آمار كوشالي: سپتامبر 2008

كوشالي

دوشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۸۷

ماه رمضان و دست پخت ضرغامی

ماه رمضان امسال ، بر اساس تجربه چند سال اخیر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بر مبنای شعار سال جاری کشور یعنی نوآوری و شکوفایی سنگ تمام گذاشت و در راستای ایجاد حال و هوای عرفانی جامعه به امر مهم آموزش لحیم کاری ، جاسازی قره قروت ، تعلیم و تعلم جدیدترین دشنامهای رایج ، روزه خواری ، ایجاد چشم برزخی برای بندگان برگزیده خدا همچون افسانه بایگان ، استفاده همراه با تعمد از اسامی ائمه اطهار برای برخی از خلافکاران حرفه ای ، قاطی کردن دزد و پلیس و ایجاد ارتباط خانوادگی بین این دو قشر و ... اهتمام نمود و اینها تنها گوشه های کوچکی از دست پخت برادر انقلابی و فاتح لانه جاسوسی آمریکا ، ضرغامی بود که به ملت ایران هدیه نمود و علیرغم اعتراضات گسترده مردمی نسبت به مفاهیم و محتوای سریالهای ویژه ماه رمضان سیما ( بخوانید نان خانه نور چشمی های برادر ضرغامی و معاونت سیما ) نوآوری و شکوفایی ضرغامی را پایانی نبود و همچون روال پنج سال گذشته مرغشان یک پا داشت و بس
تنها یک چیز باقی می ماند و آن هم این سوال که حرمت شکنی و مبارزه با هنجارها با جدیدترین شیوه های نوآورانه و شکوفامحور تا کجا ادامه خواهد یافت و آیا منظور نظر رهبری معظم این بود ؟

چهارشنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۷

عاقبت منافقین ، هشداری برای جوانان امروز

در روزهای اخیر شاهد آن هستیم که قرارگاه اشرف به عنوان آخرین پناهگاه سازمان مجاهدین خلق و یا به عبارت بهتر منافقین خلق ، در آستانه فروپاشی قرار گرفته و علیرغم حمایتهای آشکار آمریکائیها ، با اصرار دولت و ملت عراق اعضای این گروهک مفلوک سیاسی چاره ای جز خروج از این کشور ندارند
با قدرت گرفتن نظام جمهوری اسلامی ایران و قرار گرفتن نام گروهک منافقین در لیست گروههای تروریستی در سطح دنیا ، نارضایتی شدید داخلی و سیاست سرکوب و حذف ناراضیان طی چند سال اخیر شرایط رقت باری را برای جمعی از هم وطنان فریب خورده ایران عزیز شاهدیم که قلب آدمی را می فشرد و انسان آرزو می کند که هیچگاه در چنین شرایطی گرفتار نشود
جوانانی که در اوج آرمانگرایی جذب شعارهای ظاهر فریب آزادی ، حقوق برابر ، مبارزه با طاغوت و ... شده و به ندای سران آلوده فکر لبیک گفته و در راه شعارهای آنها همه چیزشان را به میدان آوردند. در گامهای نخست به جنبشهای غیر مسلحانه پیوسته و پس از مدتی دست به اسلحه برده و بزرگان نظام جمهوری اسلامی را یکی پس از دیگری به شهادت رساندند
در ادامه به دامان کشورهای اروپایی گریخته و همزمان با سالهای نخستین جنگ تحمیلی در نقش ستون پنجم دشمن خیانت را به اوج رساندند . با افزایش فشارهای بین المللی نظام جمهوری اسلامی ، مجاهدین خلق و سران منحرفشان از روی ناچاری به دژخیمان صدام متوسل شده و در کنار دریوزگی صهیونیست بین المللی ، به جنگ ملت ایران در میادین رسمی جنگ قدم نهادند اما در روزهای پایانی جنگ و طی عملیات مرصاد ضربه وحشتناک دیگری را متحمل شده و گامی دیگر در جهت اضمحلال برداشتند . با آغاز جنگ آمریکا بر ضد صدام ، سران این گروهک دچار سرگیجه سیاسی شده و بر دو راهی جنگ دو پشتیبان قدیمی خود ضربه دیگری را متحمل شد و در این مقطع دست به دامن رژیم اشغالگر قدس شدند و با هماهنگی آنها در کنار نظام نیمه جان صدام به کشتار شیعیان و کردهای عراق دست یازیدند . با شروع جنگ دوم آمریکا بر ضد حکومت صدام و نابودی کامل این نظام استبدادی کار این گروه سخت تر و غیر قابل تحمل تر شد و عملا اعضای این گروهک بدبخت در برابر ملت خشمگین عراق در قرارگاه اشرف و تحت حمایت اشغالگران آمریکایی به آخرین تلاشهای خود مشغول شدند تا اینکه با مصوبات اخیر مجلس عراق به نابودی کامل رسیدند . فرماندهان رده بالا طبق معمول با همکاری ارباب بزرگ از منطقه گریخته و اعضای فریب خورده در انتظار سرنوشت مبهم خود بسر می برند
جوانانی که با آرمانهای عالی شروع کرده بودند ، پس از سه دهه ترور ، وطن فروشی ، جاسوسی برای دشمن ، جنگ مستقیم با سربازان وطن ، همنشینی با جنایتکارترین حکومت منطقه و نوکری صهیونیزم بین المللی به تفکر نشسته اند که چه می خواستند و چه شد . این جنایات در کنار مصیبتهای دردناک زندگی و شرایط غیر انسانی تحمیل شده بر اعضاء و بهره کشی های جسمی و روحی هر انسان آرمانگرایی را به پوچی محض می رساند
آنچه امروز مهم است آنکه دشمن این ملت غیور و هوشمند ، از پا ننشسته است و همچنان در حال عضو گیری از میان جوانان خوب و آرمانگرای کشورمان برای رسیدن به اهداف نامشروع خود می باشد و در این گیر و دار جوان آرمانگرای غرب دوست ما باید بیشتر و بیشتر در احوالات کهنه سربازان هم فکر خود در عراق بیندیشد . متأسفانه در بازیهای سیاسی سالهای بالندگی غربگرایان وطنی در دوره اصلاحات ، جمعی از جوانان پرشور کشور وارد ورطه ای شدند که در نهایت منجر به فرار و پناهندگی تعدادی از آنها گردید . صحبتهای روز گذشته احمد باطبی به عنوان یکی از این سرمایه های بر باد رفته ملی در حمایت از گروهک نابود شده منافقین قلب را آنچنان می فشارد که انسان آرزو می کند ای کاش این جوانها کمی در کار بازیگران نامرد سیاست دقیق شده و راه اشتباه رفته شده توسط دوستان سلف خود را دوباره طی نکنند . راهی که تا قبل از نابودی کامل رهروانش ، آنها را وادار به وطن فروشی ، تن فروشی ، فکر فروشی ، شرف فروشی و حق فروشی خواهد کرد و این عاقبت قطعی کسانی است که از نعمت عقل خود به درستی استفاده ننمایند

دوشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۷

ملت اگر مطمئن باشند ، پای عدالت خواهند ایستاد

سه سال از پیروزی بزرگ اصولگرایان ، شاخه عدالت خواه می گذرد و در این مدت شاهد پدیده ای عجیب و غیر معمول در زندگی جاری مردم بودیم . دولتی بر سر کار آمد که مردم و عموم سیاستمداران تردیدی در پاک دستی و سلامت رئیس آن نداشته و ندارند حتی اکثریت قابل توجهی از کابینه نیز در این مسیر با رئیس جمهور هم داستانند
مهمترین شعار این دولت برقراری عدالت اجتماعی و کم کردن فاصله طبقاتی بوده و همواره بر پیگیری این هدف تأکید می نماید . از باب تلاش و کوشش شبانه روزی نیز کسی تردید در پرکاری بی نظیر این دولت و مدیران ارشد آن ندارد به حدی که بسیاری از دوستان جناب آقای دکتر احمدی نژاد در مقام خیرخواهی از او درخواست استراحت بیشتر برای حفظ سلامت جسمی داشته اند
اما آثار این همه شعار ، پاک دستی و تلاش شبانه روزی در متن جامعه معکوس و تا حدود زیادی برای طبقات ضعیف و گرفتار ناامید کننده بوده است
گرانیهای مکرر ، افزایش فاصله طبقاتی ، عدم تحقق عدالت مورد نظر ، خبرهای دلسرد کننده از موضوع مبارزه با مفاسد اقتصادی ،تبلیغات مداوم مبنی بر شکست قطعی شعار عدالت در عرصه عمل و ... ء
مردم سوالات مهمی را طی 9 ماه باقیمانده تا انتخابات دهم در ذهن خود بررسی و در روز بیست و دوم خرداد هشتادو هشت بر روی برگه های رای پاسخ خواهند داد و آن اینکه : چرا ، چرا ، چرا ؟
آیا دکتر احمدی نژاد در طرح شعارهای خود صادق نبوده و تمام این مسائل عوام فریبی بوده است ؟

آیا دکتر احمدی نژاد علیرغم صداقت در گفتار و رفتار ، فاقد یک استراتژی مشخص برای اجرای عدالت بوده است ؟

آیا دکتر احمدی نژاد علیرغم صداقت در گفتار و رفتار ، توان مبارزه با مافیای قدرت و ثروت را نداشته است ؟

آیا دکتر احمدی نژاد در عین صداقت و پایبندی به شعارهای خود ، در جنگی تمام عیار با مفیای قدرت و ثروت به سر می برد که عوارض این مبارزه تمام عیار اینگونه در زندگی مردم نمود یافته است ؟

آیا دکتر احمدی نژاد در عین صداقت و پایبندی به شعارهای خود ، خواهد توانست افق خوشایند جامعه عدالت پیشه را روشن نموده وتحمل این همه سختی و مشکل را برای ملت توجیه پذیر نماید ؟

دولت نهم تا روز انتخابات فرصت دارد تا پاسخی دقیق ، روشن و ملموس به این سوالات طبیعی ملت شریف ایران بدهد و اگر بتواند پاسخی صحیح و درخور شعور این مردم باهوش فراهم سازد ، قطعا دکتر احمدی نژاد با رأی بالا و پشتوانه ای بی همتا خواهد توانست چهار سال دیگر به افتخار نوکری ملت ایران نائل گردد وهیچ کدام از بازیگران دنیای سیاست نخواهند توانست گوی سبقت را از او بربایند اگر چه افرادی متنفذ و حزب مندی همچون خاتمی ، کروبی ، عارف ، هاشمی رقسنجانی ، قالیباف ، یا حداد عادل باشند

پنجشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۷

دکتر احمدی نژاد یا حاج آقا خاتمی ، مسئله این است
هرچه به ایام انتخابات ریاست جمهوری نزدیکتر می شویم میزان شلوغ کاری طرفداران کاندیداهای احتمالی بیشتر و بیشتر می شود
اما محور اصلی شخصیتهای مطرح در دو اردوگاه اصولگرا و اصلاح طلب آقایان احمدی نژاد و خاتمی هستند و سایر افراد مطرح از هر دو جناح در افکار عمومی قابل مقایسه با این دو نفر نیستند . نظرسنجی های اولیه از شخصیتهای مطرح دو جناح هم موید همین فاصله غیر قابل مقایسه دو گزینه اول مطرح ، نسبت به سایر گزینه هاست
نگاهی به انتخاباتهای پیشین ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد که روسای جمهور پایبند به نظام جملگی در دو دوره چهار ساله زمام امور را در دست داشته اند مگر آنکه به شهادت رسیده باشند . البته وضعیت بنی صدر داستان دیگری بود که همگان از آن مطلع هستند
با این مقدمه به نظر می رسد که در صورت کاندیداتوری آقایان دکتر احمدی نژاد و حاج آقا خاتمی ، دکتر یک قدم پیشتر است . اما به قول تئورسین جنبش اصلاحات جناب بهزاد نبوی آلترناتیو دیگری برای این رقابت در اردوگاه اصلاح طلبان نیست که بتواند مانع پیروزی آقای احمدی نژاد شود .
تجربه عملکرد سازمان مجاهدین و حزب مشارکت نشان می دهد که برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود از هزینه کردن سرمایه های معنوی جنبش اصلاحات منعی ندارند و لذا برای کشانیدن پای آقای خاتمی به این رقابت از هیچ تلاشی کوتاهی نخواهند کرد ولو به قیمت عوارض ناشی از شکست محتمل آقای خاتمی و سوخته شدن این مهره مهم اصلاح طلبان . اما در همین مجموعه عده ای دیگر نگهداری گزینه خاتمی را برای دوره یازدهم که در آن ، شرایط برابر کلیه کاندیداها ، احتمال موفقیت را افزایش می دهد ترجیح می دهند و تمایل ندارند شخصیت او را هزینه ریسک خطرناک احزاب پدرخوانده کنند
در سوی دیگر میدان ، به نظر می رسد علیرغم گزینه های فراوانتر، از جهت برنامه محورتر بودن بزرگان اصولگرا و تأییدات مکرر رهبری مشکلات چندانی برای ائتلاف بر روی آقای احمدی نژاد نباشد . خصوصا که اتحاد بالای 90% در انتخابات مجلس هشتم نتایج فراوانی را برای اصولگرایان حاصل نموده است آن هم در جایی که اسم و رسم یاران خاتمی و اسم و رسم حزب کروبی نتوانست گرهی از کار اصلاح طلبان بگشاید همانطور که نام قالیباف و رضایی نتوانست اتحاد اصولگرایان را در هم بشکند
حال با این شرایط می توان گفت : خاتمی یا احمدی نژاد ، مسئله این است ... ء

