آمار كوشالي

كوشالي

یکشنبه، اردیبهشت ۱۳، ۱۳۸۸

خاتمی گریخت !؟
بدون تردید محمدخاتمی ، رئیس جمهور پیشین ایران اسلامی را می توان باهوش ترین و محافظه کارترین عضو سیاستمداران جبهه اصلاحات دانست
شکستن زیرکانه هنجارهای اصولگرایی با روشهای خاص و عملی ( مصافحه با زنان خارجی ، مصافحه با توهین کنندگان به حریم نبوی و متحدان استراتژیک صهیونیستها ، دفاع از بازیگران نقش هنجارشکنی در داخل کشور در هر لباس و هیبت ظاهری که باشند ، توهین به دولت اصولگرا به صورتهای مستقیم و غیر مستقیم و ... ) ، شناخت صحیح نقاط قوت دیدگاه مقابل ، شناخت دقیق نقاط ضعف اردوگاه اصلاح طلبی ، برخورد بی رحمانه با انشعابات درونی جنبش اصلاحات ( مخصوصا کروبی ) ، درس گرفتن از اشتباهات تاکتیکی پیشین ( خصوصا سیاست تقابل با هاشمی رفسنجانی ) و تلاش در جهت رفع ابهامات موجود در این حوزه و ... گوشه هایی از این زیرکیهاست
اما در این مجال ، هدف ، تبیین آخرین رفتارهای سیاسی این پدیده جالب و قابل بررسی در حوزه بازیگران سیاست ایران می باشد
به دنبال اعلام حضور خاتمی و سپس اعلام انصراف او در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است
خاتمی چند هدف را تعقیب می نمود
اول سنجش وزن سیاسی خود در جبهه اصلاح طلبی به عنوان مرجع یگانه این طیف بود که پس از واکنش خشن و بی انعطاف کروبی ، نخستین پالسهای منفی را دریافت نمود
دومین هدف خاتمی ، سنجش میزان تحرک طرفدارانش در واحد سطح بود که در این باب نیز پس از یکی دو سفر استانی و برگزاری چند همایش و گردهمایی توانست ضمن برگزاری یک مانور آماده سازی برای آنها ، فضای موجود را برآورد نماید
سومین هدف خاتمی ، بررسی واکنش شورای نگهبان نسبت به کاندیداتوری خود پس از هنجارشکنیهای سه سال اخیر خود بود که در این راه نیز تا حدودی شرایط برایش روشنتر گردید
چهارمین هدف او از این حرکت ، تولید موج محرک لازم برای میرحسین موسوی بود تا از گوشه نشینی خارج شود البته برخلاف نظر بسیاری از کارشناسان که این حرکت را در راستای خیرخواهی خاتمی برای موسوی ارزیابی می کنند ، ماهی درشتی که خاتمی از این فضا بدست آورد ، بازی دوسر برد انتخاباتی دولت دهم برای او بود که در صورت شکست موسوی (به احتمال زیاد) حذف پدر معنوی اصلاحات از ذهنها و جایگزین شدن اتوماتیک خاتمی در این جبهه حاصل می گردد و در صورت پیروزی احتمالی باز هم این خاتمی است که جایگاه فعلی موسوی را تصاحب خواهد نمود چراکه اوست که با رفتار پدرانه و بزرگ منشانه موسوی را به میدان هدایت نموده بود
پنجمین هدف خاتمی ، ریسک نکردن برای ورود به انتخابات خطرناکی بود که به احتمال زیاد سرنوشت هاشمی رفسنجانی در انتخابات دوره نهم را برایش به ارمغان می آورد
ششمین هدف خاتمی ، حذف هر دو رقیب درون گروهی خود (کروبی ، موسوی) در این دوره با شمشیر پرقدرت اصولگرایان (احمدی نژاد) و فراهم نمودن شرایط تک ستاره شدن برای انتخابات دوره یازدهم ، جایی که دیگر احمدی نژاد حضور ندارد و احتمال موفقیت بسیار بالاتر می نماید
آینده نشان خواهد داد که این تلاشها و برنامه ریزیها تا چه حدی موفقیت آمیز خواهد بود چراکه مدعیان بازیگری معمولا خود اسیر دست کارگردانهایی آشناتر به قواعد بازی هستند و شاید ایجاد دوقطبی قالیباف -خاتمی برای انتخابات آینده هدف غائی تشخیص دهندگان مصلحت ایران زمین است و در این دوره از نابودی دکتر احمدی نژاد ناامید شده اند و به عدم تداوم تفکر احمدی نژادپس از 8سال رضایت داده اند !؟