آيت الله خوشوقت در كلام حاج آقا صديقي
هفته گذشته حجت الاسلام و المسلمين حاج كاظم صديقي، استاد اخلاق ، در جمع تعدادي از دانشجويان سخنان مهمي درباره انتخابات خبرگان بيان نمودندمشروح سخنان ايشان در پي مي آيد
یرفع الله الذین امنوا منکم و الذین اوتوالعلم درجات مسأله خبرگان در نظام، عالیترین پایگاه، محکمترین سنگر و حساسترین برج دیده بانی است که در قانون اساسی، پیش بینی شده است. از آنجایی که رهبر در نظام اسلامی، باید یک مجتهد عادل و یک اندیشمند اسلام شناس و اسلام مدار باشد و چنین کسی را اهل فن می شناسند، هم اصل شناخت و تعیین آن؛ عقلاً، نقلاً و قانوناً به خبرگان، مجتهدان و صاحبنظران واگذار و هم نگهبانی، حفاظت، حراست و دفاع از این پایگاه عظیم به عهده ی افراد خاصی گذاشته شده است
از این رو مردم ما در مواجهه با یک آزمایش بزرگ خداوندی قرار گرفته اند و خدا را شکر می کنیم که برکت و نورانیت این طرح الهی- عقلانی، که در قانون اساسی پیش بینی شده بود، مملکت را بعد از امام (ره) بیمه کرد. توطئه های عظیمی که دشمن داخل و خارج، بعد از رحلت امام(ره) تدارک دیده بود، با انتخاب لحظه ای، بجا و بموقع خبرگان، متلاشی شد. خبرگان، در آن زمان، فقیه، متفکر، سیاستمدار، مدیر دقیق و حکیم یعنی حضرت آیت الله خامنه ای را به هدایت الهی، به رهبری انتخاب کردند که البته این انتخاب در شأن خبرگان هم بود. لذا با این انتخاب خبرگان، هم خدا راضی بود و همه قاطبه ی مردم
اگرچه قاطبه ی مردم قبل از انتخابات خبرگان هم با حضورشان در صحنه های مختلف و اعلان حمایتشان از رهبری این بزرگوار، قهراً به رهبری ایشان تعین داده بودند و تعیین هم لازم نداشت.اما در هرصورت، این حرکت ظریف و حساس خبرگان که بعد از رهبری بنیانگذار نظام، صورت گرفت، نشان داد که چه مقداری می تواند، مجلس خبرگان دررفع فتنه ها و بحرانها مؤثر باشد. بالاخره با این انتخاب کشور بیمه شد، امنیت بیمه شد، اسلام در این کشور بیمه شد، نوامیس مردم، بیمه شد. الحمدالله رب العالمین، این شجره ی طیبه، در این مدت؛ تؤتی اکلها کل حین بأذن ربها... حالا که دور جدید انتخاب اشخاصی برای چنین جایگاهی است ودشمن هر روز که می گذرد سیلی جدیدی از اسلام می خورد و کینه اش از اسلام بیشتر می شود؛ البته حساسیت مردم ایران در ساختن سنگرهای آسیب ناپذیر، بیشترخواهد شد.
در میان اشخاص که برای این مسئولیت خودشان را به جامعه عرضه کرده اند و یا به عبارت دیگر، جامعه، خود متقاضی بوده و آنها را با علاقه و اصرار به صحنه آوردند وآنها هم بزرگواری کردند و قبول نمودند، بحمدالله چهره های مقبول، عالم و عادل وجود دارند. یکی از این چهره های نورانی که علماً و عملاً جزء وجاهتهای جامعه ی ما و حسنات زمان به حساب می آیند، آیت الله حاج شیخ عزیزالله خوشوقت می باشند.
