آمار كوشالي: فوریهٔ 2011

كوشالي

دوشنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۸۹

مبارك واپسين ساعات زمامداري خود را چگونه سپري كرد



منابع آگاه تاكيد مي‌كنند، تمام اخبار توسط جمال مبارك پسر حسني مبارك در اختيار وي قرار مي‌گرفت و مبارك كسي را در تصميم گيري‌هاي سياسي‌اش راه نمي‌داد، به همين دليل از بعد سياسي فردي منزوي تلقي مي‌شد.
يه گزارش فارس به نقل از الجزيره، منابع آگاه واپسين ساعات زمامداري مبارك را اين گونه نفل مي‌كنند كه قرار بود، ‌وي پنج شنبه هفته گذشته از رياست جمهوري مصر كناره گيري كند و ارتش پيش بيني مي‌كرد، اين اقدام صورت گيرد،‌ حتي "حسام بدراوي " دبيركل جديد حزب ملي حاكم نيز با مبارك ديدار كرده و از وي خواسته بود، از قدرت كناره گيري كند، ‌اما مبارك با وجود ادامه راهپيمايي‌هاي گسترده اعتراض‌ آميز در سراسر كشور اين درخواست را رد كرد.


* مشاوران و پسر مبارك ‌به او توصيه كردند نمي‌تواند اين بحران را پشت سربگذارد
به نوشته آسوشيتدپرس مشاوران مبارك و حتي پسرش جمال كه قرار بود، ‌پس از وي قدرت را در مصر به دست گيرد، در آخرين روزها ‌به او توصيه مي‌كردند كه نمي‌تواند، اين بحران را پشت سربگذارد،‌ به همين دليل سخنراني تلويزيوني وي كه ملت مصر انتظار داشت، طي آن مبارك كناره‌گيري خود از قدرت را اعلام كند،‌ به تلاشي لجوجانه براي دست انداختن به قدرت تبديل شد و بيش از پيش بر خشم ملت مصر افزود و هنگامي‌كه روز جمعه فرا رسيد،‌ ارتش تصميم خود را گرفت تا كار را يكسره كند.
روز شنبه منابع نزديك به مبارك از آخرين ساعات زمامداري وي و اعلام كناره گيري‌اش از قدرت پس از سي سال چنين مي‌گويند: مبارك نمي‌فهميد يا نمي‌خواست بفهمد كه كناره گيري فوري‌اش از قدرت بهترين راهكار براي نجات كشور از اعتراضات و راهپيمايي‌هايي است كه از 25 ژانويه آغاز شده بود.
و يك مقام بلند پايه مصري تاكيد كرد: مبارك مشاور سياسي نداشت تا واقعيت آنچه كه در كشور مي‌گذرد، را به وي اطلاع دهد.


* جمال؛ كانال رسيدن اخبار به مبارك
به گفته اين منبع تمام اطلاعات و خبرها را جمال مبارك پسر حسني مبارك در اختيار وي قرار مي‌داد و آنها را به اطلاعش مي‌رساند،‌ بنابراين اتخاذ تصميمات سياسي صرفا با خود او بود و از بعد سياسي مبارك فردي منزوي بشمار مي‌آمد و هر گامي كه بر مي‌داشت يا تصميمي كه اتخاذ مي‌كرد، ‌ناآگاهانه بود.
همين منبع مي‌افزايد: در اين زمان شاهد بروز اختلافاتي شديد ميان وزيران دولت مصر درباره مطلع ساختن مبارك از حجم و ميزان خطري كه حاكميت وي را تهديد مي‌كند و تلاش جمال مبارك براي مخفي نگهداشتن حقيقت آنچه در خيابان‌هاي مصر مي‌گذرد، هستيم.
اين منابع مي‌گويند: ارتش به محض شروع اعتراضات بسيار نگران و مضطرب بود و هم او بود كه مبارك را واداشت تا عمر سليمان را به عنوان اولين معاونش از سال 1981 به بعد انتخاب كند،‌ هم چنين اين ارتش بود كه مبارك را راضي كرد، براي يافتن راه خروجي از بحران با گروه‌هاي معارض به گفتگو بنشيند.
و پس از اين كه سليمان در انجام ماموريت محوله با شكست مواجه شد، به مبارك اطلاع داد،‌ در صورت عدم پيشرفت مذاكرات به انقلاب نظامي دست خواهد زد.

