آمار كوشالي

كوشالي

پنجشنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۷

کارگزاران اینجا ، کارگزاران آنجا ، کارگزاران همه جا !؟

با نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاست جمهوری نگاهی دقیق به عملکرد حزب « مصلحت» گرای کارگزاران سردار سازندگی می تواند بسیار مفید فایده باشد
نوع شکل گیری این حزب در دوران ریاست جمهوری آقای رفسنجانی بر کسی پوشیده نیست لیکن رصد عملکرد این مجموعه منسجم و هدفمند در سالهای اخیر ، نمایشگر اهداف نانوشته برخی از مدعیان قدرت ، ثروت و لیبرال دموکراسی اسلامی ! میباشد
در پایان دوران ریاست جمهوری پدرخوانده حزب ، آقایان دست به کار شده و با توجه به شرایط روز ضمن حمایت مالی پشت صحنه از آقای ناطق نوری در هفته های پایانی انتخابات سال 76 ناگهان تغییر رویه داده و در لباس اصلاح طلبی ظاهر شدند
پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات با روش خاص خود تمامی مناصب اقتصادی را در دست گرفته و طی هشت سال فرصت بدست آمده ضمن پیشبرد اهداف اقتصادی خود ( ذیل سیستم سرمایه داری ) از گفتمان محوری و آزادی شدیدا حمایت فرمودند و برای همگان فرصت گفتمان و آزادی را تسهیل نمودند غیر از کسانی که نسبت به تاراج بیت المال ابراز مخالفت می کردند
پس از پایان دوران ریاست جمهوری خاتمی ، اعضای این حزب برای بازگشت به وضعیت قدرت حداکثری ، پدرخوانده را مجاب نمودند که باید به عرصه بازگردد و انصافا در این راه سنگ تمام گذاشتند . آنها بار دیگر توانستند به نوعی همگرایی نانوشته با اصلاح طلبان دست یابند و آن بدین مضمون بود که در فاز اول انتخابات هر کدام از طرفین برای کاندیدای اختصاصی خود ( رفسنجانی و معین ) تلاش کنند و در مرحله دوم ائتلاف نمایند . ضمنا طرح سرداران جوانتر پدرخوانده همچون محسن رضایی و قالیباف در همین فرصت ، برای سالهای آینده هدفگزاری و اجرا شد
بدینوسیله آقایان هم صاحب اصولگرایان تحولخواه ( محسن رضایی ) ، هم صاحب اصولگرایان اصلاح طلب ( باقر قالیباف ) ، هم صاحب اصلاح طلبان لیبرال دموکراسی خواه ( مصطفی معین ) و هم صاحب کاندیدای اصلی خود یعنی پدرخوانده عزیز بودند و با توجه به نوع تحلیلها از موفقیت خود مطمئن بودند هرچند که در تحلیلهای خود تنها مولفه ای را که ندیده بودند ، مشیت الهی بود که همین مولفه و همچنین هوشمندی ملت کار دستشان داد و کابوس احمدی نژاد بر سرشان فرو افتاد
حدود چهار سال از آن تاریخ می گذرد . چهار سالی که دوستان حزب کارگزاران سردار سازندگی بیکار ننشستند و با توجه به سبک کار بزرگان لیبرال دموکراسی به توهین ، تحقیر ، ایجاد بحران مالی و فرهنگی و شکستن ابهت جایگاه ریاست جمهوری از هر راه ممکن مشغول شدند
امروز در ایام تبلیغات انتخاباتی دهمین دوره ریاست جمهوری هستیم . شاید بارها شعار «هرکس غیر از احمدی نژاد» را شنیده باشید اما این شعار جدید التأسیس نیست . با شروح فوق الذکر مشاهده می شود که شیوه سرمایه گذاری حداکثری در میان گزینه های مطرح جهت ایجاد بستر لازم برای حضور تعیین کننده در قوه مجریه در دوره های قبلی نیز سابقه داشته است
در این دوره نیز شاهدیم که روش برخورد این حزب با آقای احمدی نژاد و سایر کاندیداهای احتمالی از همین ساختار تبعیت می کند لذا شاهدیم که بدنه اصلی کارگزاران در معیت آقای خاتمی چهره می نمایند ( به دلیل آنکه در نظر سنجیها بهترین رقیب برای احمدی نژاد شناخته شده است ) اما تعدادی از چهره های شاخص این حزب ( با محوریت کرباسچی ) در پی تجربه انتخابات قبل و میزان آرائ قابل توجه کروبی ، او را نیز در حلقه عزیزان تحت پوشش در آورده و علیرغم اصرار بر عدم پذیرش ریاست ستاد تبلیغاتی شیخ با کمال میل اعلام می فرمایند که حاضرند کفش آقا را واکس بزنند !؟
از دیگر سو تلاش شبانه روزی در ایجاد شکاف میان اصولگرایان در اجماع بر روی احمدی نژاد با کلید زدن تئوری دولت وحدت ملی و مطرح نمودن افرادی همچون ولایتی و لاریجانی ( نیروهای معتمد رهبری ) ضمن به لرزه در آوردن پایه های اجماع در جبهه اصولگرایی در ماه پایانی فعالیتهای انتخاباتی همان گزینه اصلی جایگزین پدرخوانده یعنی اصولگرای اصلاح طلب بزرگ ، تحولخواه بی نظیر و سردار جبهه های نظامی ، انتظامی و شهروندی ، برادر قالیباف را از آستین بیرون آورده و او را کعبه آمال اصولگرایان جا بزنند . اگرچه در انتخابات مجلس هشتم تلاش بسیاری نمودند تا گام نخست این پروژه را اجرایی کنند که با زیرکی بزرگان اصولگرایی این حرکت ناکام ماند اما دوستان حزب کارگزاران سردار سازندگی ناامید نیستند و با امتحان شانس مجدد خود در این انتخابات اهداف حداکثری و حداقلی خاصی را به شرح زیر دنبال می کنند