این بزرگوار در بعد نقلی، عقلی، معرفتی، عملی و خودساختگی، برجستگی دارد. در بعد علمی، بحمدالله از درجه ی بالا و والای فقاهت و اجتهاد برخوردارند و در بعد عرفان، اخلاق و سیر و سلوک، جزء اولین کسانی هستند که مرحوم آیت الله علامه بزرگوار، آیت الله سیدمحمد حسین طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان را یافتند. این بزرگوار و مرحوم آیت الله شیخ علی آقای پهلوانی، قبل از تمام شاگردانی که در مراحل بعد با مراتب سیر باطنی و عرفانی مرحوم علامه طباطبایی (ره) آشنا شدند و رسیدن به خدا را در گرو شناخت و معرفت نفس دانستند، ایشان را یافتند. آیت الله خوشوقت، جزء نفرات اول شاگردان علامه هم از حیث زمانی و هم از نظر رتبی و کیفیت بودند. ایشان انصافآً نفر اول بودند
مدتهای مدیدی قبل از انقلاب، آیت الله خوشوقت در میان خواص، به عنوان یک عنصر خودساخته و رهیافته به قله ی کشف و شهود شناخته شده بود. اما اینجور اشخاص خیلی عمومی نبودند و مردم، آنان را به این خصوصیتها نمی شناختند. اما بعد از انقلاب که خون زلال شهیدان، چشمه ی عرفان را به جوشش و جریان درآور و حضرت امام راحل(رض) هم گوشه ای از پرده ها را کنار زدند و این مسائل خصوصی را در میان عموم هم مطرح کردند، عطش در میان برخی مردم، خصوصاً گروهی از جوانان پاکدلی که صفای باطن داشتند، روبه فزونی گذارد و دنبال چهره ها می گشتند.یکی از این چهر ه های ناب آیت الله خوشوقت بود.
زمانی که هنوز انقلاب واقع نشده بود، مرحوم آیت الله قدوسی که یک مدیر با کفایت و یک مربی نورانی بودند و با علامه طباطبایی از نزدیک ارتباط داشتند، از بین شخصیتهای موجود در آن زمان نسبت به دو نفر طمع داشتند. در مورد این دو شخصیت آرزومند بودند و قدمهایی هم برداشتند.
یکی آرزو داشتند که مرحوم آیت الله علامه شهید مطهری(رض) را از تهران به قم برگردانند تا این شخصیت علمی و فلسفی در حوزه قم مستقر شوند و کرسی تدریس داشته باشند و به ساختن چهره های علمی و شکوفایی استعدادهای درخشان افراد مستعد بپردازند. در آن جهت فی الجمله، توفیقی پیش آمد و مرحوم شهید مطهری(رض) بین تهران و قم در تردد بودند و هفته ای یک تا دو روز را برای تفسیر اسفار به قم می آمدند. دیگر از آرزوهای مرحوم شهید قدوسی این بود که آیت الله خوشوقت را برای تربیت نفوس مستعد و ساختن انسانها در بعد کمال انسانی به حوزه ی قم برگردانند که در این آروز، علیرغم تلاششان موفق نشدند
آیت الله خوشوقت، علیرغم آنکه اهل سکوت بوده و به انس عمومی چندان تمایل نداشتند، اما با خراباتیهای زمان خویش؛ با تمام آنهایی که مردم به صفای باطن آنها را شناختند و خواص آنها را به نورانیت می شناسند، با تمام آنها از نزدیک انس داشته است و از نزدیک «در یک خرابات، می ها به سر کشیدند»
با داشتن این موقعیت باطنی و سیر در معرفة النفس و همچنین سیر عملی علاوه بر سیر علمی؛ آیت الله خوشوقت، در همان زمانها حساسیت خاصی نسبت به دستگاه طاغوت و هم نسبت به کسانی که به هر کیفیتی با دستگاه طاغوت ارتباط داشتند، داشت. هرکس در آن زمان با آیت الله خوشوقت، ارتباط فی الجمله ای داشت، در برابر جریانهای انحرافی و طاغوتی، شامه ی حساسی پیدا می کرد و ظلمت زدایی، انحراف زدایی و دوری از ظلم و ظالم، قطعاً شیوه ی او قرار می گرفت.
