آمار كوشالي

كوشالي

دوشنبه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۵


جزئياتي خواندني از آخرين مدعي دروغين مهدويت در نجف

خبرهاي تكميلي از طراحي تروريست هاي گروهك «جندالسماء» عليه نجف اشرف حكايت از آن دارد كه رهبري و عناصر اين گروه بعثي بوده و با ساير عناصر افراطي ارتباط داشته اند.گزارش هاي موثق از داخل عراق حكايت مي كند كه «سامر ابوقمر» (نامي كه براي رهبر گروهك جندالسماء مطرح شده است) در زمان رژيم صدام حسين به «همكاري خاص» با حزب بعث فراخوانده شده است. وي سپس از سوي اين حزب به درون زندان مي رود تا ضمن جمع آوري اطلاعات از زندانيان، زمينه اغفال آنان و سپس راه اندازي يك فرقه مذهبي را فراهم نمايد. در اين مدت وي با دريافت احكام صادره از سوي محاكم رژيم صدام براي زندانيان، وانمود مي كند كه از طريق ارتباطات روحي و معنوي مي داند كه هركدام از زندانيان چه سرنوشتي خواهند داشت. از اين رو وقتي زندانيان قبل از آن كه حكم قضايي خود را دريافت كنند از سامر ابوقمر مي شنيدند كه براي آنان چه مجازاتي مقرر كرده اند و بعد آن را با حكمي كه بعدا دريافت مي كردند، منطبق مي ديدند، به دام وي مي افتادند و به او اعتقاد خاصي پيدا مي كردند.
سامر ابوقمر بعد از مدتي كه در زندان هاي عراق- براي اجراي برنامه هاي خاص- سپري مي كند، بيرون مي آيد و با استفاده از همان زندانيان آزاد شده و خانواده هايشان اولين هسته گروه جندالسماء را تشكيل مي دهد.
وي پس از سقوط صدام حسين در فروردين 1382 مدتي ناپيدا بود ولي بعد مشخص شد كه در منطقه اي بين نجف و كربلا موسوم به «الزرگه» مشغول سازماندهي دوعشيره اي است كه اكثر اعضاي آن روابط فعالي با رژيم صدام حسين داشته و اينك نيز با بقاياي حزب بعث عراق در ارتباط هستند. وي در بين آنان با همان «چهره مقدس» زندگي مي كند و در اين مدت كتاب «قاضي السماء» را به رشته تحرير درمي آورد.
وي در اين كتاب خود را «شيعه خالص» معرفي مي كند و در عين حال در آن همه اعتقادات شيعه راجع به امام زمان(عج) و حتي اينكه امام زمان فرزند حضرت امام حسن عسكري(ع) است را كاملا مردود مي شمرد و در ادله فراوان و متقن شيعه در اين خصوص خدشه وارد مي كند. وي در كتاب خود علم ائمه راجع به امام بعد از خود را نفي و آن را مختص به خدا مي داند. او جعفر كذاب را «جعفر زكي» معرفي نموده و نواب اربعه حضرت ولي عصر(عج) را تخطئه مي كند و نيابت آنان را مردود مي شمرد.
سامر ابوقمر پس از نفي اعتقادات اصيل شيعه مدعي مي شود كه خود او «امام زمان» است! وي خود را فرزند بلافصل اميرالمومنين(ع) و فاطمه زهرا(س) معرفي مي كند و مدعي مي شود كه نام حقيقي او «علي بن علي بن ابيطالب» است و برادر امام حسن و امام حسين -عليهما السلام- مي باشد كه در زمان حيات صديقه طاهره، بصورت نطفه اي به آسمان برده شده و در آنجا منجمد گرديده و سپس در اين زمان در رحم مادر (دوم) او «امه السودا» قرار داده شده و او متولد گرديده است!
او در كتاب خود با اهانت به سلسله مراجع عظام تقليد از شيخ طوسي (رحمه الله عليه) تا مراجع فعلي، آنان را منحرف و «مهدور الدم» معرفي مي نمايد. كتاب «قاضي السماء» كه در حدود 600 صفحه تنظيم شده، توسط عناصر بعثي چاپ و توزيع گرديده است.
