کاروان عشق در راه است

کاروان مظلومان از کربلا حرکت نموده و در مسیر دمشق از غزّه می گذرد

آه که سینه برای حفظ و نگاهداری این همه درد بسی تنگ شده و تماشای مظلومیت کودکان حسین (ع) در رخسار خون آلود دخترکان غزه ، قلبها را می فشارد
تا پیش از این شنیدن روضه جنایات یزید و یزیدیان ، اشک را بر رخسار شیعیان سیدالشهدا (ع) جاری می نمود لیکن چندیست که یزیدیان زمان با هم آوایی یهود و نصارا ، فلسطینیان مظلوم را در کربلای غزه محاصره نموده و به خاک و خون می کشند

زنان زینب صفتی را می بینیم که کودکان در خون تپیده خود را تقدیم شرافت خود نموده و مردانشان با شعار هیهات من الذله ، جانشان را با پروردگار عالمیان سودا می کنند

کاروان عاشقان مظلوم که در محرم سال 61 هجری از کربلا به راه افتاد همچنان در تاریخ به پیش می رود و بانگ جرس ، خفتگان جهان را در هر دوره و زمان بیدار می کند و گویی در گوشها چنین زمزمه می کند

کاروان عشق را با دودمانش ره سپرد ، تا بگوید راهبر در راه رفتن خبره بود ، جان ز جانش شسته بود ، با خدایش بسته بود ، از زمانها رسته بود

کاروانش در گذار از مدفن گلگون او ، همره عشاق دیگر می سپارد راه خویش ، سر فراز نی به پیش ، اهل او دل ریش ریش ، زخم دشمن همچو نیش ، زینبی باید که دینداری کند

زینبی باید که دینداری کند ، کربلا بر دوش ؛ یار خویش را یاری کند ، خستگان ظلم را چندی پرستاری کند ، سوی دژخیم زمان دین را علمداری کند ، بحر نسل این بشر همواره سرداری کند ، با پیامش خفتگان هر زمان را محو بیداری کند

کاروان عشق با اکسیر خون اهل بیت ، جاودان گردید و طی الارض در انجام کرد ، دردهای سینه را فرجام کرد ، مردمان غزه را خوشنام کرد ، جمله جلادان صهیون پیشه را بدنام کرد ، این منافقهای امت را چنین در دام کرد

کاروان عشق در راه است ... !؟