آمار كوشالي

كوشالي

شنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۶



افشاگري در مقابل مدعيان خط امام و اصلاح‏طلبي

برگرفته از سایت رجانیوز
مهدى كوچك‏زاده در جلسه هفتگى انصار حزب‏الله هفته گذشته، با اشاره به قيام سيدالشهدا و وظايف شيعه در مراتب مختلف امر به معروف و نهي از منکر، به افشاگري در مقابل ادعاهاي جديد برخي مدعيان خط امامي و اصلاح طلبي پرداخت. متن کامل اين سخنراني در ادامه آمده است

به گزارش رجانيوز به نقل از هفته نامه لثارات، وي با تسليت ايام شهادت اباعبدالله الحسين(ع) و يارانش به وصيت امام حسين(ع) به برادرش محمد حنفيه اشاره كرد و گفت: امام حسين در اين وصيت نامه هدف خود را چنين بيان مى‏كند: "انى ما خرجت اشراً و لابطرا و لامفسداً و لاظالما، انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى، اريد ان آمر بالمعروف و انهى عن المنكر و اسير بسيرت جدى و ابى على ابن ابى طالب عليه السلام" همانا براى جاه‏طلبى و پست و مقام و ايجاد فساد و ظلم قيام نكردم همانا من خروج كردم براى اصلاح در امت جدم

بعضى از اصلاح‏طلبان اين روزها خيانتى آشكار مى‏كنند و مى‏گويند: "انى خرجت لطلب الاصلاح فى دين جدى". يكى از همين اصلاح‏طلب‏ها ديروز سخنرانى كرده و توضيح داده است كه قيام امام حسين(ع) براى اصلاح در دين جدش بوده است

تو كه هنوز نمى‏فهمى حديث چيست چه مى‏گويى؟ اين‏قدر اينها خلقى شده‏اند كه حاضر نيستند سخن امام حسين(ع) در مورد اصلاح مردم آن هم از طريق امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر را بپذيرند

وى در ادامه به دو حكمت از نهج‏البلاغه حضرت اميرالمؤمنين على(ع) اشاره كرد و گفت: دو حكمت در مورد امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر در نهج‏البلاغه هست كه به نظر من خيلى جالب است. حكمت اول، حكمت 373 در باب مراحل امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر است كه همه مردم موظف به انجام اين فريضه دينى هستند و شما حزب‏اللهى‏ها بيشتر. اگر مردم عامى در نمازشان كوتاهى كنند و اول وقت نخوانند شايد جاى سرزنش نباشد اما اگر يك حزب‏اللهى نمازش را اول وقت به جاى نياورد جاى سرزنش دارد

حضرت مى‏فرمايد: "ايها المؤمنون انه من راى عدواناً يعمل به. همانا كسى كه ببينيد يك تجاوز و يك دشمنى كه به آن عمل مى‏شود "و منكراً يدعى عليه" و عمل زشت و نكوهيده كه به جانب او دعوت مى‏شود "فانكره بقلبه"، سپس با قلبش آن را انكار كند "فقد سلم و برى" خود را از آلودگى سالم داشته است "و من انكره بلسانه فقد اجر" و هركس با زبان آن را نهى مى‏كند پاداش خواهد گرفت، و از اولى بهتر است "و من انكره بالسيف لتكون كلمة الله هى العليا و كلمة الظالمين هى السفلى" و هر كس با شمشير به انكار برخيزد تا كلام خدا برتر باشد و حرف ظالمين پست‏تر، "فذلك الذى اصاب سبيل الهدى" بر سبيل هدايت راه يافته است "و قام على الطريق و نور فى قلبه اليقين" و در قلب او يقين شعله كشيده و فوران شده است