کسی که در ظاهر فکر می شد که اهل سیاست نیست و در گور سیاست، عَلَمی به پا نکرده؛ معذلک دست پرورده های ایشان، همه انقلابی، علاقمند و مجری فرامین امام راحل(رض) بودند. آیت الله خوشوقت در خفا و گوشه و کنار، تربیت برخی دانشجویان که در دروس جدید اشکال داشتند و به ایشان برمی خوردند را هم بر عهده می گرفتند و از کتابهای حوزوی برای آنها تدریس می کردند.
گروهی از فضلای قم که از افراد مفید و بابرکت حوزه ی علمیه هم بودند، به حق عرض می کنم که نسبت به آیت الله خوشوقت سرسپرده بودند تا آنجا که حتی در ابعاد مختلف و جزئیات زندگی خود، با ایشان به عنوان کارشناسی امین، خبره و آگاه مشورت می کردند. از عجایب ویژگی آیت الله خوشوقت، اطلاعات وسیع از جریانات مختلف عرفاست. از نوشته های آنها و نسبت به اشخاص، سوابق، تفکرات سیاسی ونقطه ی ضعفهای گذشته آنها اطلاعات بسیار زیادی دارند که من هیچکس را سراغ ندارم که اینگونه باشد و در بعد شناخت شخصیتهای آسمان عرفان، معرفت، اخلاق، علم و فقاهت، اینقدر اطلاعات داشته باشد.
گاهی که ما در محضرشان بر روی منبر، ذکری از شخصیتها کردیم، قطعه هایی تاریخی نقل کردیم یا از شنیده های خودمان از بزرگان، نکته ای را درباره شخصیتی نقل کردیم، پایین که آمدیم، دیدیم ایشان مطلب جدیدتری دارند، مطالبی می دانند که ما آن را نمی دانیم.
همینطور نسبت به کسانی که در زمان طاغوت بوده اند و به خارج فرار کردند و یا با سوابق منفی بعدها خودشان را در مناصب مختلف نظام نفوذ دادند. نسبت به برخی روحانیون و سوابق فکری آنها که حالا بعضی از آنها، چهره ی انقلابی هم پیدا کرده اند و مطرح هم شده اند هم ایشان از قبل با تفکر آنها آشنا بود. ایشان قبل از انقلاب هم رابطه اش را با آنها که بعد از انقلاب هم به آن وفادار نماندند قطع کرده بود. این واقعیت، صحت برداشت ایشان از اشخاص در قبل از انقلاب تأیید می کرد.
این صحت برداشت ایشان هم ناشی از این امر است که ایشان اُذُن خیر بودند و از هر گروهی افرادی را به حضور پذیرفته و به سخنان آنان به دقت گوش فرا می دادند و هم اینکه جزء اشخاصی هستند که خدای متعال، یک نیرویی به ایشان داده که با اوضاع و اصول آشنا هستند، چه بسا این برداشتها از الهامات الهی است و یا دریافتهای ذهن نورانی و باطن نورانی ایشان است. ایشان در شناخت افراد، پیچ و خمهای عقیدتی، سیاسی و اخلاقی آنها فوق العادگی زیادی دارند. بعد دیگر ایشان، همچنین نظر بدیعی ست که نسبت به آیات قرآن دارند. نسبت به ایشان یک عنایت غیبی شده است و بعد از آن تحول قرآنی عمیقی در وجود ایشان پیدا شده که یک فهم بدیع نسبت به آیات قرآن در وجود ایشان پدیدار کرده است. ایشان توجهشان به این است که قرآن در متن زندگی بشر، کارساز و ناظر به جریانات کلی زندگی انسانهاست. از هر آیه ای درسی برای زندگی، قابل فهم برای همه و به صورت خیلی ساده مطرح می کنند، بی آنکه جنبه های انحرافی داشته باشند.