* روز پنج شنبه همه انتظار داشتند مبارك كناره گيري خود را اعلام كند
با فرارسيدن روز پنج شنبه همگي و از جمله خود ارتش انتظار داشتند كه مبارك كناره گيري خود از قدرت را اعلام كند،‌ حتي حسام بدراوي، دبير كل حرب حاكم روز پنج شنبه در گفتگوي مطبوعاتي خود به اطلاع خبرنگاران رساند كه انتظار مي رود، مبارك امشب به خواسته‌هاي ملت مصر تن دهد و از قدرت كناره‌گيري كند و پس از اين كه مبارك در سخنراني خود عدم كناره گيري از قدرت را اعلام كرد،‌ به گفته منابع آگاه در حزب بدراوي استعفاي خود را از سمت دبير كلي حزب ارائه داد.
در اوج اين تغيير و تحولات شوراي عالي نيروهاي مسلح مصر بدون حضور مبارك تشكيل جلسه داد و با صدور بيانيه‌اي اعتراف كرد كه خواسته‌هاي معترضين خواسته‌هاي بر حق است و آن را بيانيه شماره 1 ناميد كه در جهان عرب از آن به عنوان وقوع انقلاب نظامي ياد شد.
اين منابع گفتند: سخنراني روز پنج شنبه مبارك بمثابه آخرين تلاش مايوسانه براي چنگ زدن وي به قدرت بود و خود مبارك حاضر به ايراد اين سخنراني نبود، بلكه فشار و اصرار خانواده و نزديكانش كه مواجه با اتهاماتي هم چون فساد مالي و غارت و چپاول ثروت كشور شده بودند،‌ او را به اين كار واداشت.

* سخنراني ضبط شده و متن نوشته شده توسط جمال

منابع آگاه گفتند كه متن سخنراني را جمال مبارك تنظيم كرده بود و پيش از ضبط آن بارها متن را تغيير داده بود. آشكار است متن سخنراني كه طي آن مبارك عدم كناره گيري خود از قدرت را اعلام و اختياراتش را به معاونش عمر سليمان منتقل كرده بود، با عجله نوشته شده بود.
به تاكيد ديگر منابع آگاه هنگام ضبط سخنراني "انس الفقي " وزير اطلاع رساني و جمال مبارك در استديو در كنار مبارك بودند و تلويزيون مصر به نقل از الفقي پيش از سخنراني مبارك اعلام كرد كه مبارك از قدرت كناره گيري نخواهد كرد؛ خود الفقي روز شنبه از مقام خود استعفا داد.
روز جمعه ارتش به معترضين مصري اجازه داد، ‌مقابل كاخ رياست جمهوري در قاهره تجمع كنند،‌ درحالي كه در آن زمان مبارك و خانواده‌اش در كاخ ديگر خود در شرم الشيخ در كنار درياي سرخ بسرمي‌بردند.
هم چنين ارتش اجازه محاصره راديو و تلويزيون مصر را نيز به راهپيمايان داد، در حالي كه پيش از آن ارتش فقط نظاره گر محاصره دفتر "احمد شفيق " نخست وزير مصر و ساختمان مجلس اين كشور توسط تظاهر كنندگان بود.
با فرارسيدن ظهر روز جمعه ميليون‌ها معترض به خيابان‌هاي قاهره و اسكندريه و ديگر شهرهاي مصر ريختند و هر دقيقه بر تعداد معترضين در برابر كاخ رياست جمهوي در قاهره افزوده مي‌شد.
ساعاتي بعد عمر سليمان در دو جمله كوتاه كه تلويزيون مصر آن را پخش كرد و 49 ثانيه بيشتر طول نكشيد،‌ كناره گيري مبارك از قدرت را اعلام كرد.