حكمت 374 مراتب امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر را چنين بيان مى‏كند: از ميان اين گروه از مردم، كار زشت را هم با قلبشان و هم با زبانشان و هم با دست نهى مى‏كنند. اينها تمامى خصلت‏هاى نيكو را در خودشان گرد آورده‏اند و گروهى ديگر هستند كه وقتى منكر را مى‏بينند قلباً آزرده مى‏شوند و زبانى هم نهى مى‏كنند اما يدى كار نمى‏كنند. حالا منظور از يدى مشت و لگد نيست. يكى از بزرگترين منكراتى كه امروز در عالم واقع مى‏شود، ستمى است كه رژيم اشغالگر صهيونيستى به برادران مسلمان در غزه روا مى‏دارد و كمك نقدى به فلسطينيان كار يدى محسوب مى‏شود. از بين مرم كسانى هستند كه منكر را با قلب و زبان انكار مى‏كنند اما نهى‏ازمنكر يدى را ترك مى‏كنند، اين گروه دو نيكى را جمع‏آورى و ديگرى را ضايع كرده‏اند و گروهى ديگر هستند كه فقط قلباً از كار منكر بدشان مى‏آيد و با دست و لسان نهى‏ازمنكر را ترك مى‏كنند. اين گروه كسانى هستند كه دو تا از بهترين خصلت‏ها را ضايع كرده‏اند و يك خصلت را دارند

و عده آخر كسانى هستند كه دنيا را آب ببرد اينها را خواب برده و منكر را به حال خود رها ساخته‏اند. اينها مرده‏اى بين زندگان هستند و همه اعمال به اضافه جهاد در راه خدا در مقابل امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر چيزى نيست جز قطره‏اى در مقابل دريا و همانا امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر اجل را نزديك نمى‏كند و رزق را هم كم نمى‏كند و از همه اينها بالاتر كلمه حقى است كه در برابر حاكم ستمگر است

معلوم مى‏شود امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر كه امام حسين(ع) براى آن و اصلاح در امت جدش قيام كرد چه عملى است. به طور كلى فروع دين هر كدام در جاى خود مراتب والايى دارند و هيچ كدام را نمى‏شود بدون توجه به اصول و دستورات معصوم عمل كرد. اين نكته مهمى است. همان‏طورى كه در ساير فروعات دقت و توجه لازم است در امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر نيز ضرورى است. آيا اين‏قدر كه راجع به فروعات ديگر وسواس داريم نسبت به امرمعروف و نهى‏ازمنكر كه همه اعمال خير و نيك به همراه جهاد فى سبيل الله در مقابل آن مثل قطره‏اى در برابر درياى خروشان است وسواس داريم؟

اين فريضه چيست كه اگر ترك شود، بدهاى شما بر شما مسلط مى‏شوند؟ بايد بگويم كه ما طبق دستور و روش اسلامى نهى‏ازمنكر نمى‏كنيم

دكتر كوچك‏زاده در ادامه به صحبت‏هاى اخير آرمين كه در سايت "امروز" تحت عنوان انتقاد آرمين از برداشت‏هاى شعارى و ماجراجويانه از حماسه عاشورا منتشر شده است، اشاره كرد و گفت: همين مانده بود كه آدم‏هايى كه كمترين صلاحيت را دارند بخواهند براى ما از قرآن استخراج كنند كه چگونه عاشورا را معنى كنيم و اينكه چرا ما هر جايى مى‏خواهيم حرف از رفتارهاى انقلابى بزنيم مى‏گوييم رفتار عاشورايى؟! اين يعنى چه؟! پس چه بايد بگوييم؟ لابد هر جا رفتار سازشكارانه و دريوزه مآبانه در مقابل آمريكايى‏ها ديديم آن را عاشورايى بناميم و بدانيم

آرمين در جايى ديگر مى‏گويد: چرا هميشه مى‏گوييد كه امام حسين(ع) دعوت به مرگ مى‏كرد؟ پس ايشان به چه چيزى دعوت مى‏كرد؟ "انى لا ارى الموت الا السعادة و لا الحياة مع الظالمين..." امام حسين(ع) در شرايطى قرار گرفت كه يك طرف آن زندگى با ذلت و تن دادن به حكومت يزيد بود و طرف ديگر مرگ با عزت. اين براى امت اسلام الگويى است كه نشان مى‏دهد تا قيامت در چنين شرايطى چه بايد كرد. اينها همين الگو را مى‏خواهند بزنند و اصلاً بحث اين نيست كه اصلاح‏طلبان نان مردم را درست كردند يا اصولگراها. قيمت مسكن را اصلاح‏طلبان پايين آوردند يا اصولگراها، اينها اگر راست هم بگويند، مى‏خواهند مردم را به بهشتى ببرند كه امام حسين(ع) در آن نيست و بحث بر سر اين موضوع است

