آمار كوشالي: عقده های درونی ، مجوز تهمت و دروغ ؟!

كوشالي

دوشنبه، مرداد ۲۱، ۱۳۸۷

عقده های درونی ، مجوز تهمت و دروغ ؟!

چرا احمد توکلی به اینجا رسید ؟

گاهی از خود می پرسم که چرا بعضی از انسانها در راه رسیدن به اهداف خود ، مجوز هرگونه رفتاری را برای خود صادر نموده و در این راه از هیچ کدام از نواهی شرع ، تکالیف عقل و شرافت انسانی ، تأثیر نمی پذیرند
این شرایط برای کسانی که خود را متشرع جلوه داده و ظاهرالصلاح نشان می دهند و برای خود شأن اصولگرایی قائلند بسیار ناپسندتر بوده و حکایت از ناخالصی ها و بی تقوایی هاست
دعواهای سیاسی عمری کوتاه و گذرا دارند اما ریختن آبروی یک مسلمان بخاطر تقابل با یک تفکر سیاسی آن هم با انواع دروغها و تهمتها اثراتی وضعی و ساختاری دارد که تا محشر کبری دامنگیر انسان است . آیا روز جوابگویی و حساب و کتاب وجود ندارد یا افرادی همچون احمد توکلی برای خود شأنی فراتر از 169 نماینده مجلس ، رئیس مجلس ، رئیس جمهور ، رهبری معظم و ... قائلند که علیرغم حمایتهای مصرح این بزرگان نظام از وزیر کشور جدید دولت نهم ، جناب آقای دکتر کردان ، پای را از گلیم خود بیرون نهاده و ضمن زیر سوال بردن نظر این همه انسان صاحب نظر به تهمت و دروغ روی آورده اند ؟
این کدامین عقده درونی است که موجب می شود جمعی مدعی بی تقوا ، در طول عمر مجلس هفتم به روشهای مختلف و در کمال ناجوانمردی رئیس جمهور منتخب هفده میلیون ایرانی را تحت انواع و اقسام فشارها قرار داده و در راه تخریب دولت نهم و شخص رئیس جمهور محبوب و مردمی ضمن مخالفت با اکثر قریب به اتفاق شاخصه های لوایح دولت ، قوانینی را بر دولت نهم تحمیل کنند که پس از بروزعوارض وحشتناک اقتصادی در جامعه ، کل عواقب آن را برعهده دولت خوانده و از این جهت نیز آن را تخریب کنند
در مجلس هشتم هم علیرغم بی توجهی آشکار مردم به این گروهک انحرافی که خود را اصولگرای تحول خواه (یا اصولگرای ضد ارزشی ) نامیده بودند ، تعدادی از نفرات خود را در قالب نفاق وارد لیست طرفداران دکتر احمدی نژاد نموده و توانستند از این طریق بار دیگر خود را به کرسی مجلس برسانند اما چون در اقلیت شدید به سر می برند با استفاده از ابزارهای نامناسبی همچون تهمت ، دروغ ، نیرنگ و خدعه ، لابی های شبه صهیونیستی ، پخش شبنامه و روزنامه های سراسر فریب و ... برای رسیدن به اهداف نامشروع خود دست و پا می زنند
واقعا شکست در انتخابات نهم ریاست جمهوری که در آن این آقایان با هزینه های میلیاردی برای سردار قالیباف و انواع و اقسام نظرسازیهای فریبکارانه ، استعفاهای انتخاباتی در راستای بالا بردن گزینه مورد نظر ، شایعات عجیب حتی در حد تهمت به رهبری با عنوان حمایت از گزینه مد نظر خود و ... نتوانستند به کرسی ریاست و وزارتهای مورد نظر برسند این قدر دردناک بوده است ؟
در آن روز که هنوز رفتارهای منافقانه این به اصطلاح اصولگرایان تحول خواه برای مردم روشن نبود نتوانستند کاری از پیش ببرند آیا هم اکنون چنین می پندارند که می توانند ملت را بفریبند ؟ هرچند که ریشه های خود را در بیت المال شهرداری تهران مستحکم نموده و از مسائل مالی مطمئن باشند آیا می اندیشند که از مکر خدا در امانند ؟
آخرین نکته اینکه بار دیگر باید به مخاطب شناسی دکتر احمدی نژاد هزار آفرین گفت که از نخستین روزریاست جمهوری ، انحرافات این جریان مدعی اصولگرایی را شناخته و علیرغم پیش بینی های اولیه سیاسیون به هیچ عنوان به سران این تفکر اعتماد ننمود و امروز زاویه های پنهان و انحرافی این تفکر برای عموم مردم آشکارتر می شود
شاید همدوشی با بهزاد نبوی در دوران وزارت کار دولت آقای موسوی و نسبت فامیلی نزدیک با آقای زیباکلام و تحصیلات عالیه ! در کشور دوست و همراز بریتانیای کبیر بر پسر خاله دکتر لاریجانی بودن چربیده و در جهت گیری های فعلی برادر عدالت خواه ؟؟؟!!! احمد توکلی بی تأثیر نباشد