چهارشنبه، بهمن ۲۰، ۱۳۸۹

محاکمه در طبقه منهای دو میلاد ! / انتقادات گسترده از فیلم فرزند صبح افخمی

دست زدن در جایی که کارگردان اشتباه فاحشی کرده ، سوتی داده و یا از او چنین انتظاری نمی رفته است ؛ این واکنش منتقدان و نویسندگان سینمایی مطبوعات یک عرف شده است و معمولاً میزان ضعف یک فیلم از دید آنان با چنین واکنشی رابطه مستقیم دارد . این اتفاق تقریباً در هر چند دقیقه از فیلم «فرزند صبح» تکرار شد به گونه ای که تصور می شد بهروز افخمی همین الان سینما را ترک می کند و می رود . او اما نشست و تا پایان فیلم را تحمل کرد و بعد هم در میان انبوهی از نویسندگان و خبرنگاران مختلفی که او را احاطه کرده بودند ، یک جمله را تکرار می کرد : فیلمنامه من بود ، من کارگردانی کردم اما فیلم من نبود ! و همین جمله پر تکرار پرسشهای منتقدان را بیشتر و بیشتر می کرد . به همین دلیل ، با وجود آنکه اعلام شد سالن پرسش و پاسخ میکروفون ندارد ، فوج جمعیت کارگردان فرزند صبح را از نزدیکیهای در خروجی محوطه به زیرزمین طبقه منهای دو بردند تا یک جلسه محاکمه واقعی برای او تشکیل دهند.
این جلسه پرسش و پاسخ ، یاد آور نشست فیلم بسیار موهن « زمهریر» بود که بیشترین توهینها را به دفاع مقدس و انقلاب روا داشته بود . در آن جلسه هم ، همه خبرنگاران و منتقدان فارغ از هر گونه گرایش و سلیقه سیاسی ، یکصدا علیه آن فیلم موضع گرفتند که خوشبختانه با نگاه متحد آنان و اطلاع رسانی مناسب رسانه ای ، آن فیلم مجال نمایش عمومی نیافت . در این جلسه اما ، موضوع فرق می کرد . فیلم به آن معنی موهن نبود اما بی ارزشی کار و گافهای متعدد سینمایی در کنار شخصیت تاریخی و جهانی امام خمینی ، کم توهینی به او محسوب نمی شود . فیلم در نهایت بی دقتی در فیلمنامه و در جزئیات ، گویی درباره یک پسر بچه روستایی است که کسی که برای اولین بار یا دومین بار دوربین به دست گرفته ، آن را ساخته است . به همین دلیل است که افخمی در مقابل پرسشهایی چون شلوار لی خانم هدیه تهرانی – دایه امام – در سالهای سده پیش! ، وجود دکل برق و تیر چراغ برق در جاده روستایی آنموقع! و جلوتر از آن عبارت « گذرنامه »! در هنگام تبعید امام به ترکیه و نیز معلوم شدن ریل تراولینگ فیلمبرداری در دو صحنه فیلم و ریتم بسیار کند و فضای سرد و بیروح فیلم ، جوابی نداشت و آن را به ماجرای تدوین ! بی اجازه او که پس از هفت سال ، ادامه پیدا کرده است مربوط می دانست .
افخمی هزینه فیلم را حدود دو میلیارد تومان اعلام کرد و البته گفت برای بسیاری از هزینه ها ، بودجه نداشته ایم . وی درباره واکنش خانواده امام به این فیلم هم گفت : آنها فیلم را دیده اند اما از واکنش آنان اطلاعی ندارم .
کارگردان فرزند صبح درباره انتقادات گسترده از بی داستانی و صحنه های طولانی باد در علفزار روستا یا نشان دادن مرغ و خروسها یا قدم زدن طولانی روح الله کودک در روستا ، مسابقه ماندن زیر آب ( که تمام سالن یکصدا برای مسخره کردن کارگردان همراه با بچه های فیلم تا شماره 90 می شمردند !) و واکنش منفی مردم نسبت به این نکات بی ارزش که بخش اعظم فیلم را به خود اختصاص داده است نیز گفت : من به برداشت مردم چه کار دارم ؟ من فیلم خودم را ساخته ام و برای فیلم خودم هم ، خودم تصمیم می گیرم .
وی توضیح نداد که اگر کارگردان برای فیلم خودش ، خودش تصمیم می گیرد و مثلاً اگر مجاز باشد در بی ربط ترین حالت ، دوران تبعید امام را به سکانسهای مختلف دوران کودکی امام وصل کند ، آیا این اجازه را هم دارد که جمله ای که با هیچ تسامحی امکان گفتن آن از سوی امام وجود ندارد و اصلاً در ادبیات دینی و سیاسی امام جایگاهی ندارد چگونه در فیلم بر زبان او جاری شده است ؛ آنجا که در هنگام تبعید از ایران به ترکیه ، در هواپیمای نظامی به خلبان می گوید : من برای دفاع از میهنم تبعید می شوم !
فیلم آنچنان مغشوش و بی سرو ته بود که شریفی نیا بازیگر نقش حاج احمد آقا ، پس از پایان فیلم در برابر پرسشهای خبرنگاران هیچ حرفی برای گفتن در دفاع از فیلم نداشت و سکوت کرده بود .
***
فیلم فرزند صبح نیمه شب دوشنبه در حالی تمام شد که امیدهای مشتاقان دیدار فیلمی قابل قبول از امام بر صفحه عریض سینما به طور کامل به یأس تبدیل شد . کاش آن یک میلیارد و هشت صد میلیون تومانی که خرج این فیلم شد ، به طور کامل به فیلمساز داده می شد تا چنین چیزی تحویل سینما نمی شد . این افسوس زمانی بیشتر می شود که می بینیم شخصیتهای درجه چندم جهانی ، بر پرده سینما با چه تصاویر هنری اعجاب برانگیزی ظاهر می شوند و آقای افخمی از ساخت یک فیلم معمولی درباره بزرگترین شخصیت تاریخ معاصر جهان عاجز بوده است .
شاید آقای افخمی پس از هفت سال نتوانسته باشد کمترین حق امام را ادا کند ، اما هیچ شکی نیست که نسل جدید و پر انرژیی که بر ساحت دین و دانش و سیاست و هنر و ادبیات و حوزه های مختلف اجتماعی روز به روز ، رویشهای آنان را مشاهده می کنیم ، حتماً دست به کار خواهند شد و با دستهای پر توان خود ، امام خمینی را بسیار باشکوه و قدرتمند - در حد توان خود – بر پرده سینما نشان خواهند داد تا آنوقت معلوم شود حساب آنان با مدعیان ، چه فاصله ای دارد . آنروز هم دیر نیست .

سه‌شنبه، بهمن ۱۲، ۱۳۸۹

کثیفان می روند نوبت به نوبت