بحث بر سر دين‏زدايى است. من اين را با افتخار مى‏گويم كه يادم نمى‏آيد چه در دوره نمايندگى و چه قبل از نمايندگى حرف از مسائل مادى و اينكه ما چه خواهيم كرد و چى را ارزان مى‏كنيم و چى را گران مى‏كنيم، باشد و اين به معناى اين نيست كه اين مسايل وظيفه ما نبوده است، بلكه دغدغه‏اي كه بنده و امثال بنده را به اين صحنه كشاند اين بود كه اينها با همه مقدساتى كه اين ملت را در مقابل استكبار نگاه داشت، بازى مى‏كنند

اين نماينده مجلس شوراى اسلامى در ادامه به بيانات اخير مقام معظم رهبرى در مورد انتخابات مجلس شوراى اسلامى اشاره كرد و گفت: ايشان خط مشى آينده را براى ما روشن كردند. ايشان فرمودند يكى از چيزهايى كه هى انكار مى‏كنند و دنبال اين هستند كه به طريقى جلويش را بگيرند و در دوره قبل دنبال آن بودند. انتخابات يكى از مصاديق بارز مردم‏سالارى در نظام جمهورى اسلامى است و كسانى كه بوش از آنها اعلام حمايت كرده است، ننگ است. هم حمايت‏شوندگان و هم مردم فكر كنند و ببينند چه نقصى در اين جريان سياسي است كه بوش مى‏خواهد از آنها حمايت كند

بودجه نظامى امريكا يك چيزى در حدود چهارصد ميليارد دلار است و همه بودجه ما كه امسال نوشته شده 270 هزار ميليارد تومان است كه 270 ميليارد دلار مى‏شود. براى او كارى ندارد كه چنين اقداماتى كند؛ مثلاً در كشورهاى حوزه خليج فارس و عربستان كه بعضى به رخ ما مى‏كشند سى سال است كه به آنجا مى‏رويم و برمى‏گرديم هنوز يك قوطى نوشابه يك ريال است. بله همه هستى و عزت و ناموس و شرف آنها را مى‏برند و يك اقتصاد منفك از واقعيت‏هاى اجتماعى براى آنها درست مى‏كنند كه پنجاه سال ديگر هم قوطى نوشابه يك ريال باشد. اينها را مى‏شود فراهم كرد و براى او كارى ندارد. چرا با ما اين‏گونه رفتار مى‏كنند؟ اين مربوط به همين پايبندى به امام حسين(ع) است

والله آنچه كه ما از اصلاح‏طلبى شناخته‏ايم -البته كارى به تك و توك انسان‏هاى خوب ندارم- و آنها به ما نشان دادند، ضديت با دين است. من كارى به چند انسان ساده كه فريب خوردند و از آنها استفاده كردند و آنها را سر ليست خودشان قرار دادند، ندارم؛ همان‏هايى را كه در دوره قبل ضايعشان كردند. حالا دوباره همين‏طور است. مثلاً آدم ساده و سليم‏النفس مثل آقاى عارف را مى‏خواهند سر ليست خودشان قرارد هند. من اينجا به آقاى عارف مى‏گويم مواظب باش اينها خيلى بزرگتر از شما را به لجن كشيدند و موقعى كه بهره‏بردارى خودشان را كردند آنها را به طرفى پرت كردند. مواظب باش اگر تو سرليستى، تو به اينها فرمان بده كه هر روز در مقابل منويات رهبر معظم انقلاب عرض اقدام نكنند و هر روز با مقدسات چالش درست نكنند. خيلى سياستمدارتر از شما را اينها بر بلندى نشاندند و بعد گفتند بايد دورشان زد و از آنها عبور بايد كرد

آنچه كه ما ديديم يك اصلاحات رضاخانى و يك اصلاحات آمريكايى بيشتر نبود. كارى به اين نداريم كه تعدادى هم افراد متدين در اين بين قابل شمارش بودند كه ديديم يكى از اينها مى‏گفت: عباى فلان كس اين‏قدر گشاد است كه از نهضت آزادى تا فلانى زير اين عبا جمع شده‏اند. خدا رحمت كند مرحوم ابوترابى را كه چه بصيرتى داشت. اسم ايشان را كه در ليست گذاشتند، ايشان قبول نكرد و اسمش را از ليست آنها خارج كرد. به خاطر آن همه سال اسارت خداوند به ايشان لطف كرد

