آمار كوشالي

كوشالي

یکشنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۷

چرا دکتر احمدی نژاد را دوست دارم ؟

انسانها در افق دیدگاه خود اهدافی را تعیین کرده و در راستای تحقق آن اهداف به تنظیم مناسباتشان با اطرافیان اقدام می کنند
هدف گزاری در سطح جامعه کاری دشوارتر است که با توجه به ابزارهای بشری ، بهترین مسیر احترام عمومی به آراء اکثریت در انتخاب فرد یا مجموعه ای برای عهده دار شدن این مهم است ، هرچند که برخی با آن موافق نباشند
نظام جمهوری اسلامی ایران ، با هدایتهای معمار بزرگ انقلاب اسلامی ، امام خمینی (ره) پایه ریزی و هدفگزاری شد و با رای بالای 98 درصدی ملت ، صاحب هویت اسلامی با شکل جمهوری گردید
ذکر مقدمه فوق برای ورود به بحث اصلی مورد نظر در این مجال از این جهت ضروری بود که بدانیم مبنای گفتمان نگارنده چیست و در نتیجه آن دسته از مخاطبان که سنخیتی با این مبنا ندارند ، وقت و نیروی ذهنی خود را بیهوده معطل نسازند ... و اما بعد
در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری این نظام مقدس ، پس از گذشت حدود بیست و پنج سال از پیروزی انقلاب و حدود شانزده سال پس از رحلت بنیانگزار نهضت ، مردی در بین رجال سیاسی کشور ظهور نمود که هیچ کس فکرش را نمی کرد
در این ظهور غیرمنظره بسیار نوشتند و گفتند . عاشقانش او را معجزه قرن دانسته و دشمنانش او را فاجعه قرن خواندند . نخستین ویژگی انحصاریش همین گستردگی عواطف مخاطبینش نسبت به او بود که افراد حتی با سطح علمی متوسط نیز می دانند که این از خواص افراد بزرگ در تاریخ می باشد
او وارث دولتی بود که در آن بر مبنای شعار توسعه سیاسی ، انقلاب اسلامی ملت ایران گردابهای عظیمی را می گذراند و مبانی مورد تایید آن پیر سفرکرده آنچنان در تندباد انتقادات قرار گرفته بود که برخی وقیحانه تفکرات آن معمار بزرگ را به سوی موزه های تاریخ هدایت می کردند و بسیاری از رجال بزرگ انقلاب ، آنچنان سر در سفره پر برکت انقلاب فروبرده و مشغول استخراج حقوق مشروع! خود از آن بودند که یا اصلا این غرشهای خطرناک را نمی شنیدند یا آنکه حالی نمانده بود که از جا برخیزند و کلامی بگویند
در آن دوره خاطره تنهایی رهبر ساده زیست و درستکار انقلاب ، هنوز ذهنها را می خراشد و یادآوری سخنرانیهای تاریخی این رادمرد رهرو امام علی ابن ابیطالب (ع) در موضوعات عبرتهای عاشورا ، بررسی رفتار خواص جامعه اسلامی در صدر اسلام ، تعریف اصلاح طلبی حقیقی ، و موضوع قیام عاشورا ، عمق بینش بالای او را در راهبری کشتی طوفان زده انقلاب اسلامی زنده می سازد
روزهایی که در سایه گفتمان محوری ، برخی هاعکس بالاترین مقام کشور را در جلسات رسمی سوزانده ، توهین به مقدسات ملتی که بر اساس تفکرات مذهبی انقلاب کرده بود نقل و نبات محافل به اصطلاح اصلاح طلبی شده بود ، هجوم فرهنگهای عجیب و غریب در بین جوانان و سرمایه های این کشور چنان سرعتی گرفته بود که دیگر از هیچ بنی البشری کاری ساخته نبود و تمام ساختارها و زحمات متشرعین در ایجاد فرهنگ علوی و اسلامی بر باد رفته بود ، مناطق مرزی کشور در راستای سیاستهای دقیق بیگانگان ، در اختیار تفکرات دشمنان اعتقادی مملکت قرار داشت ، تغییر بنیادهای اساسی نظام در فاز اجرایی امتحان شده و موضوعات به وجود آمده در جریانات هیجده تیر در اذهان بود ، کلیه مبادی پیشرفت مادی و معنوی جامعه با فشار استعمارگران خارجی و تسلیم کارگزاران داخلی بسته شده بود و دانشمندان ما در انتظار نتایج مذاکرات خموده بودند
دکتر محمود احمدی نژاد در چنین شرایطی دولت را در دست گرفت و تمام مولفه های فوق الذکر را که دشمنان انقلاب اسلامی خمینی عزیز (ره) برای نابودی ایران مقتدر و الگو پایه ریزی کرده بودند بر باد داد