چون بالاخره برخی از این روشنفکران هم پیدا می شوند که چیزهای جدیدی از قرآن می گویند، لیکن ظلمت در آن هست، مادیت در آن هست، دور کردن از خدا در آن هست. اما آیت الله خوشوقت همان تعبد و ارتباط با خدا را در متن زندگی افراد پیاده می کند. همین طور نسبت به دعاها؛ برداشتهایی بسیارعمیق، نورانی و دلنشین نسبت به آنها؛ مانند مناجات شعبانیه، صحیفه ی نورانی سجادیه و سایر متون دارند. گاهی ما در محضر ایشان که بوده ایم برداشت های ایشان نسبت به حدیث معراج پیامبر(ص) را بسیار سازنده، مفید و نورانی دیده ایم
در کنار همه ی این امتیازات، ایشان یک امتیاز دیگری دارند و آن این است که قبل از انقلاب با پرچمدار انقلاب ما، حضرت آیت الله خامنه ای که گرایش های خاص معنوی با اخلاقیون جامعه و با آنان مراوده و ارتباط داشتند، از قدیم الایام (از زمان مدرسه حجتیه) ارتباط داشتند. این رفاقت و انس و اینکه آقا ایشان را از نزدیک دیده بودند، سبب آن شده تا مقام معظم رهبری یک اعتقاد ویژه ای نسبت به معنویت آیت الله خوشوقت داشته باشند و گهگاهی دیده شده که ایشان اشخاص را در امور خودسازی و اخلاقی به آیت الله خوشوقت حواله داده اند
بحمدالله، ایشان از حسنات زمانه ما هستند، از گنجینه های زمانه ما هستند، مفیدند، مبارکند. در این سنین و با این سوابق یک چنین شخصیتی خود را در معرض انتخاب مردم در بعد سیاسی جامعه و در عرصه ای که به سرنوشت جامعه مربوط است، قرار داده اند. مردم ما باید قدر بدانند و از این فرصت استفاده لازم را ببرند. به امید آنکه، انشاء الله خداوند متعال، مردم عزیز ما را در انتخابات خبرگان مثل انتخابات ریاست جمهوری به بهترینها هدایت بکنند و انشاءالله این انتخابات هم موجب خشنودی امام عصر ارواحنا فداه و موجب سرافکندگی و یأس دشمنان، خنثی شدن فتنه ها، تحکیم مبانی ولایت فقیه و حراست از این دستاورد عظیم انقلاب که به پای آن، خونهای زلال و جانهای زیادی فدا شده است، بشود.
به امید آنکه همواره خدا را از خودمان راضی کنیم و برای مصالح خودمان قدمهای مهمی برداریم و هرگز نسبت به سرنوشت خودمان و امتمان و دینمان بی تفاوت نباشیم و بدون مشورت و بدون تأمل قدمی برنداریم. والله الموفق، والله الهادی والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
از این رو مردم ما در مواجهه با یک آزمایش بزرگ خداوندی قرار گرفته اند و خدا را شکر می کنیم که برکت و نورانیت این طرح الهی- عقلانی، که در قانون اساسی پیش بینی شده بود، مملکت را بعد از امام (ره) بیمه کرد. توطئه های عظیمی که دشمن داخل و خارج، بعد از رحلت امام(ره) تدارک دیده بود، با انتخاب لحظه ای، بجا و بموقع خبرگان، متلاشی شد. خبرگان، در آن زمان، فقیه، متفکر، سیاستمدار، مدیر دقیق و حکیم یعنی حضرت آیت الله خامنه ای را به هدایت الهی، به رهبری انتخاب کردند که البته این انتخاب در شأن خبرگان هم بود. لذا با این انتخاب خبرگان، هم خدا راضی بود و همه قاطبه ی مردم
اگرچه قاطبه ی مردم قبل از انتخابات خبرگان هم با حضورشان در صحنه های مختلف و اعلان حمایتشان از رهبری این بزرگوار، قهراً به رهبری ایشان تعین داده بودند و تعیین هم لازم نداشت.اما در هرصورت، این حرکت ظریف و حساس خبرگان که بعد از رهبری بنیانگذار نظام، صورت گرفت، نشان داد که چه مقداری می تواند، مجلس خبرگان دررفع فتنه ها و بحرانها مؤثر باشد. بالاخره با این انتخاب کشور بیمه شد، امنیت بیمه شد، اسلام در این کشور بیمه شد، نوامیس مردم، بیمه شد. الحمدالله رب العالمین، این شجره ی طیبه، در این مدت؛ تؤتی اکلها کل حین بأذن ربها... حالا که دور جدید انتخاب اشخاصی برای چنین جایگاهی است ودشمن هر روز که می گذرد سیلی جدیدی از اسلام می خورد و کینه اش از اسلام بیشتر می شود؛ البته حساسیت مردم ایران در ساختن سنگرهای آسیب ناپذیر، بیشترخواهد شد.