الف ) در صورت موفقیت کامل ، جوان جویای نام و قدرت طلبی را مطرح می کنند که می تواند جایگزین مناسبی برای پدرخوانده باشد و حضرت ایشان می توانند در پی این موفقیت به بازنشستگی رفته و استفاده بهینه از باقیمانده عمر خود در دستور کار قرار دهد و سردار جوان تا بیست سال بعد ، پرچم حزب را در دست خواهد داشت

ب ) در صورت عدم موفقیت سردار قالیباف ، مشکلی حاصل نمی شود و شیوه کار در این انتخابات می تواند پایه های معروفیت بیشتر او را برای انتخابات بعدی که دیگر رقیب سرسختی مانند احمدی نژاد در کار نیست محکم کرده و جایگاه او را به عنوان مهمترین امید اصولگرایان برای مقابله با اصلاح طلبان تثبیت نماید

ج ) با ایجاد شکاف در صف متحد اصولگرایان ، بخشی از آراء احمدی نژاد را کم کرده و شانس رقبای ایشان را افزایش دهند

د ) در صورت موفقیت کروبی اهرمهای بخش مربوط به ایشان بجای واکس زدن کفش حاج آقا به ایشان اطمینان خواهند داد که کلیه امور مملکت را با علمی ترین و عملی ترین روشها متناسب با آخرین متدهای کشورهای پیشرفته راهبری خواهند نمود و ایشان بهتر است امور مهمتری چون چانه زدن با رهبری را عهده دار شوند

ه ) در صورت موفقیت خاتمی با توجه به زیرکی ایشان و برخی از اطرافیانشان که در حقیقت رقیب هم فکر و هم جهت محسوب می شوند و در انتخابات مجلس ششم نشان داده اند که هر لحظه ممکن است به ایشان رکب بزنند را از نزدیک و با حداکثر قدرت کنترل کنند ضمن اینکه تجربه از دست دادن صندلی قدرت به دوستان مشارکتی و مجاهدی ایشان آموخته است که در برابر احتمالات خطرناکی چون احمدی نژاد رکب زدن هیچ سودی برایشان نخواهد داشت و تنها هر دو گروه را زمینگیر خواهد نمود و باید خیلی سخاوتمندانه حق و حقوق ایشان را پرداخت کنند

ز ) در صورت پیروزی احمدی نژاد باز هم چیزی را از دست نداده اند چون به سرعت چهار سال بعد نیز با کمی صبر و حوصله و تخریب ایجاد موانع قضایی بر سر راه پرونده های بزرگ سوء استفاده مالی و سیاسی ، می گذرد و با سرمایه گزاریهای صورت گرفته در آینده تمام شانسهای احتمالی ، خودی محسوب می شوند

تذکر مهم ) تحرکات میرحسین موسوی برای دوستان حزب تا حدودی نگران کننده است و به نظر می رسد با بستر سازی دولت احمدی نژاد این اژدهای خفته شرایط را برای بروز و ظهور در انتخابات یازدهم و برگزاری یک مانور تبلیغاتی در این دوره آماده می کند که باید سریعا برای مهار او تمهیدی اندیشیده شود