حاج سيداحمد خميني؛ ولادت تا وفات
سيد احمد خميني در تاريخ 24 اسفند 1324 به دنيا آمد. وي دوران دبستان و دبيرستان را در قم سپري كرد و در دوران تحصيل در امر ورزش به خصوص فوتبال نيز كوشا بود. پس از اخذ ديپلم از دبيرستان حكيم نظامي به توصيه پدر تحصيلات حوزوي خود را شروع كرد. زماني كه پدر در تبعيد بود وي نيز به نجف رفت و در حوزه علميه اين شهر به فراگيري دروس ديني پرداخت. او نزد آيات ابطحي، صادقي، فاضل لنكراني و سلطاني طباطبايي و شهيد سيد مصطفي خميني و امام خميني(ره) علوم حوزوي را فرا گرفت. سيد احمد در سال 1347به ايران آمد و منزل پدر در قم را براي اقامت برگزيد. دراين مقطع با توجه به نبود امام در ايران وي عملاً نقش رابط و منتقل كننده پيام از سوي امام به انقلابيون يا بالعكس را ايفا ميكرد و به همين خاطر ساواك رفتار و اعمال او را تحت مراقبت شديد قرار ميداد و به مناسبتهايي كه اين حلقه ارتباط انقلابيون و سيد احمد خميني نزديكتر ميشد، ماموران امنيتي رژيم شاهنشاهي از روي عصبانيت محدوديتهايي را براي او ايجاد ميكردند
زماني كه امام خميني دوران تبعيد را پشت سر ميگذاشت، سيد احمد به عزم ديدار پدر، چند بار مخفيانه از ايران خارج شد و متعاقب آن هنگام مراجعت توسط نيروهاي امنيتي دستگير و مورد بازجويي قرار ميگرفت و بعد از مدت كوتاهي از زندان رهايي پيدا ميكرد
محل اقامت سيد احمد خميني در قم محفلي براي اجتماع انقلابيون و بسياري از مبارزان از جمله شيخ فضلالله محلاتي، شهيد سعيدي، محمدرضا مهدوي كني، دكتر باهنر و... بود و به همين خاطر ساواك كليه رفت و آمدها به اين مكان را تحت نظر داشت
از ديگر اقدامات سيد احمد سركشي به خانوادههاي زندانيان سياسي و ديدار از تبعيديهاي نهضت امام خميني بود. نزديكان وي تصريح ميكنند كه وي رسيدگي به خانوادههاي زندانيان را با دقت زياد انجام ميداد
همچنين وي در تهيه و توزيع اعلاميههاي امام خميني(ره) كه از نجف صادر ميشد نقش فعال داشت
او در دوران تبعيد رهبر انقلاب با پشتكار و جديت تلاش كرد تا شهريهاي كه از طرف ايشان به طلاب علوم ديني پرداخت ميشد، قطع نشود كه اين امر در تثبيت مرجعيت و مبارزه امام در حوزهها بسيار موثر بود
سيد احمد خميني با چريكهاي مسلمان نيز در ارتباط بود كه البته اين مراوده در نهايت مخفيكاري صورت ميگرفت
اسناد سازمان اطلاعات و امنيت رژيم شاهنشاهي نشان ميدهد كه تلاشهاي بي وقفه سيد احمد در ايران و برقراري حلقه ارتباطي ميان رهبري نهضت و انقلابيون، ساواك را بر آن داشت تا براي تخريب چهره وي اقدام به پخش شايعاتي مبني بر ارتباط امام خميني و پسرانش با مقامات دولتي رژيم شاهنشاهي كنند تا ذهنيت مبارزان نسبت به اين خانواده مشوش شود
در سال 1356 سيد احمد به همراه خانواده به عراق رفت و بعد از مدتي به سوريه و لبنان عزيمت كرد و در كنار شهيد مصطفي چمران ضمن فراگيري آموزش نظامي در زمينه كمك به شيعيان اين مناطق مساعدتهاي لازم را به عمل آورد
در اين سال خبر شهادت سيد مصطفي خميني انتشار پيدا كرد و از اين پس رسالت بزرگي از سوي پدر به سيد احمد محول شد. منابع ساواك در اين زمنيه گزارش دادند كه احمد گويا جانشين مصطفي خميني شده است
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در تمامي موارد كه قصد اعلام نظر در خصوص مسايل مهم مملكتي و حكومتي را داشت به عنوان نزديكترين مشاور طرف مشورت قرار ميگرفت و عليرغم وجود موقعيتهاي فراوان، از قبول تصدي هر منصب اداري و دولتي خودداري كرد و حتي بعد از رحلت امام(ره) با وجود اينكه شرايط براي حضور موثر او در مناصب حكومتي فراهم بود از اين گونه مسائل دوري كرده و در نقش مشاوري امين براي امام و رهبري فعاليت نمود
وي يكي از مويدان جدي رهبري حضرت آيت الله خامنهاي بود و بارها در اظهارات علني خود اين نكته را مورد تاكيد قرار ميداد كه براي به دست گرفتن زعامت امت بعد از امام خميني تنها فرد شايسته مقام معظم رهبري هستند
در صبحگاه روز 21 اسفند 1373 خبر بستري شدن يادگار امام منتشر شد. در گزارشهاي بعدي به اطلاع مردم رسيد كه سلامت قلب و تنفس سيد احمد خميني را به مخاطره انداخته است. اخبار منتشره موجي از نگراني را در بين مردم به راه انداخت به گونهاي كه مردم ضمن حضور در اماكن مذهبي براي شفاي عاجل تنها يادگار امام دعا كردند. اما تقدير الهي سرنوشتي جز پيوستن او به امام راحل و اجداد طاهرش را رقم نزد و در شامگاه 25 اسفند 1373 سيد احمد خميني دعوت حق را لبيك گفت