پاسخ دهشتناک ملت به وطن فروشان

سرانجام 22 بهمن سال یکهزار و سیصدوهشتاد و هشت فرا رسید و در حالیکه امسال میلیاردها چشم در سراسر دنیا به تهران و سایر شهرهای ایران سربلند دوخته شده بود ، اتفاقات جالبی رخ داد

حضور بیش از پنج میلیون تهرانی در مسیر چهل کیلومتری خیابانهای منتهی به میدان آزادی تهران که جملگی متحد و یکصدا ، از آرمانهای امام خمینی حمایت کرده و با رهبری فرزانه شان امام خامنه ای تجدید پیمان کردند ؛ شرایطی را فراهم نمود که شبکه های بزرگ تلویزیونی جهان دچار استراگیجی مفرط شده و به هذیان گویی پرداختند

شدت ضربه به گونه ای بود که دشمنان کافر و صهیونیست نظام مقدس جمهوری اسلامی تا ساعتها پس از حضور چند ده میلیونی ملت سرافراز ایران در سراسر کشور ، نمی دانستند چگونه این واقعه عظیم را پوشش دهند

نوکران داخلی امپریالسم که از هفته ها پیش ، شبانه روز بر طبل جنگ با نظام جمهوری اسلامی در روز 22 بهمن می کوبیدند با چشمان خود دیدند که در برابر اقیانوس ملت ، حتی به اندازه یک تشت آب هم نیستند و با این حجم کم از نجاست نمی توان یک اقیانوس خلوص را به گند کشید

سرنوشت سران فتنه هم در این راهپیمایی دیدنی و شنیدنی بود و برای اهل بصیرت بسیار جالب و مفید است . کروبی به عنوان شعبان بی مخ جریان وطن فروشی با اعلام قبلی و همراهی تنی چند از نوچه هایش قصد حضور در جمع اقیانوس ملت را داشت در همان ابتدای راه ( از مسیر اتوبان افسریه قصد ورود به فلکه دوم صادقیه را داشت ) با جمعیت دهها هزار نفری راهپیمایان آن منطقه مواجه شد که به محض اطلاع از حضور کروبی تلاش می کردند خود را از حلقه محافظان و نوچه های او عبور داده و شخصا به خدمت این شیخ وطن فروش برسند که نامبرده توانست با کمک فوق العاده محافظان و نوچه هایش خود را به داخل اتومبیل پرت کرده و از مهلکه بگریزد

وضعیت محمد خاتمی هم بهتر از شیخ نبود و او هم که قصد داشت تا در تقاطع خیابانهای آذربایجان و زنجان به اقیانوس ملت بپیوندد ، با مشاهده چهره خشمگین دهها هزار ایرانی خشمگین و وطن پرست ، دریافت که این 22 بهمن جایی برای وطن فروشان در خیابانهای تهران یافت نمی شود و این آخوند لیبرال هم به سرعت و با کمک محافظینش خود را به اتومبیل رسانده و با سرعت از مهلکه گریخت در حالیکه مردم در طول مسیر او را با شعارهای انقلابی بدرقه می کردند و احتمالا او در گوشه اتومبیل به آخرین توصیه های جورج سوروس می اندیشید

وقایع اتفاقیه برای میرحسین موسوی هم در جریانات روز 22 بهمن امسال دست کمی از دو یار دیگرش نداشت و نامبرده که همه شجاعت عمرش را جمع کرده بود تا از کنج عافیت بیرون بخزد ، حدود ساعت 11 صبح در معیت تیم محافظش به ساختمانی در خیابان رودکی شمالی نقل مکان نمود تا در فرصتی مناسب به راهپیمایان 22 بهمن بپیوندد . پس از آگاهی نسبت به حضور میلیونی ملت وطن پرست ایران ،  با علم به اینکه حضور وطن فروشی چون او چندان تحمل نخواهد شد به طور رسمی از سپاه و بسیج درخواست محافظت نمود تا بتواند وارد اقیانوس ملت گردد که این درخواست با پاسخ منفی غیرتمداران و وطن پرستان پاسدار و بسیجی روبرو شد 

میرحسین که در خانه ای در بن بست مصطفی پنهان شده بود و با توجه به شرایط پیشبینی نشده دچار شرایط بغرنجی شده بود تا ساعت 14:30 در همان مکان پناه گرفته و در صدد فرصتی بود تا برای لحظاتی هم که شده خودنمایی کند و خود را از زیر بار انتقادات ته مانده طرفدارانش مبنی بر عافیت طلبی برهاند ولی شرایط سخت تر شد

چرا که جمعی از بسیجیان و راهپیمایان که متوجه حضور این ملعبه بی اراده صهیونیست شده بودند به تجمع در آن منطقه پرداخته و مترصد خروج نماد وطن فروشی بودند تا او را بر کرسی ریاست جمهوری خیالی اش بنشانند . با بغرنج شدن شرایط محافظین ناچار شدند تا او را با پوششی زنانه (چادر) از ساختمان خارج کرده و به اتومبیل رسانده و  از مهلکه نجات دهند

هاشمی رفسنجانی هم که به اتفاق دخترش در تقاطع فلسطین و انقلاب به جمع راهپیمایان پیوسته بود با شعارهای انقلابی ملت روبرو شد که از او بصیرت را طلب می کردند و او هم پس از طی مسافتی از مسیر خارج شده و به کاخش بازگشت  

و این است عاقبت قانون گریزی ، امام ستیزی ، دشمنی با رهبری و وطن فروشی ؛ تازه این واکنش ملت است به خیانت نامبردگان به خون شهدا و دو مرحله پاسخگویی به قانون قضایی کشور و پاسخگویی در محضر پروردگار باقی است

گوارا باد بر ملت رشید و با بصیرت ایران اسلامی که بار دیگر نشان داد که دلارهای آمریکایی و اسرائیلی در برابر غیرت و دانایی ایشان ، تنها کاغذ پاره هایی  بی ارزش هستند که فقط توانایی رسواکردن جریانات نفاق را دارد 

مبارک باد بر رهبری عزیز و دانشمند ایران بزرگ که توانست یکبار دیگر کشتی انقلاب را با سلامت و صلابت از امواج طوفانی قتنه عبور داده و در پایان زمستان رو سیاهی را بر چهره زغال باقی گذارد