در میان اشخاص که برای این مسئولیت خودشان را به جامعه عرضه کرده اند و یا به عبارت دیگر، جامعه، خود متقاضی بوده و آنها را با علاقه و اصرار به صحنه آوردند وآنها هم بزرگواری کردند و قبول نمودند، بحمدالله چهره های مقبول، عالم و عادل وجود دارند. یکی از این چهره های نورانی که علماً و عملاً جزء وجاهتهای جامعه ی ما و حسنات زمان به حساب می آیند، آیت الله حاج شیخ عزیزالله خوشوقت می باشند.
این بزرگوار در بعد نقلی، عقلی، معرفتی، عملی و خودساختگی، برجستگی دارد. در بعد علمی، بحمدالله از درجه ی بالا و والای فقاهت و اجتهاد برخوردارند و در بعد عرفان، اخلاق و سیر و سلوک، جزء اولین کسانی هستند که مرحوم آیت الله علامه بزرگوار، آیت الله سیدمحمد حسین طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان را یافتند. این بزرگوار و مرحوم آیت الله شیخ علی آقای پهلوانی، قبل از تمام شاگردانی که در مراحل بعد با مراتب سیر باطنی و عرفانی مرحوم علامه طباطبایی (ره) آشنا شدند و رسیدن به خدا را در گرو شناخت و معرفت نفس دانستند، ایشان را یافتند. آیت الله خوشوقت، جزء نفرات اول شاگردان علامه هم از حیث زمانی و هم از نظر رتبی و کیفیت بودند. ایشان انصافآً نفر اول بودند
مدتهای مدیدی قبل از انقلاب، آیت الله خوشوقت در میان خواص، به عنوان یک عنصر خودساخته و رهیافته به قله ی کشف و شهود شناخته شده بود. اما اینجور اشخاص خیلی عمومی نبودند و مردم، آنان را به این خصوصیتها نمی شناختند. اما بعد از انقلاب که خون زلال شهیدان، چشمه ی عرفان را به جوشش و جریان درآور و حضرت امام راحل(رض) هم گوشه ای از پرده ها را کنار زدند و این مسائل خصوصی را در میان عموم هم مطرح کردند، عطش در میان برخی مردم، خصوصاً گروهی از جوانان پاکدلی که صفای باطن داشتند، روبه فزونی گذارد و دنبال چهره ها می گشتند.یکی از این چهر ه های ناب آیت الله خوشوقت بود.
زمانی که هنوز انقلاب واقع نشده بود، مرحوم آیت الله قدوسی که یک مدیر با کفایت و یک مربی نورانی بودند و با علامه طباطبایی از نزدیک ارتباط داشتند، از بین شخصیتهای موجود در آن زمان نسبت به دو نفر طمع داشتند. در مورد این دو شخصیت آرزومند بودند و قدمهایی هم برداشتند.