سامر ابوقمر در منطقه «الزرگه» نقطه اي را انتخاب كرده و منزل بسيار بزرگ و مجللي را در زيرزمين -به گونه اي كه به كاخ شباهت بيشتري دارد- احداث مي كند و شروع به فعاليت دوگانه اي مي نمايد. او از يك سو مراسم خاص مذهبي كه به رفتار دراويش شباهت هايي داشته راه مي اندازد و بعنوان «امام زمان» از دو قبيله يادشده و عناصر ديگري كه اغفال شده اند، بيعت مي گيرد و از آنان مي خواهد در راه او سختي ها را تحمل نمايند و از سوي ديگر تدارك وسيعي براي جمع آوري انواع سلاح هاي سبك و سنگين -شامل انواع تفنگ ها، خمپاره اندازها، انواع آرپي جي- دنبال مي كند و انباري از انواع اين سلاح ها فراهم مي كند. او به مرور در اطراف محل اقامت خود خاكريزهاي بسيار بلندي را احداث مي كند و خود را براي «عمليات بزرگ» عليه مراجع و شهر مقدس نجف آماده مي نمايد.
سامر ابوقمر دو دفتر در نجف با عنوان «الترويج الي ظهور الحجه» داير مي كند. يكي از اين دو دفتر در محله «حي الميلاد» و ديگري در شارع الرسول قرار داشته است. اين دو دفتر از يك سو دست اندركار جمع آوري اطلاعات راجع به رفت و آمد افراد به بيوت مراجع نجف وضعيت امنيتي اين بيوت و حرم حضرت اميرالمومنين(ع) بوده اند و از سوي ديگر شيعيان ساده لوح را شناسايي و بسياري از آنان را به گروه جندالسماء ملحق مي كردند.
رفت و آمد زياد افراد به دفتر محله حي الميلاد، سبب برانگيخته شدن حساسيت پليس مي شود. بر همين اساس چند نفر از آنان به اين دفتر مراجعه و از طريق مسئول اين دفتر اطلاعات اوليه اي را راجع به گروه كسب مي نمايند.
پليس عراق با مراجعه به اين دفتر متوجه مي شود كه اين «خانه تيمي» است. بر همين اساس افراد آن كه 25 نفر بوده اند را دستگير مي نمايند و در بازرسي از اين خانه به مقاديري سلاح هم دست پيدا مي كنند. عناصر دستگيرشده در بازجويي هاي اوليه عنوان مي كنند كه «متعلق به امام زمان هستند و هر روز او را مي بينند». آنان آدرس محل سكونت سامر ابوقمر را به پليس عراق مي دهند. پليس سپس با شناسايي رئيس دفتر يادشده وي را احضار مي نمايد. وقتي وي با پليس مواجه مي شود خود را «سيد رسول...» معرفي كرده و مي گويد كه فرزند يكي از مجتهدان نجف است و سپس اضافه مي كند كه: «من ديشب خدمت امام زمان (منظور ابوقمر) بودم. وي به من مشخصات شما و اتاق و ميز شما را داد و گفت فردا او را مي بيني سلام مرا به او برسان و بگو تو يكي از سربازان من هستي و بايد براي ظهور من تلاش كني.»
رئيس پليس نجف وي را نصيحت مي كند و از او مي خواهد از اين حرف ها دست بردارد ولي او قبول نمي كند و ادامه مي دهد: «امام زمان آماده ظهور است و ما بايد موانع را رفع كنيم. اين مراجع فساق و فجارند بايد آنها را بكشيم تا امام زمان ظهور كند»!
پليس نجف در بازجويي از افراد دستگيرشده متوجه مي شود كه آنان قصد دارند در روز هشتم محرم به نجف حمله نمايند و در نظر دارند با استفاده از امكانات حرم حضرت اميرالمومنين(ع) كار خود را گسترش دهند. يكي دو نفر از اعضاي پليس از دستگيرشدگان مي خواهند كه جاي «امام زمان»! را به آنان نشان دهند.
پس از آن تعدادي از نيروهاي پليس نجف به همراه يكي از دستگيرشدگان وارد منطقه محل سكونت ابوقمر مي شوند و تلاش مي كنند از آنچه مي بينند با دوربين هاي كوچك و بصورت مخفيانه فيلم تهيه نمايند. آنان پس از طي حدود 40 كيلومتر از جاده اصلي به جاده اي فرعي وارد مي شوند و با خندق بزرگي كه در اطراف آن سوئيت هايي احداث شده اند، مواجه گشته و مشاهده مي كنند كه در هر سوئيت امكانات پيشرفته اي وجود دارد. بعد وارد منطقه محل سكونت رهبر گروه «جندالسماء» مي گردند و مشاهده مي كنند كه در يك سالن نسبتا بزرگ فردي در ميان ايستاده و عده اي دور او مي چرخند و به تكرار مي گويند: «بايعتك يا حجه ».
وقتي پليس نجف ماجرا را به دولت منعكس مي نمايد و از عمليات سنگين آنان عليه نجف در روز هشتم محرم خبر مي دهد، دولت تصميم به عمليات عليه آنان مي گيرد. بدين منظور از آمريكايي هاي مستقر در منطقه مي خواهد كه نيروهاي نظامي دولت را در اين عمليات حمايت نمايند ولي آنان از قبول اين درخواست خودداري مي كنند و با اصرار دولت، تنها يك هلي كوپتر را بعنوان شناسايي منطقه اعزام مي نمايند. هلي كوپتر اعزامي آمريكا ساعتي بعد ساقط مي شود و چند آمريكايي كشته مي شوند و پس از آن يك يگان هوايي آمريكا براي كمك به نيروهاي دولت به منطقه اعزام مي گردند. دولت با استفاده از نيروهاي موجود عمليات خود را در صبح روز هشتم محرم آغاز مي كند و تا پايان روز نهم اين ماه موفق به انهدام كامل اين جريان منحرف و وابسته مي شود.
فرقه سازي استعماري براي از بين بردن مذاهب اصيل سابقه اي طولاني -و حداقل سيصد ساله- دارد از دوره صفويه اين فرقه سازي توسط دشمنان اسلام وجود داشته است. اگر نگاهي به روند پيدايي جريان «جندالسماء» در دوره صدام و در كنار آن به تلاش آمريكايي ها و صهيونيست ها طي سالهاي اخير براي ساقط كردن موضوع مهدويت و خرافي و بي پايه معرفي كردن آن نظري بياندازيم، متوجه مي شويم كه دشمن به تاراج سرمايه هاي گرانسنگ اسلامي بعنوان مهمترين راه استيلا بر ممالك اسلامي چشم دوخته است. گروه جندالسماء اگرچه با حمايت هاي خاص و موثر صدام حسين و رژيم بعثي عراق به وجود آمده است ولي هرگز نبايد ترديد كرد كه دست سازمان هاي جاسوسي آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي در پشت آن است. از همين رو آمريكا تنها زماني حاضر به عمليات عليه اين گروه شد كه مطمئن گرديد با اقدام دولت مالكي امكان ادامه حيات اين گروه وجود ندارد و علاوه بر آن ممانعت جدي آمريكا از مقابله با گروه جندالسماء دست هاي پشت پرده آمريكا و... را برملا مي كند.
سؤال ديگري هم وجود دارد؛ آيا «جندالله» كه عامل عمليات تروريستي عليه شهروندان زاهداني است و بطور آشكار از سوي آمريكايي ها حمايت مي شود، و «جندالسماء» عراق كه كمر به قتل رهبران مذهبي و انهدام حرم هاي مطهر ائمه مسلمين در عراق بسته بود با «جنود» ديگري كه توسط دشمنان مشترك مذاهب اسلامي- شيعه و سني- در اين جا و آن جا ساخته و تجهيز شده اند، از يك توطئه حساب شده خبر نمي دهند
.