گیرد که رهبری عزیز به یاری رئیس جمهور مظلوم شتافته و موج شدید تبلیغاتی را خنثی می کنند
به راستی رسیدن به امیال زودگذر و نشاندن رضاخان اسلامی بر مصدر اجرائی کشور ارزش این همه بی تقوایی و گناه را دارد . تا کی و تا کجا رهبری عزیز باید هزینه این کینه توزی ها و ناجوانمردیهای مدعیان اصولگرایی را بپردازد ؟ فأین تذهبون !؟

چهارشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۷

ای کاش لاریجانی از سه سال پیش رئیس مجلس بود


جلسه رای اعتماد به سه وزیر پیشنهادی دکتر احمدی نژاد برای وزارتخانه های کلیدی و مهم کشور ، اقتصاد و راه با حاشیه های فراوانی همراه بود که بسیار جالب و شنیدنی بود اما آنچه که بیش از اتفاقات رخ داده و منتشر شده جالب و حائز اهمیت است شیوه دو رئیس قوای مجریه و مقننه در مدیریت کار بود
ساختاری جدید که در آن ضمن تقابل هوشمندانه با بازیگران پشت پرده سیاست ، فضای با نشاط سیاسی جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت . این زیبایی بیشتر از هرجا در دقایقی که برخی از حامیان پیدا و پنهان یک جریان سیاسی مدعی اصولگرایی که در خفا با دشمنان دولت نهم پالوده ها می خورند ، با امنیتی کردن موضوع رای اعتماد تلاش کردند تا جلسه مجلس را غیر علنی کرده و نتایج مورد نظر خود را به دست آورند با برخورد فوق العاده دکتر لاریجانی ناکام شدند . تاکید ریاست محترم مجلس به قدرت و قوت نظام جمهوری اسلامی در برابر برخی تذکرات و انتقادات نمایندگان آنچنان محکم و موثر بود که قالی های بافته شده برخی از نمایندگان مجلس را از رو برده و آرامش را به فضای مجلس بازگرداند
از دیگر سو انتقاد شدید دکتر لاریجانی از پخش شبنامه ها در باکسهای نمایندگان و قول برخورد قاطع با این حرکتهای ناجوانمردانه نوید مسدود شدن روشهای مرسوم سه سال آخر مجلس هفتم در تخریب وزرای مورد عنایت دکتر احمدی نژاد در روزهای معرفی به مجلس را می داد که با استقبال شدید دکتر احمدی نژاد مواجه گردید
البته طیف سیاسی مورد نظر روشهای جدیدی را پیش رو گرفت و سعی نمود تا با انگشت گذاشتن بر روی حساسیتهای به حق نمایندگان طرفدار دولت که تجربه نمایندگی چندانی ندارند آنها را به بیان مکنونات قلبی خود وادار سازند تا به نیت خود دو نشان را با یک تیر هدف قرار دهند . البته در این مقطع تا حدودی به خواسته خود دست یافتند و توانستند با پنهان شدن در پشت سر افراد متدین و مکتبی همچون حسینیان و مطهری اهداف خود را پیاده کنند ولی بدون تردید تذکرات مطرح شده به زودی پاسخگویی شده و افراد بی غرض به اشتباهات خود پی برده و روی سیاهی به ذغالهای خواهد ماند که مشاوره داده بودند و شبنامه توزیع کردند

یکشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۷

دکتر احمدی نژاد ، رئیس جمهور منتخب امام خمینی (ره)ء

یکی ازاعتقادات غیر قابل انکار امام راحل وبنیانگذارفقیدنظام جمهوری اسلامی (ره) ، غیر روحانی بودن رئیس دستگاه مجریه کشور بود و مستندات بسیاری بر این مهم وجود دارد
البته نخستین بار این اعتقاد راسخ در جریان موج حملات انتحاری منافقین به بزرگان نظام و عملکرد خائنانه بنی صدر و ترور شهید رجائی ، توسط خود امام نقض گردید و تحت شرایط خاص آن دوره ، ایشان با کاندیداتوری حضرت آیت الله خامنه ای موافقت نمودند
اما این استثناء پس از رحلت ایشان ، به صورت یک روال در آمد و آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی در دو دوره هشت ساله بر این کرسی تکیه زدند و البته هر کدام دلایل خاص خود را برای ورود به این عرصه بیان می داشتند تا اینکه در دولت نهم علیرغم تلاش مجدد برخی از آقایان همچون هاشمی رفسنجانی و کروبی ، این رشته به دست دکتر احمدی نژاد قطع گردید و روال برعهده گرفتن مسئولیت اجرائی به مسیر مورد عنایت امام راحل بازگشت
در این مقطع ریشه یابی نظریه امام خمینی (ره) به عنوان مجتهد جامع الشرایط عصر حاضر در این باب می تواند راهگشای تداوم نهضت علوی حضرت روح الله باشد
یکی از مهمترین ویژگیهای آقایان روحانیون حفظ شئون و احترامات مترتب بر لباسی است که بر تن دارند چرا که منسوب به پیامبر خاتم (ص) است . قطعا امام راحل عمل به این مهم را از اولویتهای اساسی نظام جمهوری اسلامی تشخیص داده و در راستای رسیدن به این شأنیت تمهیدات لازم را اندیشید
در میان قوای اصلی کشور شأن قضا از اختصاصات عالم ، مجتهد و روحانی واجد شرایط است و لذا حضرت ایشان از ابتدای انقلاب بر این مهم مصّر بودند و این روال تا هم اکنون نیز ادامه دارد
قوه مقننه نیز بارها ریاست روحانیت را بر کرسی ریاست خود تجربه نموده و در هیچ مقطعی با مخالفت امام عزیز و رهبری معظم روبرو نگردید چراکه در این جایگاه احترامات لازم ملحوظ است و کار مستقیم رئیس با جمعی از منتخبان جامعه اسلامی است که با موازین اصلی اسلام آشنا می باشند
اما در باب قوه مجریه موضوع متفاوت است . اساسا در نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه ، مدیر ستادی اجرائیات ولی فقیه و مدیر صفی رئیس جمهور است که به واسطه ذات کار اجرائی همواره در معرض انتقاد و مخالفت است . در واقع رئیس قوه مجریه تحت قوانین مجلس ، نظارت شورای نگهبان و کنترل قوه قضائیه مجری برنامه های نظام و خط مقدم جبهه در پیشبرد امور است
طبیعی است که در خط مقدم از گل و بلبل خبری نیست و آتش است که از یسار و یمین می ریزد . برآورد میزان تحمل آقایان روحانیون در برابر چنین فشار سهمگینی نشان می دهد که آستانه تحمل بسیار پائین تر بوده و در بسیاری از مواقع منجر به تعطیلی و یا کند شدن شدید پروژه های الزامی و قانونی کشور گردیده است چرا که وقتی کار به موضوع حفظ احترام لباس پیامبر می رسد اولویتها تغییر می کند
اگر هزار سال دیگر آقایان خاتمی و هاشمی بر مصدر اجرا باشند ، طرحهای لازم الاجرایی همچون ساماندهی مصرف سوخت ، هدفمند کردن یارانه ، ساماندهی نیروی انسانی در آموزش و پرورش ، تغییر در نظام بانکی فعلی ، طرحهای مرتبط با امنیت اجتماعی و فرهنگی ، مبارزه با سوء استفاده کنندگان از بیت المال که در نظام برای خود جایگاه و پایگاهی ایجاد کرده اند ، شکستن حلقه های بسته مدیریتی که خود را به بهانه تخصص و تجربه بر سیستمها تحمیل می کنند و ... از مرحله شعار فراتر نرفته و در مرحله حفظ شئونات متوقف می مانند
آیا آقایان تحمل این همه ناسزا ، توهین ، تهمت ، استهزاء و بی انصافی را در حین دوران ریاست جمهوری خود خواهند داشت . آقایان با اینکه زیر بار اجرای هیچکدام از طرحهای فوق الذکر نرفته بودند در تحمل انتقادات جزئی ( در مقایسه با وضع فعلی ) از کوره به در رفته و هر کدام به سبک خود با آن برخورد می کردند . ضمن اینکه در بسیاری از مواقع علیرغم ضروری بودن جراحیهای اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و ... به واسطه عوارض مترتب بر آن اصل موضوع را معلق می کردند
اما امروز شاهدیم که بر اساس نظریات صریح امام راحل عظیم الشأن و تأییدات رهبری فرزانه ، مجرای امور در مسیر صحیح قرار گرفته و جراحی های لازم بر این پیکر زجر کشیده اجرا می شود هرچند که تأخیرهای 16 ساله در بسیاری از این مهمات موجب سختتر شدن عوارض این جراحیها گردیده است
آری امروز با اطمینان می توان ادعا نمود که سرانجام نظر امام در باب انتخاب یک رئیس جمهور مکتبی غیر روحانی که خود را نوکر مردم بداند و در راه ایجاد زیر ساختهای ضروری پیشرفت ملت تحت فرامین ولی فقیه ، شب را از روز نشناخته و با شجاعت شانه های خود را در زیر این بار سنگین گذاشته ، تمام حرفها و حدیثها را به جان بخرد اما از انجام وظائف و اجرای مسئولیتها نگریزد ، در وجود دکتر احمدی نژاد محقق گردیده است