یکی آرزو داشتند که مرحوم آیت الله علامه شهید مطهری(رض) را از تهران به قم برگردانند تا این شخصیت علمی و فلسفی در حوزه قم مستقر شوند و کرسی تدریس داشته باشند و به ساختن چهره های علمی و شکوفایی استعدادهای درخشان افراد مستعد بپردازند. در آن جهت فی الجمله، توفیقی پیش آمد و مرحوم شهید مطهری(رض) بین تهران و قم در تردد بودند و هفته ای یک تا دو روز را برای تفسیر اسفار به قم می آمدند. دیگر از آرزوهای مرحوم شهید قدوسی این بود که آیت الله خوشوقت را برای تربیت نفوس مستعد و ساختن انسانها در بعد کمال انسانی به حوزه ی قم برگردانند که در این آروز، علیرغم تلاششان موفق نشدند
آیت الله خوشوقت، علیرغم آنکه اهل سکوت بوده و به انس عمومی چندان تمایل نداشتند، اما با خراباتیهای زمان خویش؛ با تمام آنهایی که مردم به صفای باطن آنها را شناختند و خواص آنها را به نورانیت می شناسند، با تمام آنها از نزدیک انس داشته است و از نزدیک «در یک خرابات، می ها به سر کشیدند»
با داشتن این موقعیت باطنی و سیر در معرفة النفس و همچنین سیر عملی علاوه بر سیر علمی؛ آیت الله خوشوقت، در همان زمانها حساسیت خاصی نسبت به دستگاه طاغوت و هم نسبت به کسانی که به هر کیفیتی با دستگاه طاغوت ارتباط داشتند، داشت. هرکس در آن زمان با آیت الله خوشوقت، ارتباط فی الجمله ای داشت، در برابر جریانهای انحرافی و طاغوتی، شامه ی حساسی پیدا می کرد و ظلمت زدایی، انحراف زدایی و دوری از ظلم و ظالم، قطعاً شیوه ی او قرار می گرفت.
کسی که در ظاهر فکر می شد که اهل سیاست نیست و در گور سیاست، عَلَمی به پا نکرده؛ معذلک دست پرورده های ایشان، همه انقلابی، علاقمند و مجری فرامین امام راحل(رض) بودند. آیت الله خوشوقت در خفا و گوشه و کنار، تربیت برخی دانشجویان که در دروس جدید اشکال داشتند و به ایشان برمی خوردند را هم بر عهده می گرفتند و از کتابهای حوزوی برای آنها تدریس می کردند.
گروهی از فضلای قم که از افراد مفید و بابرکت حوزه ی علمیه هم بودند، به حق عرض می کنم که نسبت به آیت الله خوشوقت سرسپرده بودند تا آنجا که حتی در ابعاد مختلف و جزئیات زندگی خود، با ایشان به عنوان کارشناسی امین، خبره و آگاه مشورت می کردند. از عجایب ویژگی آیت الله خوشوقت، اطلاعات وسیع از جریانات مختلف عرفاست. از نوشته های آنها و نسبت به اشخاص، سوابق، تفکرات سیاسی ونقطه ی ضعفهای گذشته آنها اطلاعات بسیار زیادی دارند که من هیچکس را سراغ ندارم که اینگونه باشد و در بعد شناخت شخصیتهای آسمان عرفان، معرفت، اخلاق، علم و فقاهت، اینقدر اطلاعات داشته باشد.
گاهی که ما در محضرشان بر روی منبر، ذکری از شخصیتها کردیم، قطعه هایی تاریخی نقل کردیم یا از شنیده های خودمان از بزرگان، نکته ای را درباره شخصیتی نقل کردیم، پایین که آمدیم، دیدیم ایشان مطلب جدیدتری دارند، مطالبی می دانند که ما آن را نمی دانیم.
همینطور نسبت به کسانی که در زمان طاغوت بوده اند و به خارج فرار کردند و یا با سوابق منفی بعدها خودشان را در مناصب مختلف نظام نفوذ دادند. نسبت به برخی روحانیون و سوابق فکری آنها که حالا بعضی از آنها، چهره ی انقلابی هم پیدا کرده اند و مطرح هم شده اند هم ایشان از قبل با تفکر آنها آشنا بود. ایشان قبل از انقلاب هم رابطه اش را با آنها که بعد از انقلاب هم به آن وفادار نماندند قطع کرده بود. این واقعیت، صحت برداشت ایشان از اشخاص در قبل از انقلاب تأیید می کرد.
