آقای هاشمی ، دم خروس رو چیکارش کنیم ؟

خیلی سعی کردم که صحبتهای اخیر رئیس تشخیص مصالح خودمون رو نشنیده بگیرم و بی خیالی طی کنم ولی آخه خودش ول نمی کنه
نمی دونم که چی شده اخیرا حضرت ایشون راه به راه در مورد وضعیت معیشت و مشکلات مردم نوحه سرایی می کنه و انگار توی این دنیا هیچ غمی غیر از غم مشکلات مردم محروم و مظلوم و ستم کشیده اقصا نقاط کشور اسلامی رو ندارند! هرچی به خودم فشار میارم که بباورونم به خودم اینرو که آدمیزاد خیلی پیچیده است و آدمها می تونن توی چند ثانیه چنان دچار تحول بشن که دقیقا سخنانی برخلاف صحبتهای چند دقیقه پیشترشون بزنن حالامگه چی میشه که یکی مثل برادر هاشمی رفسنجانی صحبتهایی متفاوت نسبت به سه دهه پیشترش میزنه ؟ چراباور نکنم ؟ ولی آخه
نمی دونم چه معجزه ای میتونه آدمی رو که خودش در جرگه سرمایه دارا بوده ( از قبل از انقلاب ) ، پسراش همه رقمه در خدمت سرمایه سالاری ، دختراش نماد لیبرال دموکراسی ، حزب منتسب بهش مدعی لیبرال دموکراسی ( اسلامی ) و دارو دسته هوادارش کله گنده های بازار هستند ، ناگهان غصه خور سوء مدیریت منتهی به فقر و بدبختی ملت میشه اون هم در دوره ای که بعد از سالها مدیریت برو بچه های ردیف با حضرت ایشان یه بچه بسیجی یه لاقبا از جنس همون ملت گرفتار و ستمدیده سر کار اومده

باران بلا و گرفتاری بر سر ملت باریدن می گیره و رئیس جمهوری که با تمام توانش در مسیر رفع بی عدالتی ها گام بر می داره به واسطه سوء مدیریتش ( بخوانید حسن مدیریت سرمایه سالاران مخالف ) بر گرفتاریهای ملت افزوده است و در نتیجه هاشمی و دارو دسته اش مرثیه سرای ضعفهای دولت نهم شدند !؟
به من حق بدهید که تعجب کنم و باور نکنم این همه معجزه در معرفت و دیدگاه پدرسالار را نسبت به امورجاری مملکت ، نمیشه باور کرد ، ببخشید که من ... شاید بعد از حذف این وصله ناجور ( دکتر احمدی نژاد ) از صفحه شطرنج مصلحت سنجان عزیز ، حقیقت امور برای همگان روشن شود