اى كسانى كه لااقل خيال مى‏كنيد آبرويى داريد و از اينها نيستيد و اينها مى‏خواهند سرليستتان كنند، بدانيد سرليستى يعنى چه؟ بياييد اعلان برائت كنيد. اينها دلشان براى دين و براى اسلام نسوخته. اينها امروز داد مردم‏سالارى و دمكراسى‏شان گوش فلك را كَر كرده است. آيا اينها در چند سالى كه در رأس قدرت بودند به‏اسلام هيچ تعرضى نكردند. ما هيچ وقت نديديم كه شما دادى بزنيد كه چرا اسلام را مخدوش مى‏كنيد

آقاى توسلى، اى كسى كه سال‏ها در كنار امام بودى شش ماه نگذشته است كه بنده دست تو را بوسيدم و گفتم چون اين دست سال‏ها به بدن امام خورده آن را مى‏بوسم. ايشان در بين جمعى از اصلاح‏طلبان حاضر شده و گفته است: اينها مى‏خواهند همه ياران امام را سيلى بزنند و بدهكار كنند. آقاى توسلى امام اين را به ما ياد داد كه ما عقد اخوت با كسى نبسته‏ايم، ميزان دوستى من با هر فرد در ميزان درستى راه او و تقيد او به اسلام نهفته است

امام حاصل عمرش را بر كنار كرد. امام ياد داده است كه ما قوم و خويشى با رفيق‏هاى امام نداريم. اين حرفى است كه شما به استناد آن مى‏گويى كه امروز اوضاع خراب است و ياران امام دارند سيلى مى‏خورند. چه منطق امام گونه‏اى بر اين حرف شما حاكم است. ما از صدر اسلام كسانى را داشته‏ايم كه افرادى كه شما ممكن است نام ببريد، يك انگشت كوچك ياران پيامبر نمى‏شدند ولى راه خودشان را عوض كردند و زر و زيورى جمع نمودند كه بعد از مرگشان با تبر نمى‏شد خرد كرد. مثل طلحه و زبير كه به زبير پيامبر لقب سيف‏الاسلام داده. امام به كدام يك از شما چنين لقب‏هايى داده است؟ به هيچ‏كدام از شما لقب كه نداده هيچ، بلكه در وصيت‏نامه‏اش گفته است من به واسطه سالوس و اسلام‏نمايى بعضى‏ها تعريف‏هايى از كسانى كرده‏ام، ملاك حال فعلى افراد است

خيلى‏ها در كنار امام بودند و وقتى پايشان را از موازين اسلام ناب محمدى كج گذاشتند، خود ايشان به آنها سيلى زد. ما اگر خط امامى هستيم اتفاقاً روشمان اين است. اتفاقاً اگر كسى خط امامى است، رفيق امام نمى‏شناسد. اين چه استدلالى است كه شما مى‏كنيد. شما گفته‏ايد: «امروز كسانى كه هيچ نقشى در انقلاب و مبارزه نداشتند تئوريسين و مدعى امام و انقلاب شده‏اند. مى‏گويند هدف از انقلاب جمهورى اسلامى نبود و با اين كار مردم و رأى آنها را ناديده مى‏گيرند

چرا شبهه مى‏اندازيد: چرا همه مومنين و متدينين را اين‏گونه زير سوال مى‏بريد آن هم با چى؟ با اينكه ما بوديم كه بغل دست امام بوديم! امام حاصل عمرش را بيرون پرت كرد. اين ملت هم اين كار را ياد گرفته و با كسى شوخى ندارد. ملت تا وقتى كه ببيند كسى در راه انقلاب و ارزش‏هاى انقلاب و ارادت به امام خمينى گام برمى‏دارد، مخلص اوست و گر نه هر كسى كه مى‏خواهد باشد، او را به بيرون پرت خواهد كرد. چرا از اينكه كسانى كه به ارزش‏ها و مبانى انقلاب پشت كرده‏اند، به بيرون پرت مى‏شوند، نگرانيد؟

