آمار كوشالي

كوشالي

یکشنبه، دی ۲۹، ۱۳۸۷

کل یوم عاشورا

ء« کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا » جمله ای عجیب و بسیار عمیق است که چهل منزل عشق و عرفان را ترجمه می کند
برداشت اول
نوزادی از فرزندان آخرین پیامبر در خانه نبوت و ولایت دیده به جهان گشود که همگان دیدند رسول خدا گلویش را بوسید و اشکی از گوشه چشمان مبارکش جاری شد

برداشت دوم
مادر نوزاد و دختر پیامبر خاتم ، شرح ماجرایی را از پدر شنید که بسیار گریست و نخستین مرثیه سرایی را در مصائب الحسین بنیان نهاد . نگاههای مظلومانه پدر نوزاد تنها انگیزه های این مادر دل شکسته برای سکوت و پنهان کردن عمق غمها بود

برداشت سوم
نوزادی دیگر در همان خانه به دنیا آمد که چون چشم به جهان گشود گریست و هرچه مادر ، پدر و پدربزرگش او را در آغوش گرفتند آرام نگرفت . او می خواست تا در آغوش برادر کوچکش آرامش را تجربه کند و چون حسین زینبش را در بر گرفت همگان دیدند که نوزاد خندید

برداشت چهارم
نوزادی دیگر چشم به جهان گشود ، بسیار زیبارو . پدر او را به آغوش کشیده و در برابر دیدگان متعجب مادر بوسه ها بر بازوی کوچکش زد . در پاسخ به چشمان متعجب مادر تصریح نمود که عیبی در بازوان کودک نیست و این بوسه ها تنها و تنها سپاسی است پیش از موعد مقرر
برداشت پنجم
حسین بن علی به منظور تن در ندادن به بیعت با حاکم فاسد زمان خود راهی سفر زیارتی خانه خدا می شود و تمام خاندان خود را همراه می برد . زینب بنت علی و عباس ابن علی زینتهای کاروان اویند اما زیارت خود را در نیمه راه رها نموده و عازم سرزمین موعود می شود

برداشت ششم
تمامی دوستان عافیت طلب و محاسبه گر او را از این سفر بازمی دارند بدون آنکه به چشمان مشتاق عاشق ترین مخلوق عالم ، نیکو بنگرند که در پاسخ به ندای معشوق « اِنّ اللّه شاء اَنْ يراكَ قتيلاً » سر از پا نمی شناسد و همه چیز خود را به قربانگاه می برد تا شاید اسماعیل نبی را بیاموزد آنچه را که آموختنی بود و آنچه را که نادیدنی بود

برداشت هفتم
کودکان بسیار تشنه اند و گلبرگها یکی پس از دیگری به تاراج طوفان شرارت رفته اند . بازوان علمگیر عباس آخرین امید آنهاست و چشمان مظلوم برادر او را می نگرند در حالیکه بر نیزه غریبی تکیه زده

برداشت هشتم
بانگ عباس دشت بلا را می لرزاند « أنا بن علی المرتضی » دشمنان همچون گله های تحت تعقیب شیر پراکنده می شوند و عباس بر شط فرات ، آب را شماتت می کند چرا که مهریه « امّ الحسین » بود . عباس دستی در بدن ندارد و مشکش از آب خالی شده و با صورت خون آلود و سری شکافته بر زمین کربلا افتاده است . او مهیای پرواز بسوی معشوق است و در این راه نجوای زهرای اطهر را می شنود که او را فرزند خود می خواند . به شوق آمده فریادش بار دیگر دشت بلا را به لرزه وا می دارد که « یا أخا أدرک أخا » ء

برداشت نهم
برادر و خواهر بی نظیر تاریخ رو در روی یکدیگر ایستاده اند و چشمان خواهر رفتن را مشتاقتر می نماید . اما برادر او را یادآور می شود که چنین تدبیر شده است تا او برود و خواهر بماند . خواهر مشتاق پرواز است و دیگر نمی خواهد تا بماند اما دستان برادر ، آرامش را بر قلب بی قرارش نازل می کند تا بتواند از بلندای زینبیه بشنود صلای هاتف را که فرمود : « این صید دست و پا زده در خون حسین توست » ،

برداشت دهم
هرجا که کودکی مورد هجوم قرار می گیرد ، زینب خود را واسطه مابین شلاق و کعب نی با بدن نحیف آنها می کند . « خیمه ها می سوزد و شمع شب تار بشر» و بیرق اهل بیت در دستان پرتوان دختر علی و در مقابل رأس مقدس پسرش می روند تا کاخ شام را بر سر اهل آن فرو ریزند

برداشت یازدهم
در مجلس شیطان ، فرزند ارشدش بر تخت نشسته و سری نورانی را در مقابل نهاده است . زینب را به همراه سایر اسیران به مجلس فرامی خواند و در حالیکه مست مشروب عصیان است در مقابل دیدگان کاروانیان ، بر لب و دندان حسین چوب حراج انسانیت می زند . رأس بریده قرآن می خواند و در حوادث حادث زینب چیزی جز زیبایی نمی بیند و در پاسخ شماتت شیطان فریادی بلند در سراسر تاریخ سر می دهد که « وما رأیت الّا جمیلا » چرا که هرچه از دوست می رسد نیکوست

برداشت دوازدهم
کاروان سرافراز اهل بیت ، به سوی کربلا باز می گردد و مصیب دیدگان جنایات فرزندان شیطان ، خود را به محل دفن شهیدانشان می رسانند . خاک کربلا زیارتگاه عاشقان حسین گردیده و در این مسیر قطعا خواهرش عاشقترین است . او سر بر خاک نهاده و آرام با برادر نجوا می کند . اشکهایش با خاک آغشته به خون کربلا در هم می آمیزد و معجزه می کند . تا ابد این خاک متفاوت می شود چرا که دیگر تربت کربلا گردیده است

برداشت سیزدهم
شیعیان اهل بیت رسول خدا جان می گیرند و از قیام حسین می آموزند که « أنّ الحیاه عقیده و الجهاد » چندین جنبش و نهضت به پا می خیزند . مختار ظهور می کند و بر اساس مشیت حضرت حق فرزندان شیطان را یکی پس از دیگری به سزای دنیایی جنایاتشان می رساند. اما کار به همینجا ختم نمی شود و خون امام حسین ، زینب کبری ، عباس ابن علی و سایر شهدای کربلا در تاریخ جاری می گردد
برداشت چهاردهم
تاریخ به سوی نقطه نهایی خود به پیش می رود و آیه الهی در عالم پراکنده می شود که « و نريد انمن علي الذين استضفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين » و همگان چشم به راه نهمین فرزند زیباروی حسین ابن علی علیه الصلوه والسلام هستند با شعار

« أین الطالب بدم المقتول بکربلا »