این صحت برداشت ایشان هم ناشی از این امر است که ایشان اُذُن خیر بودند و از هر گروهی افرادی را به حضور پذیرفته و به سخنان آنان به دقت گوش فرا می دادند و هم اینکه جزء اشخاصی هستند که خدای متعال، یک نیرویی به ایشان داده که با اوضاع و اصول آشنا هستند، چه بسا این برداشتها از الهامات الهی است و یا دریافتهای ذهن نورانی و باطن نورانی ایشان است. ایشان در شناخت افراد، پیچ و خمهای عقیدتی، سیاسی و اخلاقی آنها فوق العادگی زیادی دارند. بعد دیگر ایشان، همچنین نظر بدیعی ست که نسبت به آیات قرآن دارند. نسبت به ایشان یک عنایت غیبی شده است و بعد از آن تحول قرآنی عمیقی در وجود ایشان پیدا شده که یک فهم بدیع نسبت به آیات قرآن در وجود ایشان پدیدار کرده است. ایشان توجهشان به این است که قرآن در متن زندگی بشر، کارساز و ناظر به جریانات کلی زندگی انسانهاست. از هر آیه ای درسی برای زندگی، قابل فهم برای همه و به صورت خیلی ساده مطرح می کنند، بی آنکه جنبه های انحرافی داشته باشند.
چون بالاخره برخی از این روشنفکران هم پیدا می شوند که چیزهای جدیدی از قرآن می گویند، لیکن ظلمت در آن هست، مادیت در آن هست، دور کردن از خدا در آن هست. اما آیت الله خوشوقت همان تعبد و ارتباط با خدا را در متن زندگی افراد پیاده می کند. همین طور نسبت به دعاها؛ برداشتهایی بسیارعمیق، نورانی و دلنشین نسبت به آنها؛ مانند مناجات شعبانیه، صحیفه ی نورانی سجادیه و سایر متون دارند. گاهی ما در محضر ایشان که بوده ایم برداشت های ایشان نسبت به حدیث معراج پیامبر(ص) را بسیار سازنده، مفید و نورانی دیده ایم
در کنار همه ی این امتیازات، ایشان یک امتیاز دیگری دارند و آن این است که قبل از انقلاب با پرچمدار انقلاب ما، حضرت آیت الله خامنه ای که گرایش های خاص معنوی با اخلاقیون جامعه و با آنان مراوده و ارتباط داشتند، از قدیم الایام (از زمان مدرسه حجتیه) ارتباط داشتند. این رفاقت و انس و اینکه آقا ایشان را از نزدیک دیده بودند، سبب آن شده تا مقام معظم رهبری یک اعتقاد ویژه ای نسبت به معنویت آیت الله خوشوقت داشته باشند و گهگاهی دیده شده که ایشان اشخاص را در امور خودسازی و اخلاقی به آیت الله خوشوقت حواله داده اند
بحمدالله، ایشان از حسنات زمانه ما هستند، از گنجینه های زمانه ما هستند، مفیدند، مبارکند. در این سنین و با این سوابق یک چنین شخصیتی خود را در معرض انتخاب مردم در بعد سیاسی جامعه و در عرصه ای که به سرنوشت جامعه مربوط است، قرار داده اند. مردم ما باید قدر بدانند و از این فرصت استفاده لازم را ببرند. به امید آنکه، انشاء الله خداوند متعال، مردم عزیز ما را در انتخابات خبرگان مثل انتخابات ریاست جمهوری به بهترینها هدایت بکنند و انشاءالله این انتخابات هم موجب خشنودی امام عصر ارواحنا فداه و موجب سرافکندگی و یأس دشمنان، خنثی شدن فتنه ها، تحکیم مبانی ولایت فقیه و حراست از این دستاورد عظیم انقلاب که به پای آن، خونهای زلال و جانهای زیادی فدا شده است، بشود.
به امید آنکه همواره خدا را از خودمان راضی کنیم و برای مصالح خودمان قدمهای مهمی برداریم و هرگز نسبت به سرنوشت خودمان و امتمان و دینمان بی تفاوت نباشیم و بدون مشورت و بدون تأمل قدمی برنداریم. والله الموفق، والله الهادی والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته