شيخ طبرسي (ره) با سند

«اگر مردي را ببينيد كه طريقه و روش او نيكوست و گفتار خود را آهسته و آرام نموده و سخن خود را ضعيف و ملايم نشان دهد و در كارها و حركاتش خود را خاضع و فروتن جلوه دهد، فوراً به او گرايش پيدا نكنيد! دست نگاه داريد، توقّف كنيد كه شما را گول نزند! زيرا چه بسيار كساني هستند كه به علّت سُستي نيّت و پستي هويّت و ترسو بودن دلشان از رسيدن به دنيا و ارتكاب كارهاي حرام عاجز ماندهاند
و بدين جهت دين را دام وصول به دنيا و وسيله صيدِ وصول به مادّيّات و شهوات قرار ميدهند، مردم را به ظاهر آراسته خود ميفريبند و چنانچه به چيز حرامي دست يابند با تمام مشقّت و تكلّف خود را بدان ميرسانند و دست ميآلايند. و اگر ديدند كه آن مرد از مال حرام اجتناب ميورزد و دست بدان نميآلايد، پس باز صبر كنيد! و در گرايش به اومبادرت نكنيد كه شما را فريب ندهد
ص 320
چون خواستهها و تمايلات نفساني مردم مختلف است، زيرا كه چه بسياري از مردم از به دست آوردن مال حرام گر چه فراوان باشد دوري ميكنند، وليكن ارادۀ خود را از راه زنا و اعمال شنيعه باز نميدارند، و نفس خود را بر ورود بر يك زن زشت كَريه المنظَر فرود آورده و از راه حرام با او آميزش ميكنند
و اگر آن مرد را چنين يافتيد كه از اين عمل زشت هم دوري ميكند، باز شكيبا باشيد! و در گرايش به او شتاب نكنيد، كه مبادا شما را گول زند! تا خوب بنگريد كه گِرهِ و بستگي عقلاني او چطور است و مركز تصميم گيري تفكيري او چگونه است، چون بسياري از مردم هستند كه از روي آوردن به دنيا و ارتكاب مُحرّمات و وصول به اموال حرام و اعمال آميزشي جنسي خودداري نموده و عفّت به خرج ميدهند، وليكن داراي عقل متين و فكري استوار نيستند
و بنابراين مفسدۀ كارهائي را كه انجام ميدهند بيش از مصلحت آنست، چون بر پايه جهالتي كه دارند مفسدهاي ميآفرينند بيشتر از مصلحتي كه پديدۀ عقل و درايتشان است
و اگر عقل او را نيز متين و استوار يافتيد! باز زود اقدام بر پيروي و تبعيّت نكنيد! تا آنكه او را بنگريد كه آيا با هواي نفس خود متحّد شده و عليه عقلش قيام كرده است، و يا آنكه با عقلش متّحد شده و با هم عليه هواي نفس امّاره به پا خاستهاند. و ديگر ببينيد كه آيا نسبت به رياستهای باطله دنيويّه اشتياق و رغبت دارد، يا آنكه بيرغبت و ميل است، چون در ميان تودۀ مردم افرادي يافت ميشوند كه هم دنيا
ص 321
و هم آخرت، هر دو باختهاند؛ دنيا را براي وصول به دنيا ترك گفتهاند و پنداشتهاند كه لذّت رياستهای

و اگر به آنها گفته شود: از خدا بپرهيز! مقام خودخواهي و عزّت كاذب او را به گناه ميكشد پس جهنّم براي او بس است و حقّاً بد محلّ آرامشي است. اين چنين فردي چون آدم يك چشمي، پيوسته در امور بدون بصيرت و درايت است و اوّلين گامي كه به باطل بردارد، او را به آخرين مراتب خُسران و زيان ميكشاند
و پس از آنكه نميتواند به منويّات خود برسد، پروردگارش او را در طغيان و سركشيِ ممتدّ ميبرد؛ و در اين صورت آنچه را كه خدا حرام كرده است حلال ميشمرد و آنچه را كه خدا حلال كرده است حرام ميشمرد. و اگر رياست باطلش كه به دنبالش ميرود و براي وصول به آن خود را به مهالك انداخته و به شقاوت رسانده است سالم بماند، باكي در از بين رفتن دينش ندارد؛ پس اين افراد كساني هستند كه خدا بر آنها غضب نموده و به آنان صَلاي دورباش زده و عذاب ذلّت آميز و تحقير انگيز برايشان مهيّا ساخته است
وليكن مرد، تمام مرد، نيكو مرد آن كسيست كه هواي نفس و در خواست خود را تابع امر خدا نموده است و قواي خود را در راه رضاي خدا مبذول داشته است؛ و ذلّت را با وجود داشتن حقّ، به عزّت أبديّه نزديكتر مييابد از عزّتي كه با باطل به دست ميآيد و به يقين ميداند كه گرفتاريهاي
ص 322
كم و ناچيز دنيا كه براي رضاي خدا آنها را تحمّل ميكند، او را بدوام نعمتهاي ابديّه خداوند در بهشتي كه خرابي و فناء و نيستي ندارد خواهد رسانيد. و نيز ميداند كه اگر از هواي نفس امّارۀ خود پيروي كند، بسياري خوشيهائي كه در دنيا ميبرد او را به عذاب ابديّه خداوند كه زوال و انقطاع ندارد خواهد كشانيد
پس بنابراين بدانيد كه مرد تمام عيار چنين مردي است، مرد نيكو و پسنديده و استوار چنين مردي است؛ پس حتماً به او تمسّك كنيد! و به رويّه و منهاج و سيرۀ او اقتدا نمائيد! و بوسيله او بسوي پروردگارتان متوسّل شويد! چون درخواست و دعاي او ردّ نميشود و طلب و خواهش او دچار حِرمان نميگردد