آقاى توسلى گفته است: «اين نگاه بسيار خطرناك است چرا كه حاضر مى‏شود حتى به نام مصلحت آراى مردم را محترم نشمارد.» آقاى توسلى آن نگاهى، اين‏قدر خطرناك است كه عاشورا را كينه بدر واحد مى‏نامد، آن نگاهى، اين‏قدر خطرناك است كه مى‏گويد ما در اسلام آخوند نداريم و اين يك چيزى بيخودى است كه از مسيحيت آمده است. آقاى توسلى! يك سند بياور كه آن روز يك فرياد زدى. تو كه يار غار امام بودى اين جمله امام را كه مى‏گويد "آخوند يعنى اسلام، روحانيين با اسلام در هم مدغمند، هر كس به من هر چه هم بگويد مانعى ندارد آنكه با اين عنوان مخالف است، اين دشمن شماست." مى‏دانى. موقعى كه آغاجرى در همدان آن حرف را زد چه دفاعى از روحانيت كردى؟ چه دفاعى از خط امام(ره) كردى؟ ما به صداقت شما شك داريم؛ يار امام بوديد، باشيد. شما نمى‏توانيد ما را اين گونه گول بزنيد. آن موقع چرا هيچ چيزى نگفتى؟ چرا نگران اسلام نبوديد؟

آقاى حسن روحانى در شب عاشورا در حرم حضرت امام(ره) گفته است: آيا نماز خواندن واجب‏تر است يا كار كارشناسى در جامعه انجام دادن

همه بغض و كينه‏شان نسبت به دولت است و دولت را مثل يك بچه كوچولوى كم عقل و بى‏تدبير براى مردم تعريف مى‏كنند و نتيجه مى‏گيرند كه اين دولت كم عقل و بى‏تدبير مردم را به دوراهى نابودى مى‏برد، پس اين از اوجب واجبات است، حتى اگر نماز ترك شود

براساس يك‏سرى فرضياتى كه اصل آن باطل است، اين حرفها را مى‏زنند. اين قدر فخر مى‏فروشيد كه ما چنين كرديم و چنان كرديم. مقام معظم رهبرى نقلى بدين مضمون دارند: «در آن دولت قبل هم هى آمدند گفتند شانزده تا سانتريفيوژ، اينها قبول كردند، بعد گفتند پنج تا سانتريفيوژ باز اينها قبول كردند، آخر آمدم گفتم اگر اين روش بخواهد ادامه پيدا كند، خودم وارد صحنه مى‏شوم كه بعد مجبور شدند آن روند عقب‏نشينى را متوقف كنند و من وادار كردم برگشت مسير در همان دولت قبل بشود.» معلوم است كه حضرت آقا چقدر با آن رويه‏اى كه آقاى حسن روحانى در صدد آن بود، موافق بودند

اينها مى‏گويند كار احمدى نژاد نيست و ما خودمان در دولت قبل راه انداختيم. بله، اگرتوپوزى مقام معظم رهبرى نبود تا حالا همه مملكت را فروخته بوديد. آقا، جلوى شما را گرفت و اين را خود ايشان فرموده است. حالا مى‏آييد فخر مى‏فروشيد كه با بى‏تدبيرى و كار غيركاشناسى دارند مملكت را به لبه پرتگاه مى‏برند؟! مى‏خواهى براى ما منجى درست كنى؟

آقاى روحانى در بخش ديگرى از صحبتهايش مى‏گويد: «اگر در جامعه حكومت ضد دين و ضد مردم حضور داشت، اين واقعه پيام و سرمشقى براى ما دارد.» من به عنوان يك دانشگاهى نمى‏فهمم كه در زمان اباعبدالله(ع) حكومت ضد دين و ضد مردم چگونه بود. آن جماعت كه همه مردم بودند و بر سر اباعبدالله(ع) ريختند. چرا سفسطه مى‏كنيد؟

اينها گفته امام حسين(ع) را هم براى اينكه جسارت به خلق نشود، تبديل مى‏كنند. آقاى آرمين، "انى خرجت لطلب الاصلاح فى‏امة جدى" را مى‏خواند "فى‏دين جدى". امام حسين(ع) اصرار دارد كه امت جدم فاسد شده بودند، شما مى‏خواهيد بگوييد كه دين فاسد شدنى است و ما حق داريم هر روز بر او پيرايه بيفزاييم و يا كم كنيم