آیا با توجه به هدفگزاری معمار جمهوری اسلامی ایران و بازگشت امید به موفقیت در رسیدن به آن اهداف کافی نیست تا من دکتر احمدی نژاد را دوست داشته باشم ؟
امروز اگرچه همان برخی ها ، عکس رئیس جمهور مکتبی را می سوزانند و او در پاسخ می گوید که حاضر است برای نیل به اهداف اصیل انقلاب ، دونان امت جانش را بسوزند ولی شکر خدا دیگر کسی به بالاترین مقام کشور آنگونه توهین نمی کند و به گفته خود دکتر احمدی نژاد ، خاکریزی جدید در عمق خاک دشمن با نام احمدی نژاد ایجاد شده است و او افتخار می کند که تمام تیر و ترکشهایی که تا پیش از او به سوی سنگر ولایت فقیه می بارید در خاکریز احمدی نژاد فرود می آیند
آیا نباید من دکتر احمدی نژاد را دوست داشته باشم از آن جهت که نه تنها تمامی سدهای احداث شده در دولتهای پیشین بر سر راه دانشمندان جوان کشورم برداشت بلکه فضاهای جدیدی را در این مسیر پیش روی آنان گشود ؟
آیا نباید من دکتر احمدی نژاد را دوست داشته باشم از آن جهت که بجای استفاده از روش سلف خود در مصروف داشتن پولهای حاصل از فروش نفت در مسیر رانتهای سیاسی و طرحهای اختصاصی سازی اموال دولتی ، از راهکار توزیع ثروت ملی در سراسر کشور و شهرها و روستاهای دور و نزدیک استفاده نمود که از زمان حذف ارگانهای خدمت رسان به محرومین جامعه مانند جهاد سازندگی و کمیته انقلاب اسلامی به همت دولت پدرخوانده حتی از ملاقات فرمانداران شهرهای خود هم محروم بودند ؟
آیا نباید من دکتر احمدی نژاد را دوست داشته باشم از آن جهت که علیرغم اطلاع از عواقب غیر قابل مهار روش برخورد با گردن کلفتهایی مانند رئیس دانشگاه آزاد ( اسلامی ) ، برخورد با سرمایه سالاران تحت پوشش پدرخوانده ، برخورد با زمین خواران متصل به برخی از آقایان ، برخورد مالیاتی با میلیاردرهای فراری از مالیات ، افشای نام برخی از وامگیران حرفه ای وابسته به احزاب پدر سالار که البته حالا دیگر خود بانکدارانی پرقدرتند ، برخورد با مدیران دولتی متخلف یا ضعیف حتی در حد وزیر ، .... از این مسئولیت شرعی و قانونی خود شانه خالی نکرد هرچند که این تهور بیش از آنکه برایش مفید واقع شود از زمین و زمان برایش مشکل ساز شد ؟
آیا نباید دکتر احمدی نژاد را دوست داشته باشم از آن جهت که موجب شد تا منافقین مستقر در داخل ( سران جنبشهای رنگ و وارنگ اصلاح طلبی ) و منافقین مستقر در خارج ( سران سازمان منافقین خلق ) مجبور به ترک موقعیت خود شده و جملگی به دامان مادران خویش ( اروپا و آمریکا ) پناه ببرند؟
آیا نباید دکتر احمدی نژاد را دوست داشته باشم از آن جهت که پای در مسیر اجرای سیاستهای کلان و ضروری کشور نهاد در شرایطی که سالهای مدید تمام کارشناسان اقتصادی بر لزوم آنها تاکید می کردند و مردی پیدا نمی شد تا زیر بار مسئولیت اجرای آنها برود چرا که ترجیح می دانند عالیجناب خاکستری باشند و یا مردی با عبای شکلاتی ؟
آیا نباید دکتر احمدی نژاد را دوست داشته باشم از آن جهت که ساحت دولتش از شدت پاکی ، هر ناپاکی را به صورت خود به خود ( با ظاهر تلاشهای مخالفین ) از دامن خود کنار می زند و هیچ دزد و غارتگر و کلاهبرداری جرأت فکر کردن به حضور در دولت اسلامی او را ( حداقل در سطح وزیر ) ندارد چراکه بلایی که بر سر کردان آمد پیش روی آنهاست ؟
آیا نباید دکتر احمدی نژاد را دوست داشته باشم از آن جهت که تمام دشنامها و بی ادبیهای سازماندهی شده بر علیه خود را شرافتمندانه و عاشقانه با کار شبانه روزی و بیش از 17 ساعت در روز پاسخ داده و تمام شهرهای این کشور پهناور را شخصا گز کرده است ؟
آیا نباید دکتر احمدی نژاد را دوست داشته باشم به واسطه آنکه او بنده خوب خداست و معمولا بندگان خوب خدا دیرتر از زمان خود شناخته خواهند شد ؟
خدا کند اینبار حکمت خدا بر آن قرار گیرد که ملت ، قدردان دوست حقیقی خود شده و دشمنانشان را ناامید کنند . ان شاء الله