دوشنبه، شهریور ۱۱، ۱۳۸۷

سکوت مخالفین دکتر احمدی نژاد ، پذیرش کلام رهبری یا ... ؟

به دنبال سخنان روشن و غیرقابل تأویل رهبری معظم و هوشمند انقلاب در حمایت از دولت نهم همزمان با هفته دولت ، چند روزی است که مخالفین شناخته شده داخلی دولت نهم و دکتر احمدی نژاد در موضعی انفعالی قرار گرفته و از حجم فوق العاده بالای تخریبها و اشکال تراشی هایشان کاسته شده که این تحول جدید ارزش توجه بیشتر را دارد
مخالفین دولت دکتر احمدی نژاد از سه جنس ذاتا متفاوت تشکیل شده اند که تنها وجه اشتراک آنها همین مخالفت است و بس
گروه نخست جمعی از مدعیان اصولگرایی هستند که به جبر روزگار در انتخابات نهم ریاست جمهوری بر روی گزینه های دیگر اصولگرایی سرمایه گذاری کرده بودند و پس از آشکار شدن نشانه های پیروزی دکتر احمدی نژاد تلاش کردند تا خود را وارد ساختار مدیریتی دولت کنند اما به دلایل مختلف موفق نشده و ناخواسته به جرگه مخالفین و منتقدین شدیداللحن آن درآمدند
گروه دوم طرفداران رقیب انتخاباتی دکتر احمدی نژاد در مرحله دوم ریاست جمهوری نهم هستند که با روی کار آمدن دولت دکتر احمدی نژاد خواب خوش ریاستها و مدیریتهای از پیش تعیین شده ایشان تعبیر نشد ولذا حضور دولت نهم را دلیل ذاتی ناکامیهای خود می دانند . البته عقبه این گروه را جمع متنفذی از صاحبان سرمایه و ملک و املاک تشکیل می دهند که به صورت ساختاری با شعارهای عدالتخواهانه دولت نهم مشکل دارند وتلاش می کنند ترس خود از دکتر احمدی نژاد را با کمک شایعات و دروغ گوئیها به کل جامعه سرایت دهند
گروه سوم از مخالفین دولت نهم ، مخالفین تفکر اصولگرایی هستند که جمع زیادی از ایشان در اردوگاه اصلاح طلبی گرد آمده و برنامه ریزی می کنند . البته در داخل این جمع نیز تفاوتهای ساختاری بسیاری وجود دارد لیکن شاخص نسبی این مجموعه ، مشکل ریشه ای با پذیرش اصل مترقی و قانونی ولایت مطلقه فقیه بوده و می باشد
با این تقسیم بندی روشن می شود که در پی سخنان محکم و روشن رهبری آگاه و فرزانه ، حضرت آیت الله خامنه ای ( حفظه الله ) در قلوب این مخالفین چه می گذرد و احتمالا چگونه می اندیشند
در باب واکنش گروه نخست ، تمکین قلبی در برابر این نظر رهبری چندان متصور نیست اما می توان امیدوار بود که از باب اعتقاد به اصل ولایت فقیه تا حدودی از مسیر تخریب به مسیر انتقاد مستدل تغییر موضع دهند چنانکه دو تن از بزرگان این گروه یعنی آقایان احمد توکلی و خوش چهره پس از سخنان رهبری معظم به انتقاد از رویکرد تخریبی نسبت به دولت نهم پرداخته و به نوعی خود را از مرحله تخریب به مرحله منتقد منصف جابجا کردند
در باب واکنش گروه دوم ، بسیار روشن است که دچار تعارض شدید میان منافع مستقیم و احترام به جایگاه ولایت فقیه ، شده واحتمالا از سیاست تعرض مستقیم و آشکار به دولت کاسته و برروی پروژه تخریب زیر زمینی و پشت پرده ای سرمایه گذاری بیشتری داشته باشند
اما در مورد گروه سوم ، با توجه به رویکرد ساختاری آنها ، به احتمال فراوان روند تخریبی و انتقادی شدیدتری را اعمال خواهند نمود تا بدین صورت علاوه بر تقابل همه جانبه با دولت نهم به صورت غیر مستقیم به تضعیف جایگاه ولایت مطلقه فقیه همت گمارند
لذا سکوت چند روزه این گروهها را می توان آرامش قبل از طوفانی دانست که با نزدیک شدن به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بر فضای سیاسی کشور وزیدن خواهد گرفت و در این راه ائتلاف گروههای دوم و سوم قطعی بوده و زمان تکلیف رویکرد گروه نخست را نیز نشان خواهد داد

دعاى امام على(عليه السلام) هنگام رؤيت هلال رمضان

امير المؤمنين (عليه السلام) مى‏فرمايد: «قل اللهم انى اسالك خير هذا الشهر، و فتحه و نوره، و نصره،و بركته، و طهوره، و رزقه، و اسئلك خير ما فيه و خير ما بعده، و اعوذ بك من شر ما فيه و ما بعده، اللهم ادخله علينا بالامن و الايمان، و السلامة و الاسلام، و البركة و التقوى، و التوفيق لما تحب و ترضى‏» (1) و بگو بار پروردگارا خير و خوبى در اين ماه را از تو مى‏خواهم و همچنين فتح و پيروزى (بر شيطان) و نورانيت، و يارى (بر روزه‏دارى) و بركت و طهارت، و روزى اين ماه را از تو مى‏طلبم، و از تو خير آنچه در اين ماه هست و بعد از ماه مسئلت مى‏نمايم، و به تو پناه مى‏آورم از شر و بدى آنچه در اين ماه مى‏باشد، و آنچه بعد از آن است، بار پروردگارا اين ماه را با امن و امان و ايمان به تو و سلامت نفس و نعمت اسلام، و بركت و تقوى و توفيق يافتن به آنچه تو دوست مى‏دارى و راضى مى‏گردى بر ما وارد گردان (كه همه اوصاف شايسته را در اين ماه داشته باشيم).ء
پى‏نوشت:
(1) من لا يحضره الفقيه، ص 100