آقاى حسن روحانى! امام مى‏فرمود زى‏طلبگى‏تان را اگر حفظ نكنيد اين ملت از اسلام بر مى‏گردند. شما فردا بيا به اين ملت پاسخ بده كه زى شما در طول اين انقلاب كه پست‏هاى بالا هم گرفته‏ايد؛ در شوراى عالى امنيت ملى هم بوده‏اى، دكترا هم از انگلستان گرفته‏اى، منزل شما در خيابان مقدس اردبيلى است و فروشنده آن منزل به شما از قوم و خويش من است و به من گفته است كه آنجا كجاست، چطور بوده است

بيا به مردم گزارش بده كه آيا اين زى‏طلبگى است كه شما داريد. معلوم است كه مردم از شماها بر مى‏گردند. امام گلوى خود را پاره مى‏كرد براى اينكه اين انقلاب، انقلاب پابرهنه‏ها و محرومين و مستضعفين است. معلوم است كه انقلاب نيازى به چنين رؤسايى نخواهد داشت و به شما پشت خواهد كرد. آن وقت دق دلى خودتان را مى‏آييد سر اين دولت خالى مى‏كنيد كه اين دولت كارشناس نيست! دائماً مى‏گويند اين دولت كارى كرده كه دنيا با ما بد شده است. در جاهاى زيادى هم مقام معظم رهبرى، هم حضرت امام بارها فرموده‏اند كه اين بدى اينها با ما سر اين نيست كه چنين و چنان و مسائل جزئى، بلكه اينها با اسلام بد هستند و با اين مرامى كه ما طرح كرديم مبنى بر ضديت مردم دنيا با ظلم مخالف هستند، لذا تا ريشه ما را نكنند، ول كن نيستند

باز هر روز بزرگترتان مى‏آيد در تريبون‏ها مى‏گويد بحران هست و جدى هم هست. چرا با مردم اين جور حرف مى‏زنيد؟ امام(ره) روز اول جنگ گفت يك دزدى آمده و سنگى انداخته و رفته است. امام كه مى‏فهميد چه خبر است ولى با مردم كه حرف مى‏زد مى‏گفت خبرى نيست؛ پاسدارها و ارتشى‏هاى ما اگر بخواهند دو روزه كار اينها را يكسره مى‏كنند. امام در عين بحران از بحران حرف نمى‏زند. موقعى كه دانشجويان پيرو خط امام لانه جاسوسى را تسخير كرده بودند، امريكا گفته بود من حمله مى‏كنم. دانشجويان يك بيانيه‏اى دادند كه اگر امريكا حمله نظامى كند ما چه كار مى‏كنيم و... اما بلافاصله حضرت امام جمله معروف "آمريكا هيچ غلطى نمى‏تواند بكند" را گفتند و اينكه اين جوانهايى كه از روى احساسات يك چيزى گفته‏اند كه اگر امريكا حمله نظامى بكند، همين اگرش را نبايد بگويند

شما اگر مريد و پيرو خط امام هستيد، هر روز يك خاطره از امام در مى‏آوريد و در جامعه بامبول درست نكنيد. امريكا بناى حمله داشت و حمله هم به طبس كرد؛ ولى امام گفت همين اگرش را هم نبايد بگوييد

آن وقت بزرگتر شما هر روز مى‏آيد در تريبون مى‏گويد وضعيت بحرانى است. حالا به مردم گفتيد و بحران هم هست؛ مردم چه كنند. مردم مثلا بروند لباس ضد گلوله بپوشند؟ من نمى‏توانم باور كنم كه مشكل شما مشكل فراموش شدن ارزشهاى امام است، اتفاقاً برعكس مشكل شما پايبندى اين ملت به ارزشهاى امام است و همه همّ و تلاشتان را در اين ده، پانزده سال كرده‏ايد كه اين را از ملت بگيريد تا آن را به زانو زدن در مقابل امريكا وادار كنيد و ان‏شاءالله اين خوابى است كه تعبير نخواهد شد و آرزويى است كه نوكرانتان به گور خواهند برد